سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 9 فروردين 1403
    19 رمضان 1445
    • ضربت خوردن حضرت علي عليه السلام، 40 هـ ق
    Thursday 28 Mar 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      پنجشنبه ۹ فروردين

      مسلک عشق

      شعری از

      امیر اصغری

      از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۹ تير ۱۴۰۰ ۱۳:۰۵ شماره ثبت ۱۰۰۴۱۸
        بازدید : ۸۰   |    نظرات : ۵

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر امیر اصغری

      دیوانه نیم، مست نیم، گبر و نه مؤمن/
      عاشق اگر از هجر نمیرد بودش ظن
      دیوانه اگر چرخ زند، نیست قراری/
      در چرخش ما هست سمائی و قراری
      مستان اگر جام زنند بر هم و برغم/
      ما جام به هر سنگ زنیم در پس آن غم
      ای جان دلم، گبر زند چرخ بر آتش/
      ما هم دل و جان زنده بسوزیم در آتش
      در مسلک ما عشق بود اول و آخر /
      ایمان نه به سجاده و سجدست برادر
      ایمان ریایی بود ظاهر و تزویر/
      بیچاره دل عاشق تنهاست ز تقدیر
      اندر نظر ماست بلا هم شرر عشق/
      اینان چه دانند چه راه است ره عشق
      یک عمر برگشتیم و شدیم هم ره آنان/
      دیوانگی و مستی و گریست به از آن
      این دم که به الطاف نمودم ره عشاق/
      اندر طلبش تا به فنا باشم و مشتاق
      عمری اگرم دور براند ز بر خویش/
      اندر بر او جان بسپارم چه تشویش.
      امیراصغری
      ۲
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      پنجشنبه ۱۰ تير ۱۴۰۰ ۱۷:۲۷
      درود بزرگوار
      چنانچه قافیه بیت سوم اصلاح شود
      مثنوی زیبایی است خندانک
      بهنود کیمیائی
      پنجشنبه ۱۰ تير ۱۴۰۰ ۰۹:۱۴
      درودها




      ⚘⚘⚘⚘⚘⚘
      امیر اصغری
      پنجشنبه ۱۰ تير ۱۴۰۰ ۱۰:۵۴
      دیوانه نیم، مست نیم، گبر و نه مؤمن/
      عاشق اگر از هجر نمیرد بودش ظن

      دیوانه اگر چرخ زند، نیست قراری/
      در چرخش ما هست سمائی و قراری

      مستان اگر جام زنند بر هم و برغم/
      ما جام به هر سنگ زنیم در پس آن غم

      ای جان دلم، گبر زند چرخ بر آتش/
      ما هم دل و جان زنده بسوزیم در آتش

      در مسلک ما عشق بود اول و آخر /
      ایمان نه به سجاده و سجدست برادر

      ایمان ریایی بود ظاهر و تزویر/
      بیچاره دل عاشق تنهاست ز تقدیر

      اندر نظر ماست بلا هم شرر عشق/
      اینان چه دانند چه راه است ره عشق

      یک عمر بگشتیم و شدیم هم ره آنان/
      دیوانگی و مستی و گبریست به از آن

      این دم که به الطاف نمودم ره عشاق/
      اندر طلبش تا به فنا باشم و مشتاق

      عمری اگرم دور براند ز بر خویش/
      اندر بر او جان بسپارم چه تشویش.
      امیراصغری

      مجتبی شهنی
      شنبه ۱۲ تير ۱۴۰۰ ۰۰:۲۴
      درود بزرگوار خندانک خندانک خندانک
      مسعود آزادبخت
      يکشنبه ۱۳ تير ۱۴۰۰ ۱۱:۱۰
      اینان چه دانند چه راه است ره عشق
      بسیار عالی خندانک خندانک خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0