سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        اهوی گلی خانم

        شعری از

        مریم خالقی نژاد

        از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۳ مهر ۱۳۹۹ ۱۵:۵۹ شماره ثبت ۹۰۷۷۴
          بازدید : ۴۶۴   |    نظرات : ۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مریم خالقی نژاد

        اهوی گلی خانم
         
        دلم میخاست یک عروسک باشم
        تو بیایی و مرا سخت در اغوش بگیری
        و به من حس خوشبختی بدهی، با دو قلم اسباب بازی های خیالی
        مگو این حس نایاب است و این عشق کمیاب است
        خودم دیدم عروسک های همسایه خوشبختند و می خندند
        خودم دیدم در یک جعبه کوچک اسباب بازی دنیایشان زیباست
        کاش عروسک های من هم مثل همسایه لبخند داشتند
        دنیای عروسک هایم با همه فرق دارد
        عروسکهای بیچاره حلق اویز بر گوشه دیوار به دارشان کشیده ام
        دلم میخواست عروسکهایم کمی خوش خنده تر بودند
        تمام اخم هایشان از گوشه اتاق بر آینه اتاقم سایه افکنده است
        هرچه دکمه قلب گلی خانم را می فشارم برایم نمی خواند "اهویی دارم خوشگله فرار کرد ز دستم"
        تمام چشمان غمبارش برایم فراد می زند از خوشبختی گلی خانم با اهویش که گویی من مسول فرار آن هستم
        ز دستان پر تلاش من ،کاری برای لبخندهایشان ساخته نیست
        دلم می خواست شبانه با عروسکهایم به دزدی جعبه اسباب بازی همسایه برویم و هرچه از خوشبختی دلمان می خواهد برداریم.
        شاید آهوی گلی خانم هم در آنجا بر میگشت.
        من اینجا طناب دار ارزوهایم نمایان است
        درون بقچه بی بی تمام حسرتم خواب است
        پاییز 1399
        م. خ. ن
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۱۴ مهر ۱۳۹۹ ۰۹:۱۹
        درود بانو
        دلنوشته زیبا و سرشار از احساس بود خندانک
        مریم خالقی نژاد
        مریم خالقی نژاد
        دوشنبه ۱۴ مهر ۱۳۹۹ ۱۱:۱۱
        با سلام سپاسگزارم زنده باشید
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        دوشنبه ۱۴ مهر ۱۳۹۹ ۱۰:۵۱
        با سلام وارادت
        لذت وبهره بردم
        از دلنوشیه شما
        درود..درود..
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        مریم خالقی نژاد
        مریم خالقی نژاد
        دوشنبه ۱۴ مهر ۱۳۹۹ ۱۱:۱۱
        با سلام متشکرم جناب. تشکر فراوان
        ارسال پاسخ
        پرستو پورقربان (آنه)
        دوشنبه ۱۴ مهر ۱۳۹۹ ۱۱:۱۳
        خدای من 😔
        چه احساسی گرفتم از این نوشته ...
        یاد عروسک دنیای ۳ سالگی ام افتادم!
        که جلوی چشمانم سرش را برید و در خلوت کمی رنگ روی سر جدا از تنش پاشید و گفت بیا ببین دارد خون از تنش بیرون میزند !!
        فقط ۳ سال...

        میدانی؟
        این حس آشنا با من است
        حس غمناک عروسک های سر به دوش نهاده ی کنج اتاق مخملی ام؛که شعر میخوانند اما نه از ته دل،انگار مجبورند؛از خوف می خوانند ...
        راستی سوزان موطلایی ام را گفته ام؟
        قد و قواره اش از تمام من بزرگتر بود!
        نامش را هم او گذاشته بود ...
        ما با هم گریه های کودکی مان را کرده ایم!
        من عاشق دلهره ای بودم که سوزان داشت
        که می دانست چه حالی در خفای این اتاق بی سایبان دارم!
        میدانی؟
        مرا از همان اول آنه می خواندند!
        من آنه ی کک و مکی کوچک شهری بودم
        که همه نامش را می دانستند ...



        این قصه هزارسال ناگفتنی است.
        خندانک
        مریم خالقی نژاد
        مریم خالقی نژاد
        دوشنبه ۱۴ مهر ۱۳۹۹ ۱۳:۰۶
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک درود
        ارسال پاسخ
        م فریاد(محمدرضا زارع)
        دوشنبه ۱۴ مهر ۱۳۹۹ ۱۹:۴۱
        سلام خانم خالقی نژاد گرامی خندانک
        دلنوشته ای تلخ و شیرین خندانک خندانک خندانک
        ممنون بخاطر احساسی که آفریدید خندانک
        باغ آرزوهاتون پرمیوه خندانک
        سینا خواجه زاده
        سه شنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۹ ۲۳:۰۷
        درود بسیار مهربانو خالقی نژاد
        امید که عروسک هایتان قدر تان را بدانند و از تعلق به شما شادمان باشند.
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        مریم خالقی نژاد
        دوشنبه ۵ آبان ۱۳۹۹ ۲۲:۲۹
        خندانک سپاس
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5