سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 7 ارديبهشت 1403
    18 شوال 1445
      Friday 26 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۷ ارديبهشت

        ایونت بوسه ها و رقص هایم (مجموعه سپید)

        شعری از

        سیده نسترن طالب زاده

        از دفتر "مرواریدهای باروک" نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۹ ۱۸:۵۶ شماره ثبت ۹۵۷۷۴
          بازدید : ۲۹۵۲   |    نظرات : ۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        آخرین اشعار ناب سیده نسترن طالب زاده



        تو را میبوسم
        چون گلهای نازکی که بهار می آورد
        تو را می بوسم
        زخمهای آبی دهانت را ..
        و الفبای سرخوَش زندگی
        در گرمی لبهایم شکوفه میدهد ..


        ***


        پیراهن گیپور صورتیم
        پر از ناز شکوفه هاست ،
        لبهایم پر از سمفونی های گیلاس ..
        تو نمی آیی و فصل ها
        در خون نقره ایِ من
        حل میشود ..


        ***

        جاریم
        مثل سفیدرود ..
        مثل راین ..
        از تو
        تا خودِ خودم ...

        ***





        کف اتاق را با سیگارهای تورپیدو میپوشانم
        سیگارت را با سیگار قبلی روشن میکنی !!

        : دامن دراپه ی بلند به من می آید؟
        لبخند میزنی ...
        و من با توان هزاران اسب بخار
        در اهتزار همه ی پرچم های جهان شیهه میکشم
        .
        .
        .
        تو بندرهای آزاد را دوست داری
        من انسان های معمولی را ..
        تو مد اقیانوس را
        من خیاط ها را ..
        تو بوسه را
        من مادرم را ..
        تو رقص مرا
        و من
        آتش این تنهایی را ..



        ***


        درون آ ینه
        به بنفشای زنان تفلیس مینگرم
        به گرمی مردان هندو ..
        سرزمینهایی فراخ در دلم میروید ..
        بارانهای بسیاری را در پیراهن پنهان میکنم
        و میرَمم،
        در عطرگاهان متروک خاک ..

        ***

        وابسته ام به تو
        به خون!
        مثل ببری جوان
        آهوی طلایی بیشه زاران مست سردرگم!..

        ***

        بی تو میخوابم
        بی تو بر می خیزم ..
        مثل ساعتی خسته در ژنو
        .
        .
        .
        در زمانه ی الماس و شیدایی ..


        ***




        عروسکی غمگینم ..
        زاده ی آبیهای ناپیموده
        کرشمه ی آتشهاست در تنم..
        به وسعت سرزمین مادریم
        دوستت دارم
        و تو
        در لیتل ونیزت
        به دنبال مردان فتح نشده ای ..





        ***


        سنجاقکی از سنگ و فلز،
        بر سینه ام مینشیند
        قوی گنگی از ابر
        در پیراهنم میمیرد
        و تو
        آن برکه خون آلودی میشوی
        که نیزارها میخوانند ..

        ***

        طلسم ترمه و ترانه  را
        در دمدمه ی اسفند
        به شعرهای بنفش تکاپو
        به بنفشه های زرد مهیج
        به تاج پرندگان مهاجر می بخشم
        به فصل نارس بهار
         این همه تمنا ریخته ام..
        و تو چون شیار قله های بلند
        بوی چوب و باران را
        از تن عطر مایوس بادها
        میخراشی..




        ***


        آسمان ،خاکستری
        زمین ،خاکستری
        دل من، خاکستری
        مهربان م
        در بهاری که می آید
        سرخ تر بخند !
         
        .
        ۷
        اشتراک گذاری این شعر

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0