شنبه ۳ آذر
اشعار دفتر شعرِ عاشقانه های من شاعر محمد غفاری
|
|
یه تصویر خیالی از تو تنها
شده کابوسِ خوابِ هر شبِ من
|
|
|
|
|
روسقف اسمون من
نه خورشیدی نه ماهی هست
|
|
|
|
|
پشت سرت خیلی چیزا میگن
از وقتی که دستامو ول کردی
هر روز ی حرف تازه میسازن
میگن که هر شب میری ولگر
|
|
|
|
|
تو سایه ها نشین با غم قدم نزن
فنجون فالمو بازم بهم نزن
|
|
|
|
|
تموم ،خیابونای، شهرتو
بدون تو ،وقتی ،قدم میزنم
|
|
|
|
|
سخته وقتی بفهمی دنیاتو
درد بی درمونی ازت میگیره
|
|
|
|
|
چی بگم از روی ماهش
چشو ابروی سیاهش
|
|
|
|
|
گفتم نرو بمون
گفتم هوا پسه
|
|
|
|
|
نشستم روبروت دارم
حرف دلت روگوش میدم
من حتی از خودت بهتر
عمق درداتو میدیدم
|
|
|
|
|
امشب و، جون خودت،چیزی نگو
|
|
|
|
|
تیرعشقت به خطا رفت کجای کاری
|
|
|
|
|
سال نو بهارتو جنون گرفت،سبزی دشت تو رنگ خون گرفت
|
|
|
|
|
امروزمو بزار/ با گریه سر کنم
|
|
|
|
|
تار زخمیه سه تارم
هوس ترانه دارم
|
|
|
|
|
تو نباشی کنار من .یک شهر
پیش من باشه باز دلم تنهاست
|
|
|
|
|
پشتت به کی گرمه/داری بی اعتنا/رد میشی از من
میدونی لامصب/من زیرورو میشم/میمیرم قطعا
|
|
|
|
|
منو تو هر دو زیر یک سقفیم
اما از حال همدیگه بی خبریم
توی دستای هردومون تیغ ه
شاهرگ زندگیمونو می ب
|
|
|
|
|
به جرم عاشقی محکوم گشتم
به تبعید از دل دریایی تو
|
|
|
|
|
تنم خشکیده. قلبم شوره زاره
یه کاری کن کمی بارون بباره
|
|
|
|
|
با این که میدونم چشمات محاله مال من باشه
تو رویای منی رویام چی میشد با تو زیبا شه
|
|
|
|
|
تنم خشکیده. قلبم شوره زاره
یه کاری کن کمی بارون بباره
ته دلدادگی تنهایی میشه
چقد دنیای ما بی اعتب
|
|
|
|
|
تو ادم نبودی ندیدی که من
به عشق تو هر روز حوا شدم
|
|
|
|
|
سرمون گرم بازی شدو. روزگار
به میل خودش بار تقدیرو بست
نه اخر به مقصد رسیدم ما
نه این قفل تقدیر ا
|
|
|
|
|
روزی میاد که توی چشم هم
خیره بشیم و اشک جاری شه
|
|
|
|
|
یه ساعت خیره میشم توی چشمات
مثل اون روز بارونی تو بازار
|
|
|
|
|
کجا باید برم تا اینهمه غم شه فراموشم
به کی تکیه کنم حالا که نیستی توی اغوشم
|
|
|
|
|
منو باور کن این روزا
که از غصه دلم خونه
یه دیونم که اسم اون
توی این قصه مجنونه
|
|
|
|
|
امسال سال خیلی نحسی بود
تو فصل برداشت حتی قحطی بود
|
|
|
|
|
یه حلقه یه گل یک سبد خاطره
|
|
|
|
|
من ندانستم چرا چشمت گرفتارم کرد
با نگاه اولم یکباره بیمارم کرد
|
|
|
|
|
دلتنگ کسی هستم
که دردمو میفهمه
باحالی که من دارم
بازم خیلی بی رحمه
دلتنگمو دلتنگی
بامن شده ه
|
|
|
|
|
چشمای خیسمو
بارون دلشوره
اون که دوسش دارم
خیلی ازم دوره
|
|
|
|
|
مرا اینگونه باور کن منی که از خودم خستم
بریدم از خودم تنها به چشمای تو وابستم
|
|
|
|
|
مثل بارون میبارم
توی شبات
مثل خنده میشینم
روی لبات
|
|
|
|
|
راه برگشتن ندارم پل پشت سر خرابه
دریا روبرومه اما تو خیال من سرابه
|
|
|
|
|
دلم بسه دیگه دیونه بازی
تا کی دلدادگی عاشق نوازی
|
|
|
|
|
گریه نکن گر سرنوشت دست تو را از من گرفت
|
|
|