سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 28 آبان 1403
    17 جمادى الأولى 1446
      Monday 18 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        دوشنبه ۲۸ آبان

        هق هق دیوانه ها

        شعری از

        باقر رمزی ( باصر )

        از دفتر دفترچه بغلی سیاه مشقهای من نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۹ ۰۸:۴۰ شماره ثبت ۹۲۳۸۵
          بازدید : ۱۰۳۳۰۶   |    نظرات : ۱۱

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        صدای ارسالی شاعر:
        نتیجه تصویری برای تیمارستان
         
        هق هق دیوانه ها
         
        بیا!
         
        بیا
         
        می‌خواهم تو را به کوچه‌ی دیوانه‌های لبخند ببرم،
         
        آنجایی که دیوانه‌هایش
         
        به کسی آزار نمی‌رسانند.
         
        آنجایی که جمع دیوانگانش
         
        برای هوشیاران دعا می‌کنند.
         
        آنجایی که مهربانی و لطافت و ناز،
         
        برای نیاز به هم آمیخته‌اند.
         
        آنجایی که همه
         
        نفس‌ها را در سینه حبس می‌کنند
         
        تا نای خفتگان دردمند
         
        و آسیب جامعه‌ی مدنی از خواب انزوا برنخیزند.
         
        آنجایی که دستان نیایش به سوی خداوند
         
        ملتمسانه می‌گریند.
         
        آنجایی که دیوانگان واقعی
         
        از فرزانگان مجازی
         
        شکایتی ندارند.
         
        آنجایی که تخیل و توهم،
         
        هوشیاری را به تمسخر نمی‌گیرد.
         
        آنجایی که ناله و هق‌هق معنادار می‌شود.
         
        بیا می‌خواهم تو را جایی ببرم
         
        که در بستر تنهایی همه به کابوس
         
        گریه‌های خنده‌دار گرفتار اند.
         
        آنجایی که همه‌ی دیوانگان
         
        بوسه بر دستان واقعیت و حقیقت پینه‌بسته‌ی
         
        پدرانشان می‌زنند.
         
        آنجایی که معروف است به
         
        پیچ کوچه‌ی دیوانه‌ها.
         
        آنجایی که از پشت میله‌ی پنجره‌ها
         
        دست‌ها در حال لرزش بای‌بای است.
         
        آنجایی که به دنبال تو می‌دوند و از تو تمنای سیگار دارند.
         
        آنجایی که نیمه‌های شب،
         
        دیوانگانش پنهانی به دعای باران می‌روند.
         
        آنجایی که مهربانی و محبت و صفا
         
        سیم خارداری ندارند.
         
        آنجایی که جای
         
        حیله و نیرنگ و تزویر و ریا نیست.
         
        من از کوچه‌ی دیوانه‌ها آمده‌ام.
         
        من دیری‌ست از میانبر غزلهای چهارپاره
         
        به کوچه‌ی دیوانه‌ها رسیده‌ام.
         
        من مفسّر دیوان
         
        صد غزل از کوچه‌ی دیوانه‌ها
         
        هستم.
         
         
        باقر رمزی باصر
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۹ ۰۹:۵۶
        درود جناب باصر عزیز
        بسیار زیبا و دلنشین بود
        موثر و پر معنی
        دستمریزاد خندانک
        محمد حسین اخباری
        چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۹ ۱۵:۱۹
        باسلام
        بسیار بسیار زیباست جناب باصر عزیز بصیرت و ژرف نگری تان همواره ستودنی است
        موفق باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        سعید صادقی (بینا)
        چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۹ ۰۵:۴۹
        بسیار زیبا بود
        جناب باصر
        خندانک
        بهنود کیمیائی
        چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۹ ۱۲:۰۷
        زیبا بود خندانک
        حمید غرب
        چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۹ ۱۴:۵۵
        بسیار زیبا استاد عزیز

        لذت بردم

        دیوانه اگر عاقل و فرزانه شود
        با شادی و شور و خنده بیگانه شود

        عاقل هم اگر در غم دیوانه شود
        با خنده او ز غصه دیوانه شود

        دستمریزاد
        خندانک خندانک خندانک
        صادق کیانی (صادق)
        چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۹ ۱۶:۰۱
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود بی‌کران
        شکوفه امیدی(باران )
        چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۹ ۱۸:۱۷
        سیاوش اسفندیاری
        چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۹ ۱۹:۱۸
        خندانک خندانک خندانک

        بسیار شعر مایه دار و پر محتوایی است

        سپاس خدای را که عمری بخشید تا باز بنوشم از چشمه سار اندیشه نابتان خندانک
        فرانک برادران(فاخته)
        جمعه ۲۱ آذر ۱۳۹۹ ۱۷:۱۳
        سپیدی زیبا که به خوبی ما راازکوچه های اعتیاد ومردمان بامرامش که چون علی سنتوری نیم روی سوسیس تخم مرغش با ادمهای دور وبر تقسیم میکرد خندانک
        فرانک برادران(فاخته)
        جمعه ۲۱ آذر ۱۳۹۹ ۱۷:۱۵
        عجب جایست کوچه ی دیوانه ها دور زتزویر وریا
        می کنند خیمه ی غم را به پا خندانک
        چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۹ ۰۷:۱۶
        درود شاعر گرامی
        بی نظیر بود خندانک خندانک خندانک خندانک

        آنجایی که نیمه‌های شب،
        دیوانگانش پنهانی به دعای باران می‌روند.
        آنجایی که مهربانی و محبت و صفا
        سیم خارداری ندارند.
        چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۹ ۱۰:۵۸
        سلام و عرض ادب به شما 🌹🌹🌹

        زیبا بود 🌹🌹

        قلمتان سبز🌹
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        9