چهارشنبه ۱۶ خرداد
پروانه های عاشق(تقدیم به آقای رضا محبی راد(مجنون) شعری از
از دفتر غربت موهوم نوع شعر
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۸ دی ۱۳۸۹ ۰۱:۴۶ شماره ثبت ۱۰۹۲
بازدید : ۸۵۸ | نظرات : ۱۸
|
|
باغبان را هراسی از مرگ نیست! هنگامی که پروانه ها باغبان می شوند!
هنگامی که پروانه ها بذر نماد می پاشند! در رگ های حیات جاودانه اش! و در شبنم خزه های روییده بر مزارش تنِ تب دارشان را خُنَک، و زخمی های ناسورشان را التیام!
هنگامی که باغبان، در حول محور پرچم های رنگین کمانی! رنگین کمان هدیه می دهد! و روحش در انحصار پروانه هاست!
هنگامی که نماد بهار را در کالبد زمان اش! می دمند،زمانی که در شرُف بیداری ست!
سوداگران برایشان بی معنی ست! سوداگرانی که چُدَن سرد می فروشند!؟
پروانه های نازم! عشاق که نمی ترسند! بنوازید تیشه هاتان بر تنِ سنگ خارای بی بنیادی که جهان را به کامتان تلخ نموده ست!؟
شاید تیشه به ریشه خاک زدن بیهوده ست! هنگامی که شیرین بال بال می زند بر مدار افکار شعله وَرِتان!... ________ پژواره 28/10/1389
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.