سه شنبه ۱۵ آبان
اشعار دفتر شعرِ حرف من شاعر زهرا ستایش کیا(زرشید)
|
|
جلوه ی چهره ی یک بوزینه ،
بزند بر دهنش ،
پُتک ویرانگر ِ خاموشی را !
|
|
|
|
|
...روبروی صاحبان،آئینه میگیرم به دست...
|
|
|
|
|
دلم برای
فاطیمای برنادت
تنگ است
|
|
|
|
|
من ضعیفه ; فقط در باور تو ! . . وقتی فرزندانِ احساسم با دندانِ گرگ هایِ بی عاطفه ا
|
|
|
|
|
(1) جدالی نابرابر است؛ نعره های خاکی تو و سکوتِ آسمانیِ مَن! (2) بر دهانم مکوب
|
|
|
|
|
مورچه ی کارگر ! شهرتم؛ مشقت . پیشه ام باربر چه میدانستم از تبانیِ خرمگس و مورچه خوار...
|
|
|
|
|
آهای اورست ! به بلندای آسمان خراشت نناز ! من بلوط هزارساله ام تنم قوی ری
|
|
|
|
|
تکه یخی شکست سکوتِ ظهر تابستان پارچ، برای حفظِ تعادلش عرق کرده ! *** تارهای م
|
|
|
|
|
بر درختِ سیب بودم، میوه ای بی ادعا برگ سبزی چادرم بود و همه عشقم خدا هیچ پروانه به روی
|
|
|
|
|
از قبرستان بقیع تا زندان . . . . ارزش ها ، نیازها ، خشت به خشت سلول به سلول مسی
|
|
|
|
|
آهوی خوش خرامِ طبیعت به دندانِ تمساحِ بی مروت در پی یک قطره آب عادلانه ! جان
|
|
|
|
|
آدرس ، خیابان انقلاب تقاطع جبر و اختیار جهتی مخالف در امتدادِ خطوطِ کوچه های شما من ز
|
|
|