چهارشنبه ۲۸ آذر
سرب مذاب شعری از رضا چیرانی
از دفتر حریم واژه ها نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ شنبه ۹ شهريور ۱۳۹۸ ۰۹:۵۷ شماره ثبت ۷۶۶۹۴
بازدید : ۷۲۴ | نظرات : ۸
|
آخرین اشعار ناب رضا چیرانی
|
کنج دیوار دلم، یاد تو قاب است هنوز
سینه ام از غم تو در تب و تاب است هنوز
خاطرت هست که در خاطر من لم دادی؟
تختم از بوی تو لبریز گلاب است هنوز
شمعدان لب این طاقچه هم عاشق بود
که به چشمان خمار تو مجاب است هنوز
پُرِ حافظ شدم اما تو تفال نزدی
بر دلی کز غم تو خانه خراب است هنوز
روزهایی که گذشتند و قطاری نرسید
چشم بیدار من و ریل، که خواب است هنوز
سرب شد رفتن تو قلب مرا طاقت نیست
اینهمه سال چه بی رحم و مذاب است هنوز
قنبرک میزدم و فاصله هم میخندید
به مجازات گناهی که عذاب است هنوز
صورت زرد من از برکت سیلی سرخ است
خانه ام بی تو چه بی رنگ و لعاب است هنوز
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
زیباست