سلام و درود بر شما جناب قدمی واریانی(ققنوس) گرامی
این نیمایی را چند روز پیش هم خواندم اما فرصت نوشتن نداشتم. حال که مجالی دست داد واجب دیدم تا بنویسم و به شما بعنوان سرایندهی این نیمایی تبریک بگویم.
تبریک به این خاطر که وزن این نیمایی را خیلی خوب رعایت کردهاید و پیداست که در این خصوص تلاش کردهاید و تلاش شما ستودنی است چرا که این اثر از نظر \"وزن عروضی\" نسبت به آثار پیشین شما غافلگیر کننده بود.
تنها مواردی خیلی جزئی دیده میشود که اصلاح این موارد موجب زیباتر شدن شعر و آهنگ آن خواهد شد.
البته در بین این موارد یکی دو مورد مربوط به \"سطربندی\" شعر شماست که وزن را مختل ساخته است وگر نه وزن شعر در این مواردِ بخصوص ایرادی ندارد.
(چندی پیش \"استاد بهروز عسکرزاده\"ی عزیز دو مورد شرح و نقد پیرامون \"سطربندی و رعایت وزن\" در شعر نیمایی، بر شعر دو تن از شاعران و دوستان عزیز نوشتند که امیدوارم مطالعه کرده باشید)
وزن و آهنگ اثر شما از تکرار رکن \"مفاعیلن\" (ل _ _ _) شکل گرفته است که با هم مرور میکنیم.
\"به ساحل اعتبارم نیست
مفاعیلن مفاعیلن
سراپا غرق حیرت
مفاعیلن مفاعیل
سراپا غرق اندوهم
مفاعیلن مفاعیلن
در این ماتم سرا دیریست،
مفاعیلن مفاعیلن
با احساس میکوبم.\"
در این بند؛ چهار سطر اول بدرستی با هجای کوتا شروع میشوند. اما سطر آخر با یک هجای بلند شروع شده است.
هر کدام از سه سطر اول را میتوان یک جملهی مستقل و تمام شده خواند.
اما سطر چهارم؛ \"در این ماتم سرا دیریست\" اگر چه با هجای کوتاه شروع شده است و وزن سالمی دارد اما از نظر معنا و مفهوم یک جملهی ناتمام است. فیالواقع ادامهی این جمله در سطر آخر آمده است که این سطر با هجای بلند \"با\" شروع میشود: (با احساس میکوبم)
به همین خاطر اشکالی هنگام خوانش پیش میآید لذا سرایندهی گرامی بهتر است که سطر آخر را هم در ادامهی سطر ماقبل آن بیاورند؛
\"به ساحل اعتبارم نیست
سراپاغرق حیرت
سراپاغرق اندوهم
دراین ماتم سرا دیریست با احساس میکوبم\"
و یا به طریق زیر یک علامت وصل در ابتدای سطر آخر بیاورد تا خواننده متوجه اتصال دو سطر بشود و شعر هنگام خوانش دچار لغزشِ آهنگ نگردد؛
\"به ساحل اعتبارم نیست
سراپاغرق حیرت
سراپاغرق اندوهم
دراین ماتم سرا دیریست
- با احساس میکوبم\"
با دو روش فوق وزن دو سطر آخر سرِهم میشود؛ \"مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن\"
***
مثال موج، آشوبم
به ساحل اعتبارم نیست
در طوفان وحشت زا
هم اغوشی برایم نیست،
در این بند قبل از طوفان واژهی \"این\" از قلم افتاده که موجب سکتهای در وزن شده است.
البته در فایل صوتی و هنگام خوانش واژهی \"این\" خوانده میشود.
\"در این طوفانِ وحشتزا\"
***
چنان موجی به روی موج
به خود سیلی میکوبم
من آن دریا پر تشویش
من آن موج خروشان را
دراین قلب پراز آتش
درون سینه ام باشوق
خاموش خواهم ساخت.
در این بند بعد از \"سیلی\" جای خالیِ یک هجای کوتا حس میشود. حتی اگر دقت کنید در فایل صوتی هنگام خوانش، سرایندهی گرامی برای جبران این نقیصه \"لی\" در واژهی \"سیلی\" را کمی کشدار میخوانند که این کار صحیح نیست.
بر فرض باید اینگونه میشد؛
\"به خود سیلی همی کوبم\"
و در سطر بعد باز یک \"یِ\" متصل به دریا از قلم افتاده که البته در فایل صوتی \"دریایِ\" خوانده شده و نقیصهی وزنی را برطرف نمودهاند.
در این بند نیز سطر آخر مثل موردِ بندِ نخست با هجای بلند شروع میشود و بهتر است با علامتِ اتصال(-) و با کمی تغییر در وزن نوشته بشود.
اینگونه مثلا:
\"درون سینهام با شوق
- خواهم کرد خاموش\"
یا:
\"درون سینهام با شوق خواهم کرد خاموش\" (مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیل)
***
شبانگاهان مرا دیریست به ذهنم شعله میبارد
تمامش میشودباران و مثال قطره ای ازحق به وجدانم
بسان شعله میبارد.
در این بند \"به\" در سطر اول و \"واو\" در سطر دوم از وزن خارجاند که برای رعایتِ وزنِ سطور بهتر است اینگونه بنویسیم:
شبانگاهان مرا دیریست ذهنم شعله میبارد
تمامش میشود باران مثالِ قطرهای از حق
به وجدانم
بسان شعله میبارد.
ویا؛
شبانگاهان مرا دیریست
به ذهنم شعله میبارد
تمامش میشود باران مثالِ قطرهای از حق
به وجدانم
بسان شعله میبارد.
این نیمایی فقط از نظر \"وزن عروضی\" بررسی شد که تنها در موارد مذکور مشکل داشت.
باسلام و عرض ارادت خدمت جنابعالی، قبل تز هربذ باید یک نکته اساسی را بگویم ببینم فقط برای من اتفاق میفته یا برای بقیه، مشکل از تین قرار است: من وقتی تمام کارهایی را که باید برای ارسال شعر انجام بدهم میدهم وحتی سروده تی که میخوانم را هم بصورت mp3 و 16 انجام میدهم که هیچگونه خطا نباشد ولی بازهم وقتی روی کلید ارسال کلیک میکنم میره توی صفحه ای که اصلا ربط به سایت نداره مثلا میگه ادرس عوض شده و یا چیزهای دیگری که با مدیریت مطرح نمودم ایشان هم فرمودند شاید به هنگام نوشتن وقت زیاد مصرف میشه و وقت مقتضی از بین میره این اشکال روی میده که اصلا اینطور نبود چون من بخاطر سرعت اول شعرم را در تلگرامم مینویسم بعد کپی میکنم و مستقیم میام اینجا جایگذاری مینمایم و جناب آقای هداوند همبنکاه استرس ایجاد میکنه که کلمه ""این""را جا می گذارم و اشتباهات تایپی انجام میپذیره. دقیقا من از همانروز سعی کردم هیچ شعری را بدون خوانش نگذارم و همانطور که خودتان میفرماییددر هنگام خوانش""این""را میخوانم ولی در تایپ جا میگذارم. در مورد انتقادهای دیگر حرفی برای گفتن ندارم. قطعا قضاوت با دیگران البته کاملا بیطرفانه و از همه مهمتر اینکه جناب اقای هداوندمن بسیار شاد و مسرورم بابت اینکه وقت گرانبهایتان را صرف خواندن شعر و واکاوی ان نمودید.و از اینکه فرمودید پیشرفت نموده ام پتانسیل مرا پر زورتر کرده تا با سعی و تلاش بیشتر بتوانم این نقایص را هم رفع نمایم تا روزی جنابعالی بیایید و با قدرت مرا تشویق کامل نمایید انتقادات اصول اول پیشرفت میباشد ممنون بزرگـاری نمودید
با سلام. باید خدمتتان عرض کنم. من با گوشی همراهم با سابت ارتباط برقرار میکنم. متاسفانه ایراد گوشی من بود یا چیز دیگری که در پای نظراتتون کلمه ارسال پاسخ نمیامد تا جواب بتوانم بدهم. الان که یکسر زدم دیدم ارسال پاسخ نمایان است و میتوانم جواب پیامهای پر مهر تان را بدهم. ممنون که شعرم را خواندید متشکرم.
با سلام. باید خدمتتان عرض کنم. من با گوشی همراهم با سابت ارتباط برقرار میکنم. متاسفانه ایراد گوشی من بود یا چیز دیگری که در پای نظراتتون کلمه ارسال پاسخ نمیامد تا جواب بتوانم بدهم. الان که یکسر زدم دیدم ارسال پاسخ نمایان است و میتوانم جواب پیامهای پر مهر تان را بدهم. ممنون که شعرم را خواندید متشکرم.
با سلام. باید خدمتتان عرض کنم. من با گوشی همراهم با سابت ارتباط برقرار میکنم. متاسفانه ایراد گوشی من بود یا چیز دیگری که در پای نظراتتون کلمه ارسال پاسخ نمیامد تا جواب بتوانم بدهم. الان که یکسر زدم دیدم ارسال پاسخ نمایان است و میتوانم جواب پیامهای پر مهر تان را بدهم. ممنون که شعرم را خواندید متشکرم.
با سلام. باید خدمتتان عرض کنم. من با گوشی همراهم با سابت ارتباط برقرار میکنم. متاسفانه ایراد گوشی من بود یا چیز دیگری که در پای نظراتتون کلمه ارسال پاسخ نمیامد تا جواب بتوانم بدهم. الان که یکسر زدم دیدم ارسال پاسخ نمایان است و میتوانم جواب پیامهای پر مهر تان را بدهم. ممنون که شعرم را خواندید متشکرم.
با سلام. باید خدمتتان عرض کنم. من با گوشی همراهم با سابت ارتباط برقرار میکنم. متاسفانه ایراد گوشی من بود یا چیز دیگری که در پای نظراتتون کلمه ارسال پاسخ نمیامد تا جواب بتوانم بدهم. الان که یکسر زدم دیدم ارسال پاسخ نمایان است و میتوانم جواب پیامهای پر مهر تان را بدهم. ممنون که شعرم را خواندید متشکرم.
با سلام. باید خدمتتان عرض کنم. من با گوشی همراهم با سابت ارتباط برقرار میکنم. متاسفانه ایراد گوشی من بود یا چیز دیگری که در پای نظراتتون کلمه ارسال پاسخ نمیامد تا جواب بتوانم بدهم. الان که یکسر زدم دیدم ارسال پاسخ نمایان است و میتوانم جواب پیامهای پر مهر تان را بدهم. ممنون که شعرم را خواندید متشکرم.
با سلام. باید خدمتتان عرض کنم. من با گوشی همراهم با سابت ارتباط برقرار میکنم. متاسفانه ایراد گوشی من بود یا چیز دیگری که در پای نظراتتون کلمه ارسال پاسخ نمیامد تا جواب بتوانم بدهم. الان که یکسر زدم دیدم ارسال پاسخ نمایان است و میتوانم جواب پیامهای پر مهر تان را بدهم. ممنون که شعرم را خواندید متشکرم.
با سلام. باید خدمتتان عرض کنم. من با گوشی همراهم با سابت ارتباط برقرار میکنم. متاسفانه ایراد گوشی من بود یا چیز دیگری که در پای نظراتتون کلمه ارسال پاسخ نمیامد تا جواب بتوانم بدهم. الان که یکسر زدم دیدم ارسال پاسخ نمایان است و میتوانم جواب پیامهای پر مهر تان را بدهم. ممنون که شعرم را خواندید متشکرم.
با سلام. باید خدمتتان عرض کنم. من با گوشی همراهم با سابت ارتباط برقرار میکنم. متاسفانه ایراد گوشی من بود یا چیز دیگری که در پای نظراتتون کلمه ارسال پاسخ نمیامد تا جواب بتوانم بدهم. الان که یکسر زدم دیدم ارسال پاسخ نمایان است و میتوانم جواب پیامهای پر مهر تان را بدهم. ممنون که شعرم را خواندید متشکرم.
با سلام. باید خدمتتان عرض کنم. من با گوشی همراهم با سابت ارتباط برقرار میکنم. متاسفانه ایراد گوشی من بود یا چیز دیگری که در پای نظراتتون کلمه ارسال پاسخ نمیامد تا جواب بتوانم بدهم. الان که یکسر زدم دیدم ارسال پاسخ نمایان است و میتوانم جواب پیامهای پر مهر تان را بدهم. ممنون که شعرم را خواندید متشکرم.
با سلام. باید خدمتتان عرض کنم. من با گوشی همراهم با سابت ارتباط برقرار میکنم. متاسفانه ایراد گوشی من بود یا چیز دیگری که در پای نظراتتون کلمه ارسال پاسخ نمیامد تا جواب بتوانم بدهم. الان که یکسر زدم دیدم ارسال پاسخ نمایان است و میتوانم جواب پیامهای پر مهر تان را بدهم. ممنون که شعرم را خواندید متشکرم.
با سلام به آقای ابراهیمیان دوست و شاعر فرهیخته عزیز. خوشحالم. که لطف شما شامل حالم میشود و افتخار را نصیب بنده مینمایید و صفحه بنده را نورانی مینمایید. ممنون خداحافظ
اﻭ ” ﻣــﺮﺩ ” ﺍﺳﺖ خوابش از تو کوتاهتر و خواب ابدیش از تو طولانی…. آسایش برایش مفهومش آسایش توست پس صبح تا شب درپی آسایشی است که سهمش را ازعشق تو میجوید…اگر آنرا دریابی!! ﺩستهایش ﺍﺯ ﺗﻮ زبرتر ﻭ ﭘﻬﻦ ﺗﺮ ﺍﺳﺖ… تاحال به دستهایش نگاه کرده ای ؟ هیچگاه بدون خراش و زخم دیده ای؟ ﺻﻮﺭﺗﺶ ﺗﻪ ﺭﯾﺸﻰ ﺩﺍﺭﺩ… ﺟـﺎﻯﹺ ﮔﺮﯾــﻪ ﮐﺮﺩﻥ، ﻣﻮﻫﺎﯾﺶ ﺳﻔﯿﺪ میشود… ﺍﻭ ﺑﺎ ﻫﻤــﺎﻥ ﺩستهای ﺯﺑﺮﺵ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﻮﺍﺯﺵ ﻣﯿﮑﻨﺪ… و ﺑﺎ ﻫﻤﺎﻥ ﺻﻮﺭﺕ ﻧﺎﺻﺎﻑ ﻭ ﻧﺎﻣﻼﯾﻢ ﺗﻮ ﺭﺍ می بوسد ﻭ ﺗﻮ ﺁﺭﺍﻡ ﻣﯿﺸﻮﻯ… به او سخت نگیر..! او را خراب نکن..! ﺍﻭ ﺭﺍ “ﻧﺎﻣــــﺮﺩ” ﻧﺨﻮﺍﻥ..! ﺁﻧﻘﺪﺭ او را با ﭘﻮﻝ ﻭ ﺛــﺮﻭﺗﺶ اندازه گیری نکن..! کمی بوی تنش عرق آلود است طبیعتش اینست ؛حواسش به بو نیست؛ فکر نان شب است…. ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧــــﺦ ﺑﺪﻩ ﺗﺎ ﺯﻣﯿﻦ ﻭ ﺯﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺑﺪﻭﺯﺩ… انتظار یک فنجان چای تلخ توقع زیادی نیست!!! از هر مرد ونامردی هرچه شنیده و دیده در صندوقچه قلبش پنهان کرده و آمده .اگر کم حرف میزند نمیخواهد کام تورا تلخ کند. ﻓﻘــــﻂ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺭﻭﺭﺍﺳﺖ ﺑﺎﺵ ﺗﺎ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺖ ﺑﺮﯾﺰﺩ… آن مردی که صحبتش را میکنم، خیلی تنهاتر از زن است..! ﻻﮎ ﺑﻪ ﻧﺎخنهایش ﻧﻤﯿﺰند ﮐﻪ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﺩﻟﺶ یک ﺟﻮﺭﯼ ﺷﺪ، ﺩست هایش را ﺑﺎﺯ کند، ﻧﺎخنهایش را ﻧﮕﺎﻩ کند ﻭ ﺗﻪ ﺩﻟﺶ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺵ ﺧﻮﺷﺶ ﺑﯿﺎید..! ﻣﺮﺩ نمیتواند ﻭﻗﺘﯽ ﺩﻟﺶ ﮔﺮﻓﺖ، به دوستش زنگ بزند، یک دل سیر گریه کند و سبک شود..! ﻣﺮﺩ، ﺩﺭﺩﻫﺎیش را ﺍﺷﮏ نمی کند، فرو می ریزد در قلبی که به وسعت دریاست… آری یک مرد همیشه تنهاست چراکه سنگ صبور همه است و خودشانه ای ندارد که سرش را روی آن بگذارد… یک ﻭقت هایی، یک ﺟﺎﻫﺎﯾﯽ، ﺑﺎﯾﺪ ﮔﻔﺖ: “میم” مثل ” مرد “
باسلام و عرض ادب. سرکار خانم شعله واقعا چه زیبا مرد را تصویر سازی نمودی و منی که مرد هستم از خواندن چندباره اش سیر نمیشوم. واقعا زحمت کشیدید و به مرد مورد احترامتون تبریک میگویم.
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست . استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
بسیار زیبا و خوش آهنگ بود