چهارشنبه ۲۸ آذر
اشعار دفتر شعرِ حریم واژه ها شاعر رضا چیرانی
|
|
بوی اردیبهشت میدادی
در زمستانِ خانه ای دیگر
|
|
|
|
|
اردیبهشتی کن تمام باورم را
با داروگ ها با بهار، آلوده ام کن
|
|
|
|
|
افسوس که هر دفعه مرا دک کردی
|
|
|
|
|
قاصدک شد، که به دل، مژده ی شادی فکند
خبرش را نرسانده، ز کنار آمد و رفت
|
|
|
|
|
هر نگاهم داستان دارد نخواهش بشنوی
غصه ها در قصه هایم پادشاهی میکنند
|
|
|
|
|
روزهایی که گذشتند و قطاری نرسید
چشم بی تاب من و ریل، که خواب است هنوز
|
|
|
|
|
من مینوشتم دوستت دارم تو گویی
این جمله لای آبیِ پیراهنت بود
|
|
|
|
|
پینه میبندد همان بغض قدیمی در گلو
غصه در گلدان تنگ سینه میکارم هنوز
|
|
|
|
|
دلواپس آن سفره ها هستم که هرشب
در حسرت یک لقمه نان دلشوره دارند
|
|
|
|
|
پیک های هر شبم با کاج های لعنتی
بر زمین می آید و باز استکانی از تو نیست
|
|
|
|
|
ای به خال لبت آمیخته آمال دلم
بی خبر از من و از تیرگیِ حال دلم
|
|
|
|
|
چشمش به منای دگری قبله به پا کرد
آوارگی و در به دری قسمت ما کرد
|
|
|