از یک الی یک

درود شاعر گرامی
شهادت مولای متقیان
امیر مومنان
حضرت علی مرتضی علیه السلام را تسلیت عرض میکنم
خدایا
در سالگرد شهادت مولایمان
بیست و یکمین روز
از ماه مبارک رمضان
به فڪرمان منطق
به قلبمان آرامش
به روحمان پاڪی
به وجودمان آزادی
به دست هایمان قدرت
به چشمهایمان زلالی
به زندگیمان عشق
به دوستی هایمان تعهد و
به تعهدمان صداقت عطا ڪن

درودبرشما
زیباقلم زدید

سلام و عرض ادب .
ادیب و شاعر جناب سلیمی

دراین حضور بی‌کسی. جناب سلیمی عزیز یاد شعر



....
در این سرای بی کسی کسی به در نمیزنه
به دشت پر ملال ما پرنده پر نمیزنه
یکی ز شب گرفته گان چراغ بر نمی‌کند
کسی به کوچ سار شب در سحر نمی‌زند.


افتادم و زیبا سرودید بزرگوار .
موفق باشید و پاینده .

....

سلام و درود به جناب سلیمی
رقص واژگانتان موزون
به مهر بسرایید

سلام.خدا قوت رفیق پس مرا با شمادیگر هیچ سروکاری نیست چرا که من باد در کف وآب درغربالم نیازی به کار دستی جنابعالی که گاوصندوق می سازی نیست از حرفم دلخور نشی که دنیا گذر گاهی است وانانکه بفکراندوختن مال وسرمایه به نطربنده حقیر سخت در اشتباهند که باید بگذارندوبگذرندبهرحال خدا قوت دست مریزاد

عرض درود و احترام جناب رامیار
شما پیشه ای ندارید و مخارج زندگی بر شما تحمیل نیست
تولیدی گاوصندوق حرفه اصلی بنده است
مثل هزاران شغل دیگر
سپاس از حضورتان 💐💐

سلام ودرود خدمت شما بزرگوار
دل نوشته زیبایی وپر محتوایی بود
موفق باشید

سلام دوست عزیزم

سلام
جناب سلیمی
زیبا بود
تقدیمت عزیزم

سلام ودرود بر شما جناب استاد بسیار عالی بود لذت بردم 🌹🌹🌹

سلام و درود بزرگوار
زیبا و متفاوت قلم زدید
پایدار باشید

سلام جناب. سلیمی

بسیار زیبا. سروده اید شما
دست. مریزا

سینه ز مهر. خالی. مکن

که اینک ش. دل می رسد

مهر مهین بر نما

که اینکش یار می رسد

سلام و احترام جناب سلیمی ادیب
زیبا بود و عمیق
درودتان

درودها، زیبا بود

درود استاد ازادبخت چهار مصرع در مورد پنج است
مصرع اول اشاره به تجرد و توحید دارد که در وادی پنج عرفان هست
مصرع دوم از شناخت دوبخش انسان که صور اشکار و صور پنهان می باشد، که صور پنهان همان خارج از جسم از پنج بخش ذهن ،حس،نفس،عقل،آرشیو می باشد
مصرع سوم از یقین و پنج قاعده ی فقه یقین می باشد
مصرع اخر خروج از قطعیت حواس پنجگانه وشناخت حس ششم که از جمع حواس پنج هم کارامدتر هست اشاره دارد
و یک اشاره پنهان به مولانا به شعرِ چهارو پنج و شش منم
اینجا چهار بار عدد پنج که ختم به شش شده همان چهارو پنج وشش منم هست
تقدیمتان استاد ازادبخت عزیز🌹🌹🌹

استاد ازادبخت عزیز
در مورد تصمیم برای ننوشتن و دلیلش
من از ابتدا در این سبک نوشتم گرچه در ظاهر و قالب شعر ضعفی بوده اما سعی کردم چیزی خارج از فلسفه و نگرش گذشته که برداشت خودم هست در قالب شعر بیان کنم
شاید نزدیک ۴۰تا شعره که اینها در نماد یک مقدمه می بود
وقتی در مقدمه بحثی این اندازه بی تفاوتی که نه بلکه پس زدن و منفی نگری را نشانم می دهند حداقلش برای احترام به اعضا سایت باید متوقف کنم
هیچوقت یادم نمی رود شاعری مثل استاد سبکبار بارها نقد کردند که تغییر دهم نوشتن و نگرشم را و در اخر در نظریات نوشت نوشته های شما بی معنا و پوپولیستی هست هر چی به ذهنت می اید می ریزی روی صفحه و عزیزانی دیگر همچین،

درود بر جناب سلیمیِ گرامی
دوست داشتم بنویسم ...اما ننوشتنم بهتر است
حکایت این روزهای من...
زیبا بود 🌹
بگذرد به عشق

درود بر شما جتاب سلیمی گرامی
بسیار زیبا
قلمتان نویسا

سلام و احترامی مجدد جناب سلیمی ادیب
شعرتان البته چند بعدی است و چندین برداشت میتوان از آن به عمل آورد
منتها نظر شخص من اینگونه است البته به عمق معنا و ارتباط شما نمی رسد خلاصه میگویم در یک جمله
یک یقینی در دوعالم وجود دارد که شخصیت های پنهان را بر قاعده ای استوار میکند این یقین لازمه ورود به عالم تجرد است ،،،،آن هم به لطف از خود گذشتن میسر خواهد شد،
داستانی از بایزید بسطامی در مورد از خود گذشتن:

بايزيد بسطامي كه درميان ساير عارفان مثل طاووسي (مشهور و برجسته ) است ، يك شب در تنهايي و كشف و شهود عارفانه ، شوق و اشتياق خود را مانند كمندي به كنگره بارگاه عظمت خداوندي انداخت و آتش عشق الهي را در وجود خود شعله ور ساخت (با خداوند ارتباط برقرار كرد و وجودش از عشق الهي سرشار شد ) . از روي عجز و ناتواني به خداوند عرض كرد: خدايا ، تاكي در آتش فراق و جدايي تو بسوزم و كي مرا از شربت ديدار و وصال خود مي نوشاني ؟(كي به ديدار تو مي رسم ؟ )

به او الهام شد كه : اي بايزيد ، هنوز خودبيني در تو وجود دارد ، اگر مي خواهي كه به ديدار ما برسي خود را فراموش كن و خودبيني را كنار بگذار و به ديدار ما برس .

با تقدیم احترام
و پوزش فراوان اگر حق مطلب ادا نشد

درود بیکران
قلمتان سبز ،اندیشه والای شما زلال ابدی

سلام استادبزرگوارم
مثلِ این است که دردلنوشته ازعلایق هاسخن گفته اید
ویاازشکایت ها
هرچه بودگویی ناراحتی واژه هارابه بستراهداکرده
من دوباره میگویم برای دلِ خودتان بنویسید
برای خلوتِ گرانتان
اندیشه هایتان
برای لحظه هایی که درخوداسیرکرده اید
فریادهایی که درگلویتان بدرقه یِ اشک کرده اید
قلمتان رابه خاموشی گره نزنید
هرچه راکه تعریفی ازدرونتان هست رامهمانِ قلم ودفترکنید
مخاطبِ خودراپیدامیکنداثر

بداهه ای تقدیم شعر زیبای شما
شاعربزرگوار
شاعرا
دلنوشته شما
طلوع صبح
در دشت و چمن است
عطرباع گل یاسمن است
لبی بر لب پیمانه ی نسترن است
در دل آرامش مرد و زن است

درود های فراوان جناب سلیمی استاد فرزانه وگرانقدر
بسیار زیبا ودلنشین
قلمتان ماندگار
مسرور ومستدام
درپناه حق
ایام بکام
🌷🌷🌷

درود بر جناب سلیمی بزرگوار
شعری زیبا خواندم از قلمتان
مانا باشید

سلام و درود جناب سلیمی گرانقدر
این بار هم خلاقیت و نوآوری در چینش واژگانتان دلنشین و بسیار خوشآیند بود ، واقعا لذت بردم،مانا باشید و بسرایید به لطف

سلام مجدد جناب سلیمی عزیز
راجع به اشتراک شعرهایتان
تاثیر منفی گرفتن از نظرات ،اشتباه ترین کار ممکن است،بنده کسی را مقصر نمی دانم جز خودتان
چرا که رسالت قلمتان را متاثر از نظر دیگران میپنداری،
در صورتی که نباید اینچنین باشد،
نمیگویم توهین و یا بی احترامی کن ،با کمال احترام نظرهای منفی را مردود کن
مثلا دوست دارم اینگونه بنویسم،عادت قلمم هست،دوست دارم آنقدر از عرفان و فلسفه و خدا و هستی بنویسم که جوهر قلمم خشک شود،
بصورت کلی می گویم،من مغز کل نیستم ،کسی دیگر هم نیست،پس چه چیزی تعیین میکند نوشتن شما خوب است یا بد ؟ طبیعتا خود فرد تعیین می کند بنویسد یا نه ،
هدف از نوشتن چیست؟
تنها مخاطب نوشته هایم شما هستید و قصد بی احترامی به هیچ بزرگواری را ندارم ،
نظراتی که شما را راهنمایی میکنند و باعث ارتقای قلمتان می شود را انجام دهید،در غیر اینصورت دور بریزید،
گاهی یک نظر انتقادی هرچند به حق باشد اما چون زمان و مکان مناسبی ادا نشده است تبدیل به یک سم می شود،آن سم را باید دور ریخت،
میخواهم بگویم اگر هزاران نفر تایید کنند یک نظر درست است اما تعیین کننده کاربردی بودن نظر و یا نقد به خود فرد و شاعر است،
پس تنها چیزی که می ماند نظر شخص شماست ،آیا نظر کاربردی است؟ این (کاربردی بودن ) اصل ماجراست ،
با تقدیم احترام

درود

با سلام و ادب گرامی شاعر عزیز
دلنشین دلنوشته ای زیبا بود و شیوا
که بر چشم و دل نشست. خسته نباشید.
و بامید آغاز و استمرار یک تعامل زیبا
و حضور بارانی تان در کویر مطالب بنده
زیبا بمانید

درود جناب سلیمی بزرگوار
طولانی بود ولی زیبا بود
تقدیمتان