سه شنبه ۴ دی
|
دفاتر شعر سیده نسترن طالب زاده
آخرین اشعار ناب سیده نسترن طالب زاده
|
در حوصله ی انجمنی ساکت
تنها نشست ، میز لهستانی
در حوض رازهای شبانگاهش
پرهای سرد رجعت پنهانی
یک صندلی نظاره گر رفتن
یک صندلی برای نشستنها
یک پنجره به سمت انارستان
مثل مجال شکستن هستنها
شعر غلیظ آبی دریا ریخت
در لغزش لبان زنی مغرور
شعری درست در تپش جنگل
دیرآشنای تلخی خیلی دور
شعری عمیق ،گرم وسفرانگیز
با خاطرات یک چمدان اندوه
شعری که عاشقانه تماشا کرد
برفنده زخمهای سیالان کوه
لبریز دردهای منبت شد
سوزان شمع های خیال امیز
در ریشه اش جدال بلوغیدن
بر دامنش کشاکش رویا خیز
بر راشهای یشمی ساحلها
ارواح خیس فاصله پیدا بود
رود خیال ، سبز و گیاه آلود
تا موج شهر درد نمی آسود
پیراهن فرشته تداعی شد
شعر سپید حادثه جاری شد
مردان ایل ، شعله به پا کَردند
در بیستون ، آینه کاری شد..
گلهای سرخ صامت شیدایی
محو نقاب گنگ تماشایی
آغوش مریمانه ی دل جا ماند
در بهت آهوان هم آوایی
رود غزل، گزنده و زیبا بود
زهراب زشت باهنرانگاری
در ناوک سرود قناری ریخت
سودای شعر سنگی اجباری
منقار زرد بی ادبی، بازست
بر گرد ترمه کاری نیلوفر
با دوره گرد غمزده، واگویه
از واژه های خونی رسواگر؟
|