سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 29 آذر 1403
    19 جمادى الثانية 1446
      Thursday 19 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        پنجشنبه ۲۹ آذر

        بی پناه

        شعری از

        عنایت اله کرمی

        از دفتر پینوپروک (دفترسوم) نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۰ اسفند ۱۴۰۰ ۰۰:۰۵ شماره ثبت ۱۰۷۹۸۳
          بازدید : ۲۱۸   |    نظرات : ۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        دل به دریا می زنم تا گوهری پیدا کنم
        یک دل دریایی و عاشق تری پیدا کنم 
        در خیالم، دائماً با مرغ رؤیا، می پرم 
        بلکه روزی آید و بال و پری پیدا کنم
        خواب، گشته آسمانِ بالش و پرواز من
        شاید آنجا، یک اثر از اختری پیدا کنم
        بی محابا، سر به هر آوردگاهی می زنم
        تا میان همسران، من هم سری پیدا کنم
        هر طرف پا می نهم سنگی فتاده پیش پا
        سنگ، برسر می زنم شاید دری پیدا کنم
        جای جایِ شهر ما از سوز بهمن یخ زده
        در تب و تابم، که جایی، آذری پیدا کنم
        درد، بسیار است و دستم خالی از نان و نوا
        بی نوا، چون می توانم یاوری  پیدا کنم؟
        دادِ من از فرطِ بیداد است و دردِ داوری
        می دَوَم، تا دادگستر داوری پیدا کنم
        تا رهایی از بت و بتخانه و بت پروران
        مردی و مرد و خلیل و مشعری پیدا کنم
        جسم سردِ کلبه های کاغذی، باعث شده
        روح سخت و خاطرِ سوداگری پیدا کنم
        ساز خود را می زند هر تازه از ره آمده
        من چگونه زین میان، رِنگِ تری پیدا کنم
        هر کسی آمد، سوارِ مرکبِ مقصود شد
        می شود آیا که من هم استری پیدا کنم؟
        هرچه دست و پا زدم زنجیر دستم وا نشد
        کی شود، یک کاوهٔ آهنگری پیدا کنم؟
        خانۀ دل تیره گشت و سارقِ عزّت رسید
        بایدم سنگ و خدنگ و خنجری پیدا کنم
        همره و همسو ندارم، بی پناه و پایه ام
        زار و لرزان می روم همسنگری پیدا کنم
        هیچ کس، ما را ندید و ناله ها را ناشنید
        باید آخر، یک نفر کور و کری پیدا کنم
        دورۀ ، بی رحمی و نامهربانی ها شده
        می شود آیا دوباره ، مادری پیدا کنم؟
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ ۰۶:۱۸

        🌺اللّهُمَّ صَلّ عَلی مُحمّد وَ آلِ مُحمّد وَعجّل فَرَجَهُم🌺

        سلام استادارجمند روح مادر بزرگوارتان شاد
        زیبا و تلمیح بیان سرودید
        عمرتان باعزت دل تان شاد خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        حمید خناری نژاد
        چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ ۱۱:۳۶
        بسیار زیبا خندانک
        احسان کریمیان علی آبادی
        جمعه ۱۳ اسفند ۱۴۰۰ ۱۶:۵۴
        درود بیکران به این همه توانایی و تفکر ناب شما استادکرمی بزرگوار
        همیشه لذت میبرم از خواندن سروده های زیبا و گیرا و روان شما
        مانا باشید
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        شیما جریده
        جمعه ۱۳ اسفند ۱۴۰۰ ۱۷:۰۷
        درود بیکران
        لذت بردم 🤍
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2