قول بده فراتر از آرامش من
غیر قابل باور غوغا ستیز تر از همه برگردی
قول بده شبیه پنهان شدن در پشت تپه ها
چشمهایت کارشان پاییدن من باشد
نگو حتما دیوانه شده ای
از دهان گلها قول بده
مشغول چیدن احساس من باشی
کوه مانده بود سنگریزه هایش را
پای کدام درخت بریزد
مانده بود شکل کدام سنگ را در قلب تو حک کند
گل بوته مانده بود شبیه کدام گل
مهربانه لای دفترتقدیرت خشک شود
قول بده صدایت را پیش من بفرستی
تا باوری از گل بوته ها و سنگ ریزه ها را
در کلبه چوبین مندرس شده جنگل این کوه داشته باشم
تمام دنبا حرف آخر تو ،که نمی شود
چقدر پایین تر از بالای نردبانی که دوباره فرود نمی آیی
حتما بالاترین خانه دنیا را داری
قول بده ساده تر از همه
کم کم رنگ غروب را از دهان خورشید بشنوی
قول بده بر فراز درختان گردو
چرخی به خانه همسایه بزنی
بگذار متعلق شوم از زمزمه هایی
که آسمان را شکوه آرزو می دانند
خیالبا فی بس است
باد دوباره می وزد
بدون شک خیال راباد باخود برد
با احترم آوا صیاد
ودرودبربانوآوای عزیز
سپیدعاشقانه ی بسیارزیبایی ازشما خواندم
آفرین یکی ازشعرهای خوبتان بود که نه تنها تصاویربسیارخوب وبکری داشت اصلا پیچیدگی و تکلفی که دربرخی شعرهایتان هست درآن نبود وبسیاربردل نشست ....
شعرتان مخاطب راازهمان ابتداباخودش همراه میکرد و
تا انتهاباخودش می بردولذت ادبی زیادی را نصیبش میکرد
🌼🔷️یک درددل شاعرانه که عاشق بامعشوقش می کند بازبانی لطیف وصمیمی ودوست داشتنی
اول یک اعترافی بکنم وآن اینکه من فک میکردم و البته هنوزهم شک دارم به اینکه این قلم واین صفحه کلا مال خود جناب آزادبخت باشه چون بسیاراین دوقلم به هم نزدیکه و شباهت دارد
ولی جناب آزادبخت گفتندکه بانوآوا همسرشان هستند واگراینگونه باشد که بایدتبریک گفت به این دو یارهمدل شاعر
حالا این مهم نیست مهم خودشعراست ماهم به فال نیک میگیریم این پیوندشاعرانه وعاشقانه را
بااجازه ی بانوآوا چندخطی برشعرخوبشان نوشتم
🌼♦️یکی ازخصوصیات شعربانوآوا وجناب آزادبخت که منحصربه شعرخودشان هم هست ظاهرشلوغ ودرهم کلماته که درنگاه اول مخاطب فکر می کندبایک دلنوشته طرف است تایک شعر ولی اگردقیق شود به متن وکمی به خودش زحمت بدهد متوجه میشودکه پاره های شاعرانه وتصاویربکرزیادی درآن هست واتفاقا گاهی بسیاردورازذهن ودرعین حال درست وبجاهستندوباکمی کندوکاش ذهنی بیشتر قابل لمس است ....
🔷️♦️مثلا درهمین نوشته بانوصیادبدون هیچ گونه علائم نگارشی یک مشت کلمه راپشت سرهم ردیف کرده که درنگاه اول وبخصوص درنگاه مخاطبی که ناآشناست بااین قلم فقط یک دلنوشته است اما منی که میشناسمشان ودقیق می شوم در شعرشان ازخواندنش به عنوان یک شعرسپید زیبا لذت بردم
وان شاالله که بانوآوا فکری به حال ظاهروساختارشعرهم کنند تا مخاطب گیج نشودهمان اول وبادلنوشته اشتباهش بگیرد وشکل وشمایل شعرراهم به خودبگیرد ...
رعایت فاصله ها وعلائم نگارشی بدون شک یک نوشته را زیباترمیکند ومخاطب هم رغبت بهتری برای خواندنش دارد والبته این انتقادبرخودمن هم وارداست من خودم هم گاهی تنبلی میکنم ودررعایتش دقت نمیکنم وحوصله ندارم ظاهرشعرراپیرایش وآرایش کنم ولی بهتراست که اهمیت به ظاهرشعرهم بدهیم
وگرنه میشود مثل کابینت آشپزخانه ی بعضی ازما خانمها که ظاهرش ازتمیزی برق میزندولی داخلش به قول ضرب المثل معروف ما گنابادیها یک بلانسبت خربابارش گم میشود ازبس که شلوغ پلوغ است
🔷️🌼وامامن اینگونه مرتبش کردم برای خودم وشما می توانیدنپذیرید:
قول بده
فراتر از آرامش من
غوغا ستیز تر از همه برگردی
قول بده
شبیه پنهان شدن در پشت تپه ها
چشمهایت کارشان پاییدن من باشد
نگو حتما دیوانه شده ای
از دهان گلها قول بده
مشغول چیدن احساس من باشی !
کوه مانده بود، سنگریزه هایش را
پای کدام درخت بریزد
مانده بود شکل کدام سنگ را
در قلب تو حک کند!
گل بوته مانده بود،شبیه کدام گل
مهربانانه لای دفترتقدیرت خشک شود !
قول بده
صدایت را پیش من بفرستی
تا باوری از گل بوته ها و سنگ ریزه ها را
در کلبه چوبین مندرس شده جنگل این کوه داشته باشم.
تمام دنیا حرف آخر تو ،که نمی شود
چقدر پایین تر از بالای نردبانی
که دوباره فرود نمی آیی!
حتما بالاترین خانه دنیا را داری
قول بده ساده تر از همه
کم کم رنگ غروب را
از دهان خورشید بشنوی
قول بده بر فراز درختان گردو
چرخی به خانه همسایه بزنی
بگذار آویزان شوم از زمزمه هایی
که آسمان را شکوه آرزو می دانند
خیالبا فی بس است
باد دوباره می وزد
بدون شک باد
خیال را باخود برد!
به نظرمن اینگونه بهترشد ظاهرشعرودلپسندتر
🌼🔷️واما مضمون شعر:
درددلی عاشقانه که دوبخش است و بنداولش من فکرمی کنم به خودی خود یک شعرکامل وزیباست...
قول بده
فراتر از آرامش من
غوغا ستیز تر از همه برگردی
قول بده
شبیه پنهان شدن در پشت تپه ها
چشمهایت کارشان پاییدن من باشد
نگو حتما دیوانه شده ای
از دهان گلها قول بده
مشغول چیدن احساس من باشی!
تااین قسمت یک سپیدکوتاه زیباست
🌼شاعرازمعشوقش درخواست میکند برگردد
بجنگدوغوغابه پاکندبه خاطرش ورقیبانش را ازمیدان بدرکند....
یک نوع تضاد پنهان ویا تناقض زیبا بین غوغا وآرامش هست دراین بند
آرایه ی تشبیه هم هست
شاعرمی گویید شبیه کسی که درپشت تپه ای پنهان شده ویک نفررابادقت زیرنظردارد مرابپاومراقبم باش
تصویرزیبای عاشقانه ای که برای خیلی ازعاشقاپیش میادکه یک گوشه می ایستدو می پاید معشوقش را ومراقبش هست دورادور....
🌻و جمله ی آخراین بند که تصویر بسیارزیبایی دارد
می گوید ازدهان گلها قول بده
مشغول چیدن احساس من باشی
چقدراین پاره قشنگ است
چیدن احساس ازباغ سبزعشق
دیگرازاین زیباترمگرمیشود احساس خودرابه تصویرکشاند وخیال پردازی کرد با کلمات!؟
🌼♦️ودربنددوم هم زیبایی های زیادی است
وادامه ی بنداولی است ...
کوه مانده بود سنگریزه هایش را
پای کدام درخت بریزد
مانده بود شکل کدام سنگ را
در قلب تو حک کند
🌼شاعربه کوه شخصیت بخشیده به زیبایی
کوه نماد صبرواستقامته
گل بوته مانده بود شبیه کدام گل
مهربانانه لای دفترتقدیرت خشک شود
دراینجاهم شاعربه گل بوته شخصیت بخشیده
خشک شدن گل لای دفتر تقدیرهم خاطره انگیزوقشنگه ....
🌻🌺ببینیدچه پیوندقشنگی برقراره بین کوه وگل
کوه نماد صبرواستقامته وگل نمادظرافت وزیبایی وشکنندگی که شاعر ازرابطه ی بین این دو بسیارعالی بهره برده برای بیان مقصودش
🌼🔷️واما دراین بند
قول بده
صدایت را پیش من بفرستی
تا باوری از گل بوته ها و سنگ ریزه ها را
در کلبه چوبین مندرس شده جنگل این کوه داشته باشم !
فرستادن صدا پیش من بسیارپرمعناوقشنگه دراینجا
باوری ازگل بوته هاوسنگریزه ها
گل وسنگ دوچیزمتضادباهم هستند ولی درکنارهم باورزیبایی رقم میزنندبرای شاعری که درعین لطافت وشکنندگی زنانه اش مثل کوه صبوراست ومقاوم براین هجران وعشق
ویا این بند
قول بده ساده تر از همه
کم کم رنگ غروب را از دهان خورشید بشنوی
شنیدن رنگ غروب ازدهان خورشید تصویری است بکرو تفکربرانگیز
احسنت
قول بده بر فراز درختان گردو
چرخی به خانه همسایه بزنی
چرخی به خانه ی همسایه بزنی
یعنی ازبالای درخت گردو خانه ی همسایه را دیدبزنی
پاییدن ودیدن معشوق ازبالای درخت گردو
یک تصویرملموس وآشناست
یکی ازرودیواردیدمیزنه یکی ازپنجره ویکی از پشت بام
بگذار متعلق شوم از زمزمه هایی
که آسمان را شکوه آرزو می دانند
آویزان شدن اززمزمه ها چقدرشاعرانه است
احسنت👌👌👌👌
♦️🧊فقط دراینجا متعلق به معنی آویزان است وبه نظرم اگرازهمان کلمه ی آویزان شاعراستفاده می کرد بهتراست
🌻وبندآخر هم که بسیاربسیارزیباست وشاعربه زیبایی تمامش کرده ...
خیالبا فی بس است
باد دوباره می وزد
بدون شک
خیال را باد باخود می برد!
شاعربه خودش نهیب میزند
که خیال بافی بس است
داره بادمیادو خیال رابادباخودش می برد
خیال خودش عین باده و نمی مونه وهمراه بادمیره
بسیارخوب بودبانوآوا من که لذت بردم ازسپیدزیبایتان ....
مهربانانه اشتباه تایپی داشت که بایددرست شود
وآن غیرقابل باوردراول شعرنباشدهم مهم نیست ...
موفق وسلامت باشید بانوجانم و
ببخشید اگر که طولانی شد ویاهم نتوانستم آنطورکه بایدوشاید شعرتان رادرک کنم وحقش رااداکنم....