سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 28 فروردين 1403
    8 شوال 1445
      Tuesday 16 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        سه شنبه ۲۸ فروردين

        رهایم کنید

        شعری از

        مسيحا الهیاری

        از دفتر صليب رنج نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۹ شهريور ۱۳۹۹ ۱۲:۳۵ شماره ثبت ۸۹۹۷۱
          بازدید : ۱۲۱۳   |    نظرات : ۴۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مسيحا الهیاری
        آخرین اشعار ناب مسيحا الهیاری

        شوریده ام بر علیه خلیفه ای که به تنهایی هشت اکانت دارد
        از شوخی گذشته خلیفه‌ای که عشق را بر 
        صندلی  چرخان زبیریان کف میزنند 
        بیعت شکستم از آونگ مدعیان عشق
        آنانکه مترسک را به عقد کلاغ در میآورند و البته که گندم بهانه ای و سیب افسانه‌ای بیش نبود 
        ما تنها به شوق نور تو راه افتادیم 
        روی برگرداندن از هوسباز ی جگر خوار آنی که هند را حتی از نزدیک ندیدن که بدعت در عاشقی نیست 
        انکار هوس آلود شکم پرستان قومیست که همه آیه های ناب را از حفظ بر بالین همسران خود میخوانند 
        صبح لالایی عشق سر میدهند بر خوارج  هوس
        مرا تکه تکه یا شقه هم کنند حق دارند 
        اما این را فهمیدم نماز عشق جز با وضوی خون حاشا
        در کل روزها تکرار میشود 
        در همه زمانها 
        ایستادن و 
        تاوان دادن 
        شاید قرنها بعد مردی پیدا شد از سلاله وفا 
        و آنگاه بر طبل قیام کوبید برای خونخواهی مردانی که انزوا را به عشق توخالی ترجیح دادند
        شمشیر آخته حقیقت هرگز کند نمیشود 
        من نه بلد بودم در بیعت خلیفه کذب عشق بمانم 
        نه سیاست داشتم که داشتن را پز بدم 
        تازه شیخ هی میگفت امروزه عده‌ای با چندین کامنت جعلی خود را در میدان شعر خودشان چنان سیاست مدارانه مدح و نقد و تعریف میکنند که مو نمیزند 
        این پسر بزرگ زبیر است یا مدافع کعبه 
        راستی خواستین شاعری را نفرین کنین 
        بگویید الهی حرفی برای نوشتن بهانه ای برای تاختن نداشته باشی
        الهی قافیه ها برایت ردیف نشوند 
        تو بمانی و میز چرخان فریب 
        آهای این دیوانه را از بالای آن میز پایین بیاورید باز دارد مهمل می بافد 
        وقت آمپولش گذشته زود بیاوریدش پایین ....
        رهایم کنید من دیوانه نیستم من فقط عقل ندارم 
        رهایم کنید رهایم کنید 
        کمک کمک. ....
        قول میدهم دهانم را غسل تعمید دهم .باشه حق با شماست 
        شما قافیه بیاورید من خونم را برایتآن ردیف میکنم
        خفه شو دیوانه بیا ببینم...روی تخت درازش کنید این
        دیوانه اندر سفیه را
         
        ۱۷
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        پنجشنبه ۲۰ شهريور ۱۳۹۹ ۱۱:۲۹
        خندانک
        گاهی دوست دارم
        فقط سکوت کنم.................
        خندانک
        مسيحا الهیاری
        مسيحا الهیاری
        شنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۰:۱۵
        سلام بر بانوی عارف چقدر خوشحالم از درک والایتان
        ارسال پاسخ
        مسيحا الهیاری
        مسيحا الهیاری
        شنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۰:۴۵
        و فلسفه بودنمان رسیدن به سکوت مقدس است و این روش عارفانه بزرگ است درود بر شما بانوی رستگار
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        پنجشنبه ۲۰ شهريور ۱۳۹۹ ۱۸:۵۲
        درود مسیحای عزیز
        بسیار زیبا و دلنشین بود
        دستمریزاد
        موفق باشید خندانک
        مسيحا الهیاری
        مسيحا الهیاری
        شنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۰:۱۵
        سلام استاد درود بر وجود مبارکتان
        ارسال پاسخ
        دانیال شریفی ( دادار تکست )
        پنجشنبه ۲۰ شهريور ۱۳۹۹ ۰۴:۰۷
        خندانک خندانک دست نوشته ای پر از حس و پر از تصویر خندانک خندانک

        لایک شد دست نوشته ی زیباتون دوست عزیز🌹👍
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        پنجشنبه ۲۰ شهريور ۱۳۹۹ ۱۱:۲۸
        خندانک
        ارسال پاسخ
        مسيحا الهیاری
        مسيحا الهیاری
        شنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۰:۱۷
        سلام سپاس برادر میبینی حقیقت را جز عده‌ای معدود بیعت نمی بندند حتی خیلی های مان جرات تماشا ی خودمان در آینه را نداریم سپاس
        ارسال پاسخ
        مسيحا الهیاری
        مسيحا الهیاری
        شنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۱:۲۱
        سلام زیبایی متین
        مسيحا الهیاری
        مسيحا الهیاری
        شنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۱:۴۰
        آنان که باید شاعر شوند شده اند . ما ببخشید من جیره خوار به به تو خالیم
        ارسال پاسخ
        م فریاد(محمدرضا زارع)
        پنجشنبه ۲۰ شهريور ۱۳۹۹ ۰۷:۱۲
        سلام بر مسیحا خندانک
        صداقتت را دوست دارم
        شعر یعنی همین: که وقتی قلبت به سکوت می رسد مدیونش نباشی خندانک

        از من نخواهید
        که گالیله باشم...
        من از راههای دور می آیم
        با من
        غبارِ هزار آوارگی ست
        با من
        نشانِ هزار تنهایی ست
        با من
        سوگِ هزار مرگ است...
        نه!
        کوتاه نمی آیم
        زمین گرد است
        و به دور خورشید می چرخد
        آی! عالیجنابان!
        آتش برافروزید!
        می خواهم خاکسترم را
        بر باد دهم...
        (م. فریاد)

        دریای دلت آرام خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        پنجشنبه ۲۰ شهريور ۱۳۹۹ ۱۱:۲۸
        خندانک
        ارسال پاسخ
        مسيحا الهیاری
        مسيحا الهیاری
        شنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۰:۱۴
        سلام استاد آری گاهی حرفی برای گفتن نیست اگر دروغ نگویم
        سپاسسسسسسسسس بر تو
        ارسال پاسخ
        مسيحا الهیاری
        مسيحا الهیاری
        شنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۱:۳۹
        راستش استاد فریاد فکر میکردم جز تو و بانو عجم که عارف اند و استاد استکی کسی طرف این هذیان نیاید
        وحشتناک است انسان با آینه حقیقت روبر شود.
        ارسال پاسخ
        شریف شریفیان
        پنجشنبه ۲۰ شهريور ۱۳۹۹ ۱۲:۳۳
        عقل

        برو ای عقل بیزارم ، همین دیوانگی بهتر
        اگر فرزانگی این است، نا فرزانگی بهتر
        به کوهستان تنهایی و ، زیر سنگ رسوایی
        دو کبک وحشی از صد دسته مرغ خانگی بهتر
        خذف در جای مر وارید و، با رنگ و لعابی چند
        هزاران بار خرمهره ، از این دردانگی بهتر
        تو ویران میکنی دل را و ، میگویی که میسازم
        اگر سازندگی این است،آن ویرانگی بهتر
        دم از یاری زنی جانا ، به خواری میکشی مارا
        دگر یاری نمی خواهم ، همان بیگانگی بهتر
        زنان را میستایم بعد از این نا مردمی هایت
        من از زنها وفا دیدم ، از این مردانگی بهت
        شریف شریفیان
        سلام و عرض ادب بر مسیحای مسیحایی
        دیوانگیت را میستیایم
        وبا ید بگویم چه واگیری دارد این دیوانگی
        گرچه دیوانگی مسیحا از جنس بهلول است
        طبیب را بگویید قرص های مراهم چونان نسخه ی مسیحا تجویز کند
        و رگهای وفاداریم را آنژیو کنید
        وسکته ی اشتباهم را به گردن گوشهایم بنهید
        ودندان طمعم را خورد
        نه طبیب دیونگی من با دیوانگی مسیحا
        خدایشان یکیست نه دوایشان
        چون چرندیات من و ایه های نور مسیحا
        فاصله ای به اندازه زمین و اسمان دارند
        مسیحا دیوانه ام کرده چرندیاتم را ببخشایید
        خندانک
        مسيحا الهیاری
        مسيحا الهیاری
        شنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۰:۲۴
        سلام استاد وقتی میبینم با نظر لطفتان بر این قیام پیوستین فهمیدم عارف هستین و بس دانا دیوانگی این زمان مخاطب ندارد .وقتی دست بیعت تان را در این حقیقت تلخ خواندم بر خود بالیدم کمیت مهم نیست و من یک اکانت بیشتر ندارم پس نمیتوانستم قیام قلمم را بستایم و شور بر پا کنم با دینار و زر مهم نیست اعتراف به دیوانگی شرط عاقلیست پیامتان متقاعد ام کرد راه را بیراه نکردم .همیشه نمیتوان وقتی حرفی نداری که خود بدان ایمان نداری تنها برای پر مخاطبی صفحه ات واژه ها را به مسلخ خون ببری سپاس و دوستتان دارم ای بازوی راست قیام حقیقت
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        پنجشنبه ۲۰ شهريور ۱۳۹۹ ۱۷:۵۸
        درود بر اندیشه ناب شما
        استاد وشاعر وهنرمند ارجمند
        همواره تابان
        جوشان وخروشان باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مسيحا الهیاری
        مسيحا الهیاری
        شنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۰:۲۴
        سلام استاد سپاس که آمدی بی ریا و آزاده
        ارسال پاسخ
        غلامعلی همایونی (شمیم)
        پنجشنبه ۲۰ شهريور ۱۳۹۹ ۲۱:۵۰
        سلام و عرض ادب مسیحای عزیز
        شعری متفاوت و زیبا خواندم حاصل قلم توانمند شما بزرگوار
        پیروز و سربلند باشید
        عزت زیاد
        ⚘⚘⚘
        مسيحا الهیاری
        مسيحا الهیاری
        شنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۰:۲۵
        سلام استاد شمیم بودنتان روحم را جلا داد یا حق
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        جمعه ۲۱ شهريور ۱۳۹۹ ۰۹:۴۹
        سلام
        دوست دارم وقتی میام این صفحه شعر بخوانم . خیلی وقتست دست خالی برمیگردم . و با دل شکسته
        مسيحا الهیاری
        مسيحا الهیاری
        شنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۰:۳۱
        سلام
        تعجب نمیکنم از پیامت
        ترجیح میدهم به جای اینکه زیر یال شکم شتر پنهان شوم با کرور کرور سپاه به نام پسر مرجانه باشم .با اسم پدر شناخته شوم مثل پسر اشتر نه اینکه ناخن کوچکی از آن بزرگان باشم نه ما کجا آنها کجا
        خواستم خیلی ها ببیند حقیقت طرفدار ندارد
        ولی بلاخره باید دست از سر واژه ای بیچاره برداریم که خود آن نیستیم که مینویسیم .
        بگذار هیچ شویم بلکه به هستی برسیم .....
        خدا را چه دیدی شاید روزی شعر هم خواندی در این صفحه اگر عمر مهلت دهد باید قبل از شاعر بودن انسان باشم

        ارسال پاسخ
        مسيحا الهیاری
        مسيحا الهیاری
        شنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۰:۵۴
        تو شاعر میبینی بلانسبت بزرگان دور بر مان شاعر یا هنرمند الگو و انسان کامل است که حتی در کتاب دندان ببر و در مقاله ای از شمس هست که میگوید نهایت رستگاری و عبادت ستایش خدا بر شکل موزون است و قرآن نشانه است .اما وقتی شاعری که باید دنیا از او بیاموزد د کنار هم بودن و حرمت به مخالف نتوانند حتی خودشان بین خودشان خوب بودن را معنی کنند حتی با ادعای ذکر همیشگی که ورد دهانشان است چگونه میخواهند دنیا را به خوبی بخوانند.........
        دنبال شعر میگردی در این صفحه پیدا نمیشود یادت رفت میگفتی اولی نباشم بعد مسیحا دومین سپید گوی درجه یک فلان سایتم .......امیدوار بودم دنبال حقیقت آمده باشی و درد دل ..شعر را که بسیار است برای خواندن مقابل درب کتابفروشی ها را ندیدی کتاب شعر حراج پانصد تومان این درد است برادر درد
        ارسال پاسخ
        مسيحا الهیاری
        مسيحا الهیاری
        شنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۱:۲۹
        ز بس گفتم دیگر زبانم مو در آورده
        من از این صحنه بیرون میروم دانایی کل انگار
        برای داستانش قهرمانی دیگر آورده

        مانا تا روزی که بتوانم واقعا شعر بیاورم نه تو حتی آنهایی که اسمشان و نظرشان حتی در این مهملات نیست دیگر نخواهم نوشت مگربا اعصابی و معجزه ای غزلها را دو نیم کند.یا شق شود ماه بیت شعرهایم .شاید هم سه سال یا سه قرن بعد زنده شدم
        ولی خودمانیم خیلی ها حق دارند هم ممنون که مرا به آنچه میخواستم رساندن با تحریم شعر و هم حق دارند دیوانه ای که با زنجیر و آمپول عادی رفتار میکند .با پیامبری مهربان و برادر مآب فرق میکند .خودم هم از خودم میترسم .آنانکه نزدیک شدن و حتی نظر نوشتن قسم میخورم پشت در ملکوت پدر آسمانی اند و دل بزرگی دارند ........تازه تعریف هم کردند بیچاره ها تا دل نکنند.
        امید کیانی (امید)
        جمعه ۲۱ شهريور ۱۳۹۹ ۱۰:۰۰
        درود مسیحا جان

        آدینه‌تان باب میل

        آسمون دلتون همیشه به رنگ شادی🌺🌺🌺

        قلمتان نویسا به مهر و دوستی و عشق و امید

        با آرزوی سلامتی
        خندانک ✌🌺
        مسيحا الهیاری
        مسيحا الهیاری
        شنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۰:۳۲
        سلام بر کیان ایرانی بازوی استوار قیام حقیقت
        آری همه آنانکه ماندند نخست انسان شدند سپس شاعر ......
        خوشحالم دست چینی از فهمیده گان را پاسخ نظر میدهم سپاس
        ارسال پاسخ
        محمد قنبرپور(مازیار)
        جمعه ۲۱ شهريور ۱۳۹۹ ۱۰:۱۵
        سلام
        امیدوارم دیگر اشعار دوستان رنگ و بوی نفاق و نفرت کینه نداشته باشد
        نمیدانم هر چه فکر میکنم احساس میکنم شعرتان اشاره به اشخاصی داشت
        کاش دوستی ها بیشتر از دشمنی ها بود
        خندانک خندانک
        مسيحا الهیاری
        مسيحا الهیاری
        شنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۰:۳۸
        سلام استاد مازیار امان از نفاق امان از ام الفتنه بودن ..مشامت تیز است و دلت آگاه نگاه کن هر کس را توان نوشتن حتی کلمه لایک شد را خیلی ها محروم کردن و من جز یک کامنت ندارم تا برای خودم به به کنم آن هم تابلو با کسی کاری ندارم واقعا هیچ اشخاص خاصی در ذهنم نبوده خواستم یک بار به جای صرفا شعر تلنگری به خودم بزنم و پاسخم را گرفتم .......و نصیحت آگاهانه شما کاملا متین است ای کاش نفاق دسته بندی و تاختن چون بین حر برای غنیمت ستوده شدن و مدح وجود نداشت در ساحت هنر ...ممنون استاد
        ارسال پاسخ
        محمد قنبرپور(مازیار)
        جمعه ۲۱ شهريور ۱۳۹۹ ۱۱:۳۶
        همیشه اسان ترین راه بهترین راه نیست
        امیدوارم اشتباه فکر کرده باشم چون جنگیدن برای همه از صلح آسان تر است .
        یاحق
        مسيحا الهیاری
        مسيحا الهیاری
        شنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۰:۴۳
        به قولی انسان جایز اخطار نیست امکان الخطاست
        هیچ اشتباهی مجوز ندارد مخصوصا برای کسانی که خود را شاعر یعنی فرا تر از عارف و اندیشمند و غیره خود خوب میدانید تقدس شاعر بودن و تعهد حفظ آن به تایید دیگران جز به خواب بردن شاعر فایده ندارد ....هنوز نمیتوانیم حتی لایک خالی بر شعر کسی که حداقل آینه برای نشان دادن حقیقت بوده بکنیم ........شما نیک آگاهی و من قلبم اشتباه نمیکند و احساس را با حقیقت تمایز میدهد سپاس
        ارسال پاسخ
        مسيحا الهیاری
        مسيحا الهیاری
        شنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۱:۳۶
        ایزد برای خلق زنخدان این پری

        آن چشم مست راه دلم را شبانه زد
        چون دزد تازه کار به دیوانه خانه زد
        انداخت شاعران قسم خورده را به بند
        آنکس که لاف سلطنت عادلانه زد
        زخم زبان پر شکنج تو در آن بازداشتگاه
        هشتاد ضربه بر تن من تازیانه زد
        از ذهن من گذشت همین چند لحظه پیش
        یک بوته از حقیقتی بر یقه ات جوانه زد





        ارسال پاسخ
        مسيحا الهیاری
        مسيحا الهیاری
        شنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۱:۳۷
        حق با توست استاد
        گاه صلح هایی هست که ذره ذره میکشد تا جنگ
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        جمعه ۲۱ شهريور ۱۳۹۹ ۲۳:۲۸
        درود ارجمند

        دستمریزاد خندانک
        موفق باشید خندانک
        مسيحا الهیاری
        مسيحا الهیاری
        شنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۰:۴۳
        سپاسسسسسسسسس استاد
        ارسال پاسخ
        مسيحا الهیاری
        شنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۲:۲۷
        قبل از ما همه واژه هارا پاشور کرده اند شاعران گذشته نه حرفی برای گفتن مانده نه چیزی برای داشتن نه جایی برای رسیدن ......ما تنها به تایید خودمان دلخوشیم بدون آنکه باری از روی دوش امروز یا ماندگار باشد تازه مهملات مان فردا بر نداشته ایم .... گفتن همه چیز را در حد اعلای خودش پس من خودم را میگویم قلمم را غلاف میکنم گاهی سکوت بهتر اس از به هر حال نوشتن است به قول بزرگی وقتی نمیتوانی باری از دوش کسی برداری لا اقل با سکوتت باری از روی دوشش بردار .....شاید در فردا های احتمالی چیزی بود که رسالت گفته شدنش را به الهام دریافتم. که بعید است ....به قدر کافی واژه ها را زخمی کردیم بی آنکه چیزی بیافرینیم ..بزرگ حرف زدیم بی آنکه بزرگ شده باشیم .....حالا دیگر این اتمام حجت این شعر کار خودش را کرد و رهایم کردند با اینکه دعا میکردم فکرم اشتباه باشد ولی نشد درست خورد به تیر ...و معلوم شد ما هنوز در پی چیزی شدنیم .و تنهام ملاک تایید شعر برای مان مهربانی شاعر و شعر اوست نه حقیقت .شعرهای مان البته من خودم مخاطب حرفهایم هستم اگر جمع میبندم برای فاصله دور فعالیت و شعرهایم مخاطب حرفم هستند ......من به قول صادق هدایت هر کس قلمی دارد بگذارد لای کفن اش و گرنه چیز تازه ای بنویسد و من هنوز چیز تازه ای نمی یابم پس تا آن روز همه در لقای حق شاد بمانید .....به درود مسیحا



        الهام امریاس
        شنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۷:۰۳
        درودها بر استاد مسیحا

        و درودها بر شجاعت و صراحت و صداقت قلم اش که شعر و شعور را زنده نگه داشته است

        حق نگهدارتان باشد خندانک خندانک

        مسيحا الهیاری
        مسيحا الهیاری
        چهارشنبه ۲۶ شهريور ۱۳۹۹ ۱۲:۳۸
        سلام بر ساحره غزل
        نمیشد پیامت را که دیدم برای پاسخ نیایم .نمیدانم گاهی شاید نباید بشود و گاهی آنقدر دیر میشود که نمیشود که بشود .از لطف بیکران شما سپاسگذار م ولی نه مسیحا همان مسیحا ست نه شعر هایش به قول فروید من می نویسم پس هستم
        اگر سیاه مشقی بلغور میکنم از ترس احساس نبودن است از وحشت فکر کردن به نیستی حقیقی مان همه ما خیالی بیش در ذهن احدیت نیستیم و مهم نیست چه هستیم .به قول بزرگی اگر به جای شاعر ..الان بزرگترین صادر کننده شیر بودیم . نه ما و نه بعد از ما و نه حتی نامدار آنی قبل از ما نتوانستن گرهی از دل و سوالات هستی هنرمندی باز کنند .شکل جستجو و نوع آن و موضوع شاید در زمان دستخوش تغیر شده اما حرفها همان است .درد ها دست نخورده مانده .سبک ها و قالب هاو شاعرها و ..آمده اند اما بشر هنوز در احتضار تدریجی خود دست و پا میزند و تنها شبیه استامینوفن که فکر که به یک جزامی میدهند خنده دار است نسخه های ما
        شاید تنها عشق آن هم عشق نه تمرین دوست داشتن کمی بر طول عمر این جذامی بیافزاید اما چاره نیست .ولی افسوس عشق را هم تحریف و بازیچه و وسیله خودخواهی و کینه و برتری و دعوا عقده نوع جنس زن و مرد بودن کردیم ..به قول فروغ در کوچه باد میآید و این ابتدای ویرانیست. ...


        ممنون که هستی هر چند بودی ولی نه آنکه باید میبودی ......دنیا هزار تا مثل من تا بزرگتر از ما ها را سر به نیست کرده .لااقل به خودمان دروغ نگوییم ما حتی با تایید چند صد نفر چند هزار نفر باز هیچ میشویم و هیچ میرویم
        نام پرنده ای که از قلب ها گریخته ایمان است. فروغ
        ممنون بودی حلال کن ما را
        ارسال پاسخ
        مسيحا الهیاری
        چهارشنبه ۲۶ شهريور ۱۳۹۹ ۱۲:۵۵
        راستی میدانم خیلی اذیتت کردم اما امروز بودن تو در این جا نشان داد لا اقل با شعور دوست میداری و با فهم عاشق میشوی .خیلی ها آتشین تر آمدن و رفتن و توجیه هشان این است که مثلا خودت نخواستی باشیم ولی فرق عشق واقعی این جا معلوم میشود .اگر عاشق حقیقت وجود الهی کسی باشی حتی زیر تیغ جلاد خودت را به دستانش میرسانی چون وجودت در وجود نور ازلی او در هم آمیخته و از خود نمیتوان که برید .اما عشق ساختگی قلب و ذهن مادی مدتی ناملایمات را دوام میآورد ولی آخرش می بازد و با هر ت جبهه کنار میرود ...کاش آخر حرفم را خوانده باشی
        به مرام و معرفت و صبوری ات احترام میگذارم کاش لیاقت جبران داشتم .ولی دیر شد اثبات خیلی چیزها .شاد بمان فکر نکنم دیگر بعد این پیام باشم اینجا شعر را بوسیدم و کنار گذاشتم همه حرف مرا در لحنی دیگر مولانا در مثنوی و هفت پیکر و مرصاد حافظ ووووووووووووو ما جیره خوار خود فریبی بیش نیستیم اگر بودیم کمتر از صد نفر همین جا نمیتوانی همدیگر را تحمل کنیم چگونه میتوانیم چون شاعران گذشته با شعر مشعل و ریسمان عشق آدمها به هم شویم چگونه الهام
        الهام امریاس
        چهارشنبه ۲۶ شهريور ۱۳۹۹ ۱۷:۲۶
        درود بر استاد مسیحای گرانقدر

        این صفحه هات و این سایت ها تنها و تنها برای شاعران و شاعران و شاعران بکار گرفته شده اند
        من در این میان اینهمه جارو جنجال از شما شاعرتر سراغ ندارم و ندیده ام
        هیتلر نیستم اما میخواهم تمامی تو در تصاحب من باشد
        چقدرکتاب خوانده ام شعر خوانده ام و و و
        اما قدرت کلام و تأثیرگذاری هیچکدامشان به اندازه ی همین بند کوتاه نبود
        و شما از این فوق العاده شعرها کم ندارین
        که هرگز کسی از صفحه شما بی آنکه روح و احساسش درگیر شعر و شعور و حقیقت شود بیرون نرفته است
        معرفتی در کلام شماست که کیمیای زمانه است
        هر صد سال ستاره ای میدرخشد و شمااستاد مسیحا از دید حرفه ای یک شاعر که سی سال عمرش را وقف شعر و صرف شاعرانگی ها کرده ،ستاره ای هستید در قرن غمگین ما

        پس خواهش میکنم بمانید و بدرخشید
        کلاغ ها تنها آسملن را سیاه میکنند
        آسمان با حضور و ظهور چون شمایی بزرگ شاعر منیر و منور میشود
        چشم هایی زیادی بینایی از شعرهای شما میگیرند و قلبهای زیادی آرام میشوند

        بمان تا از بی فروغی جهان شعر در ظلمت فرو نرود.

        با احترام احترام احترام بر آستان معرفتتان
        امید که روی شاگرد ی از شاگردان این مکتب را زمین نیندازید


        مسيحا الهیاری
        مسيحا الهیاری
        يکشنبه ۳۰ شهريور ۱۳۹۹ ۰۹:۵۱
        سلام برای اینکه ثابت کنم معرفت متانت و شعور قلمت ستودنیست سعی میکنم اگر چیزی در خور باشد بنویسم .گاهی اذیت میشوم که بدون حتی خواندن آدمها مثل دید و بازدید عید به عوض حضور تو به شعرت میآیند .ولی مهم کیفیت است حتی یک نفر با شعور و معرفت در سپاه حق مختار به شعرت بیاید بسیار ارزش دارد به خیل سپاه پسر مرجانه که یک نفر حتی برای رسیدن و یافتن راه و نور درون شعرت را نمیخوانند.
        من عاشق استاد فکری م یر سایت هستم برآیم حکم مختار را دارد اگر از مختار نامه میگم چون حرف روز است و حتی استاد استکی که عبدالرحمن سپاه مختار است .احساس میکنم با حسی که با صاعب دارم احساس او را دارم و نمیتوانم گاه کسانی را که برای رسیدن به فرماندهی شورته های
        کوفه به سایت شبیه خون بزنند هر چند استاد فکری تسلط کامل دارد ولی گاه قشون کشی و ت هین به بقیه وووو سته ام میکند وگرنه اینجا خانه من است و اگر قرار باشد کسی برو د آنها هستند که آمدن برا پیک نیک .......
        ارسال پاسخ
        الهام امریاس
        الهام امریاس
        يکشنبه ۳۰ شهريور ۱۳۹۹ ۱۵:۰۷
        درود بر استاد مسیحای گرانقدر

        بی نهایت ممنونم
        بی شک حضورتان لطفی بزرگی ست برای من و همه ی شعردوستان

        سرتان سلامت و عمرتان پربار و پایدار

        منتظر سروده های جاودانه استاد میمانیم
        رامینه خوشنام
        شنبه ۲۹ شهريور ۱۳۹۹ ۰۴:۲۵
        درود جناب مسیحا
        🌹🌹🌹🌹
        رامینه خوشنام
        شنبه ۲۹ شهريور ۱۳۹۹ ۰۴:۲۵
        برقرار باشید 🌹 🌹 🌹
        مسيحا الهیاری
        مسيحا الهیاری
        چهارشنبه ۲ مهر ۱۳۹۹ ۰۸:۵۵
        سلام سپاسسسسسسسسس برای این همه بی ریایی و مهر
        ارسال پاسخ
        الهام امریاس
        يکشنبه ۳۰ شهريور ۱۳۹۹ ۱۵:۰۶
        درود بر استاد مسیحای گرانقدر

        بی نهایت ممنونم
        بی شک حضورتان لطفی بزرگی ست برای من و همه ی شعردوستان

        سرتان سلامت و عمرتان پربار و پایدار

        منتظر سروده های جاودانه استاد میمانیم خندانک
        غلامرضا مهدوی (مهدوی)
        چهارشنبه ۲ مهر ۱۳۹۹ ۰۷:۰۹
        سلام ودرود
        بر مسیحای بزرگوار
        به به احسنت، آفرین و مرحبا بر شاعر سپید سرا خندانک خندانک خندانک
        با قلم ناب و نویسا
        دست مریزاد خندانک خندانک خندانک
        موفق باشید و سرفراز دلاور خندانک
        خندانک
        خندانک
        خندانک خندانک
        نانا شه دوست
        پنجشنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۹ ۱۷:۳۹
        وقتی دلتان گرفته باشد و یا دلگیر باشید از کسی، حتی اگر نفرین هم کرده باشند و قافیه ها ردیف نشوند، ناخودآگاه هرچه نوشته شود شعر میشود
        قلم سپیدتان گله ها داشت
        دلتون بی غم
        موفق باشید
        مسيحا الهیاری
        مسيحا الهیاری
        سه شنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۹ ۱۵:۰۵
        سلام شعرتان ستودنیست
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0