سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        قطار قرن

        شعری از

        مریم خالقی نژاد

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۷ اسفند ۱۴۰۰ ۲۲:۲۹ شماره ثبت ۱۰۸۵۱۲
          بازدید : ۱۹۷   |    نظرات : ۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مریم خالقی نژاد

        در سیاره ­ای به نام زمین در دور دست­ها پیرزنی به نام زمستان کوله بار خود را بسته است  و منتظر است قطار قرن برسد. همه برفهای سفید تنش در حال آب شدن است.
        یک سال دیگر در حال اتمام است.
        یک سال دیگر هم در حال آغاز است.
         در میان جاده های سرسبز و از کنار رودخانه روی زمین قطاری وارد می شود که  مسافری به نام قرن جدید را به ما برساند. کمی آن طرف تر در ریل کناری پیرزنی است که تنها دو روز از زندگیش باقی است. زمستانی با موهای سفید.  
        عمرما هم به همین کوتاهی است.
        بیاید به قرن جدید بهتر بنگریم.
        آنگونه که در راه سوار شدن به قطار قرن نه زمستان پیری که منتظر رفتن است را له کنیم نه شکوفه­ هایی که در حال شکفتن هستن را نیمه جان بگذاریم. این رودخانه و این قطار سهم همه موجودات است.
        کمی ارام مانند یک انسان وظایف انسانیمان را ادا کنیم . قطار قرن جدید در کمتر از دوروز دیگر فرا می رسد. در این قطارِ قرن جا برای همه به اندازه کافی هست. لطفا کمی مهربانتر، کمی عاقلانه ­تر و کمی انسان­یتر قرن جدید را سوار شویم.
         الهی به امید تو
        پیشاپیش سال جدید مبارک باشد.
        م.خ.ن
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۰ ۱۵:۴۷
        درود شاعر عزیز
        سال نو مبارک
        یَا مُقَلِّـبَ الْقُلُـوبِ وَ الْأَبْـصَارِ‌
        ای تغییر دهنده دل‌ها و دیده‏‌ها

        یَا مُـدَبِّـرَ اللَّیْـلِ وَ النَّـهَارِ
        ‌ای مدبر شب و روز

        یَا مُحَــوِّلَ الْحَـوْلِ وَ الْأَحْـوَالِ‌
        ای گرداننده سال و حالت‌ها

        حَـوِّلْ حَالَنَــا إِلَی أَحْسَـنِ الْحَـالِ
        بگردان حال ما را به نیکوترین حال خندانک خندانک خندانک
        مریم خالقی نژاد
        مریم خالقی نژاد
        پنجشنبه ۴ فروردين ۱۴۰۱ ۰۹:۵۵
        درود سال نو بر شما نیز خجسته باد . سپاس از محبت شما
        ارسال پاسخ
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        دوشنبه ۱ فروردين ۱۴۰۱ ۱۱:۴۱
        سلام .
        تخَیُل قوی داشتید داستان جالبی بود .

        درودها.
        خندانک
        مریم خالقی نژاد
        مریم خالقی نژاد
        پنجشنبه ۴ فروردين ۱۴۰۱ ۰۹:۵۶
        سلام و احترام
        بسیار ممنونم
        برقرار باشید
        ارسال پاسخ
        محمد علی رضاپور
        چهارشنبه ۳ فروردين ۱۴۰۱ ۰۸:۵۴
        سلام و درود و عرض ادب
        سال نو و سده ی نو، برشما بزرگوار،
        خجسته باد!
        به امید بهترین ها در پناه خدا

        رخصت که سه گلشنی بهاری در هوای لطیف شمال بویژه
        شهر بهارنارنج بابل، تقدیم تان کنیم:


        مکتب ادبی نورگرایی
        شعر پیشرو
        گونه ی شعری سه گلشن


        (آغازگر:)
        بولواران پاک سبز و سپید

        کوچه های نجیب خاطره بار

        "رود" و "نارنج دار" و "سنجاقک"

        شهر زیبای من! سلام و درود

        (بدنه یا پیکره:)
        حیف باشد اگر نپردازیم ماجراهای سبز زیبا را

        بگذرد عمر و ما گذر نکنیم بوستان های پاک سیما را

        مهر، وقتی لطيف می خندد، مثلا در پگاه روزی نو

        حیف باشد نیاوریم بجا، آن همه حُسن عالم آرا را

        قاصدک ها - که ناز می رقصند - شعر کوتاه راز پرواز ند

        سبزه، درياچه، باد، نیلوفر، می شناسند شیوه ی ما را

        جیرجیرک اگرچه زیبا نیست، کم تر از شاهد فریبا نیست

        همّت عشق را بنازم من‌‌‌؛ بُرده دل، دلبر شکیبا را

        شهر، شهر بهارنارنج است؛ حیف باشد اگر نباشی مست

        من ام و گلشن تغزّل ناب‌؛ این چنین عاشق ام‌ غزل ها را

        در هوای لطیف بارانی، آسمان آمده به مهمانی

        مِه، لطیف و شریف می بوسد بیدلان مسیر بالا را

        (پایانبخش:)
        در شِگِفت ام چگونه می مانند

        بعضی از مردم

        این چنین قهر با ترانه ی آب

        در خیال سراب

        همچنان بی خیالِ

        این همه

        عشق.

        (محمدعلی رضاپور)
        خندانک خندانک خندانک
        مریم خالقی نژاد
        مریم خالقی نژاد
        پنجشنبه ۴ فروردين ۱۴۰۱ ۰۹:۵۸
        درود و احترام
        بسیار متشکرم
        بسی هم عالی
        اشعار زیبایی بود.
        سپاس
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5