جمعه ۲۵ آبان
آلوده ام کن شعری از رضا چیرانی
از دفتر حریم واژه ها نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۴ فروردين ۱۳۹۹ ۲۲:۰۶ شماره ثبت ۸۳۰۴۲
بازدید : ۵۵۱ | نظرات : ۸
|
آخرین اشعار ناب رضا چیرانی
|
امشب به آن چشم خمار، آلوده ام کن
عاقل نشو دیوانه وار آلوده ام کن
در پیچک مست خیالم زندگی را
با دستهای بیقرار، آلوده ام کن
باران نیامد منتظر هستم بیا و
با گونه های آبدار آلوده ام کن
اردیبهشتی کن تمام باورم را
با داروگ ها با بهار، آلوده ام کن
حالا که مشق گونه ام خط خورده با اشک
با خنده های بیشمار آلوده ام کن
پنهان نشو از چشمهایم، هیچ، هرگز
در پیش مردم، آشکار، آلوده ام کن
ای رود پر جوش و خروش خاطراتم
تا جیغ و داد آبشار آلوده ام کن
یا پاک کن من را از این طوفان وحشی
یا در میان این غبار، آلوده ام کن
از جاده های نا رسیده تا کویرت
با ریگها با شوره زار آلوده ام کن
یک روز من با ریلها را ظهر پاییز
با سوت سنگین قطار، آلوده ام کن
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.