سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 2 دی 1403
    22 جمادى الثانية 1446
      Sunday 22 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۲ دی

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        عاشقانه زندگی کن !!
        ارسال شده توسط

        نیهاد زمان

        در تاریخ : شنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۸ ۰۰:۴۰
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۳۸۷ | نظرات : ۰

        پدرم از سرطان ریه رنج میبرد ، مثل ما که بغضهای گره خورده در گلو داریم و نمیذاره نفس مون بالا بیاد ...
        آخرا دکترا جوابش کرده بودن ..مثل ما که هیچکی درمونی برای حال خرابمون نداره و هرچی از درد میگیم ،سری تکون میدن و میگن میدونیم _ درکت میکنیم _ چاره چیه ؟!!

        تنها انتظار بود و انتظار
        تموم روزهایی که تموم نمیشدن ..
        باورش سخته که گاهی آدم منتظر مرگی می مونه که با آدم قهر کرده و گذاشته توی عذاب درد بمونی ..
        عاجزانه ازش خواهش میکنی که بیا .. مرگ عزیزم بیا .. بیا .. و اون ناز میکنه و ناز میکنه و ناز میکنه !!!!!

        چند روز مونده بود تا مرگ با پدرم آشتی کنه ...
        پدرم لبخندای مرگ و نرم شدن دلِ مرگ قهر قهرو رو دیده بود ...
        بهم گفت نیهاد منو ببر توی باغ ..
        گفتم سخته ته .. نمیتونی راه بری !!
        گفت کمکم کن .. مگه عصای من نیستی؟ .. ( همیشه [عصای من ]صدام میکرد..عصای من کجایی؟ ...عصای من بیا )
        بلندش کردم .. بازوشو انداختم دور گردنم .. خیلی لاغر شده بود ولی هنوز بغل کردنش دلچسب بود .. هنوز بوسیدن دستاش هزار غنچه توی قلبم شکوفا میکرد ،..

        بردمش از پله ها پایین .. به اولین درخت که رسید ایستاد .. دست کشید بهش و بوسید و گفت خداحافظ ... گریه کردن درخت حس کردم ..
        دونه دونه از تمام درختای باغ خداحفظی کرد ..
        و من گریه تمام درختا رو حس کردم ..
        اون روز پدر آخرین درس زندگی رو بهم داد ..

        (عاشق باش ، عاشقانه زندگی کن .. وتا آخر وفادار بمون ..به تمام زندگی ...به هرآنچه که داری )

        #روح همه رفتگان شاد @};-
         
        #نیهاد زمان
         

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۹۴۸۸ در تاریخ شنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۸ ۰۰:۴۰ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1