دوشنبه ۳ دی
مرا پناه دهید! شعری از دانیال فریادی
از دفتر نرگس های سوخته نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۰ ۰۰:۲۶ شماره ثبت ۹۹۹۴۶
بازدید : ۲۲۱ | نظرات : ۱۰
|
آخرین اشعار ناب دانیال فریادی
|
مرا پناه دهید!
ای کلک های رو شده
دوران کودکی
مرا پناه دهید!
ای اسکناس های تا نخورده لای کتاب!
مرا پناه دهید!
ای کفش های در کارتن خوابیده
منتظر
مرا پناه دهید!
ای شراب های کهنه ی مفاهیم
من از کدام سوی میرسم
به دروازه ی رنگین بابل
و باغ های معلق
وقتی هنوز
پای برهنه دنبال بره های قربانی می گشتم!
به من چه داده اید!
ای القاب دروغین
به من چه داده اید!
ای خاکستر اشیای فانی
و ای پوشه های کهنه در کشوی تزویر
وای فرسایش روح عاصی غبار
مگر گلوی بریده این نهنگ عنبر
با این دو قطره آب تازه خواهدشد!
همیشه آگاهی من
روی سطح آب غرق می شود
همیشه دستمال سوکواری ام
نقش شطرنجی ش پیداست!
کجای این آسمان ابری
جایی برای گریستن من است!
با تشکر
دانیال فریادی
با نقد و نظرات خویش راهگشا باشیم
رو
|
|
نقدها و نظرات
|
سلام بانوی گرامی ممنون از لطف شما سپاسگزارم پاینده باشید و شاد | |
|
سلام استاد گرامی ممنون از لطف شما سپاسگزارم پاینده باشید و شاد | |
|
سلام دوست گرامی ممنون از لطف شما سپاسگزارم | |
|
سلام دوست گرامی من ممنون از لطف شما سپاسگزارم پاینده باشید و شاد | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
سپیدی تفکربرانگیز را زیبا سرودید
دارای تعبیرات و کنایاتِ قابل تامل بادیدگاهی هنرپرور
فقط به نظر شخصی ام : قید حالت ( موزیانه ) برای کلَک های دوران کودکی را ، بجا نمیدانم چرا که دوران کودکی دوران معصومیت است و بجای این واژه ، اصطلاحی درخور این دوران زلال و باصفا ، مثلا :
( کِلک های کَلَکی
خط خطی نگارِ دیوارها
شادی های کودکی )
سلامت باشید و دور از غم
قلم تان نویسای ارزش ها