صفحه رسمی شاعر نیهاد زمان
|
نیهاد زمان
|
تاریخ تولد: | بدون اطلاعات |
برج تولد: | |
جنسیت: | مرد |
تاریخ عضویت: | يکشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۸ | شغل: | بدون اطلاعات |
محل سکونت: | بدون اطلاعات |
علاقه مندی ها: | بدون اطلاعات |
امتیاز : | ۱۶۸ |
تا کنون 55 کاربر 201 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند. |
|
|
|
اشعار ارسال شده
|
|
دم فرو بستن به ظلم ظالمان ایمان نبود ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۰۳۳۶۹ در تاریخ چهارشنبه ۷ مهر ۱۴۰۰ ۲۲:۲۱
نظرات: ۱۴
|
|
با هر تپش زلزله آمیخته بودیم
ما مرگ به شریان زمین ریخته بودیم ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۰۳۰۱۹ در تاریخ يکشنبه ۲۸ شهريور ۱۴۰۰ ۲۰:۰۹
نظرات: ۴
|
|
من ابر ...
من تاریک !
ماه نمیتابد !
باغ تاریک... ...
|
|
ثبت شده با شماره ۸۹۰۳۱ در تاریخ جمعه ۲۴ مرداد ۱۳۹۹ ۲۰:۱۱
نظرات: ۱۱
|
|
وهر بار سهمی از بودنم ...در کنار خودم زنده زنده به گور شد ...
|
|
ثبت شده با شماره ۸۷۶۴۹ در تاریخ يکشنبه ۲۲ تير ۱۳۹۹ ۱۲:۳۹
نظرات: ۳۰
|
|
آنچه در ما اتفاق افتاده است ...
|
|
ثبت شده با شماره ۸۶۱۶۴ در تاریخ پنجشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۹ ۰۵:۰۰
نظرات: ۱۹
مجموع ۱۲ پست فعال در ۳ صفحه |
مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر نیهاد زمان
|
|
پدرم از سرطان ریه رنج میبرد ، مثل ما که بغضهای گره خورده در گلو داریم و نمیذاره نفس مون بالا بیاد ... آخرا دکترا جوابش کرده بودن ..مثل ما که هیچکی درمونی برای حال خرابمون نداره و هرچی از درد میگی
|
|
شنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۸ ۰۰:۴۰
نظرات: ۰
|
|
جنگ جنگ تا پیروزی ! پدرم میگفت .. برادرم میگفت ... من جنگ جنگ تا جنگ دیدم ... جنگ دیدم...... تا بود ،جنگ دیدم ... پدرم شهید شد ،جنگید برای نان پدرم شهید نان بود .. ب
|
|
شنبه ۱۳ مهر ۱۳۹۸ ۰۴:۲۸
نظرات: ۲
|
|
حرفی برای گفتن ندارم ، نه، ندارم .... ملحفه ی سفیدی روی تمام شعرها .. روی تمام حرفهایم کشیده ام .. عزم سفر را میدانی ؟؟ یکی از آن عزم ها را چند وقتی ست بهانه ی رفتن کرده ام ... آنق
|
|
چهارشنبه ۲۰ شهريور ۱۳۹۸ ۰۳:۱۴
نظرات: ۰
|
|
دوست ندارم دیگه حرف بزنم .. اصلا نباید حرف میزدم چادر سفید نماز شو رو تا کرده بود و توی کمدش گذاشته بود ... جانمازی رو که خیلی دوست داشت و بوی یاس میداد مدتها بود دیگه بازش نمیکرد ... +
|
|
شنبه ۱۶ شهريور ۱۳۹۸ ۰۳:۲۵
نظرات: ۰