سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        پله ی عروج

        شعری از

        اصغر ناظمی

        از دفتر سایه نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۴ تير ۱۳۹۹ ۱۰:۱۹ شماره ثبت ۸۷۳۲۸
          بازدید : ۶۵۴   |    نظرات : ۱۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر اصغر ناظمی

        .......
        آری
        فهم  هنوزِ حادثه ، بیش و کم دشوار است
        هرچند  لامحال
        درتاریکیِ اینهمه اوقات
        درکوچه های شب تشکیک 
        باید  سبکبال بود و ،  رها
        وپیوسته آزادِ آزادِ آزاد
        چون رویش درخت
        پرواز پرنده
        وعبور ابرو باد
        وصدایِ سریعِ  آذرخش و رعد 
        نام محله ها را
        باید دردفتر حافظه شُست
        وپاک کرد تمام غلط های انشا را
        قیود برجهای وسیعِ بلند
        بروات و حواله جات
        اوراق  بانکی
        سودوزیان و ترازنامه 
        وقبله ها ی کوتاه
        بغ بغوی کبوتر
        گاهی تلنگری ست  
        بال رنگین پروانه
        بیدارمی کند حسِ خفته را 
        درهرج و مرج باد
        باوزوز زنبورکان دوره گرد 
        وقارقارِ کلاغی به پشتِ  بام
        برگ سبزی ست ، اینها همه
        در ترازوی پندار
         
        من ، خوب یادم هست 
        در روستای مادری ام " مُعِزآباد"
        درروزهای سست و نمورِ جبرخوانی دبیرستان
        درمرز هنوز نرسیده ی چلچلگی
        باسرودِ نابِ چلچله ها
        یک روز ، یک پروانه مرا برد
        تافهمِ روشنِ  شکفتگیِ گل
        دیدم ، چگونه آب
        حس می کند  تشنگیِ ریشه  را
        تا حسِ بلوغِ یک صدف 
        در کناره ی دریا
        زندگی رویش عجیبی بود
        بی الصاقِ لحیم شده ی خاطره ها
        پلک شب کج نبود در مهتاب
        عقل می کرد ،  فضولی اش موقوف
        دست عشق می گشود  
        گره از پای بسته ی صنوبرها
        بعداز آ ن شد
        تمام اعضا وجوارحم ببدار
        می شد ،
        خدارا دید
        ولمس کرد ، صدای پای آب را
        درکوچه های سبز یک درخت
        در بع بعِ یک گوسفند
        حتی زوزه های گرگ
        گاوی که می چرید ، سبزیِ یک  مزرعه را
        وبزعاله ای که می شنید
        آوا ی کرت ها
        بیداری شرطِ بلوغ بود
        وخواب آلودگی ، جمودِ ما
        اعتماد هرگز مکن
        برتنویر خویش هم
        تابردوش می کشی
        بارِ سنگینِ صندوقِ پُرشده را
        چون ابزارهای بیجان
        ماشین های مدرنِ روز
        هواکش کولر
        موتور پر خروش برق
        بیل های مطیع مکانیکی
        خدا  
        در همین نزدیکی ست
        باید حس کنی وبفهمی
        چون پرواز کبوتر
        آواز یک قناری
        تابلوی نقاشی یک حوض
        رقصِ در تُنگِ بلورِ ماهی
        باریزریزِ وجودت ،
        آنگاه که سبزی و ، بندبندِ تنت هشیار
        عشق ،
        رازِ تمام پیوستن هاست
        یعنی ؛
        باید پیام عشق را شنید
        وهمنوای آن ، تابیکرانه رسید
        ورنه
        عروسکانیم ، دردستِ بند باز
        این رمزِ شکوفایی تمام درختهاست
        باقی دگر فسانه است
        وما همه ......افسانه پرداز ......
         
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۱۵ تير ۱۳۹۹ ۱۰:۳۰
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و پر معنی است
        دستمریزاد خندانک
        اصغر ناظمی
        اصغر ناظمی
        يکشنبه ۱۵ تير ۱۳۹۹ ۱۰:۵۱
        سلام
        ودرود
        سرور معظم و گرامی
        وممنون از حضور شما
        ارسال پاسخ
        علی غلامی
        يکشنبه ۱۵ تير ۱۳۹۹ ۰۳:۲۳
        با درود
        شعر قبلی‌تان را هم‌ خواندم‌ هر دو یک مایه داشتند و در این شعرتان تاثیر پذیری از سهراب در چندجا بطور مشخص و در همه شعر به صورت پنهان دیده می‌شود فارغ از عبارت‌هایی که آزادند و خود واقعی.البته در نگاهی نه چندان دقیق این‌ها را می‌شود حس کرد.و از ذهن خلاق و داشتن فلسفه مشخص فکری و خلق تصاویر و چیزهای دیگر هم در شعر بخصوص داشتن روایت مشخص نمی‌شود نگفت.
        نکته جالب دیگر رفتن از هوای شعری امروز به دیروز و بازگشت دوباره با ارتباط خوب بین آنها بود یعنی یک چندزمانی هم‌زمان و عدم‌ ادیت و مرتب سازی و گاهی تکرار کلیشه‌ها هم از ضعف‌های این شعر
        🌹🌹🌹
        اصغر ناظمی
        اصغر ناظمی
        يکشنبه ۱۵ تير ۱۳۹۹ ۰۹:۳۵
        سلام
        دوست بزرگوار
        ممنون از نقد هرچند کوتاه شما ، بسیار خوشحالم وتنها راهی که می توانم برعیوب فنی شعر م تسلط بیابم لاجرم همین نقد سازنده ی دوستان است که باز منتظر می مانم . من بیش از دویست قطعه شعر ! در چند ساله ی اخیر در وبلاگ شخصی ام به آدرس زیر آورده ام که در سایت شعر نو نیز هستند وباز همچنان خوشحال می شوم اگر بتوانم با نقدِ ریزتر وتخصصی و سازنده ی یکایک دوستان چون شما بهره ی بیشتری برای برطرف کردن عیوب شعر ها که زیادند ، ببر م .... بی نهایت ممنون وسپاسگزار از شما و نشان وبلاگ

        Makehastim.blogfa.com اصغر ناظمی
        ارسال پاسخ
        فریبا غضنفری  (آرام)
        يکشنبه ۱۵ تير ۱۳۹۹ ۰۹:۲۲
        درودتان
        قلمتان سبز 🌹🌹🌹
        اصغر ناظمی
        اصغر ناظمی
        يکشنبه ۱۵ تير ۱۳۹۹ ۰۹:۳۷
        باسلام
        به مهربانوی محترم وگرامی
        وسپاس از شما که قدم رنجه نموده وشعرهای مرا می خوانید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        يکشنبه ۱۵ تير ۱۳۹۹ ۰۹:۵۸
        سلام بزرگوار
        قلمتان نویسا
        در پناه حق
        موفق وپیروز باشید
        خندانک خندانک خندانک
        اصغر ناظمی
        اصغر ناظمی
        يکشنبه ۱۵ تير ۱۳۹۹ ۱۰:۰۵
        سلام
        دوست دیرین گرامی آقای انصاری
        خوشحالم دراینجا نیز می توانیم گپی کوتاه داشته باشیم
        با آرزوی سربلندی و توفیق برای شما
        ارسال پاسخ
        مهرداد صالحی گل افشانی (مهراوی)
        يکشنبه ۱۵ تير ۱۳۹۹ ۱۲:۱۸
        درود بر شما
        بسیار زیبا خندانک
        اصغر ناظمی
        اصغر ناظمی
        يکشنبه ۱۵ تير ۱۳۹۹ ۱۴:۵۲
        باسلام
        وتشکر از شما
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        دوشنبه ۱۶ تير ۱۳۹۹ ۰۰:۳۰
        درود و آفرین برشما........ خندانک خندانک خندانک خندانک
        اصغر ناظمی
        اصغر ناظمی
        دوشنبه ۱۶ تير ۱۳۹۹ ۰۶:۵۹
        سلام
        سرورمعظم
        ودوست دیرینم
        ممنون از شما
        ارسال پاسخ
        سیاوش آزاد
        پنجشنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۰ ۱۶:۱۹
        سلام متشکر که اسم من را سه بار تکرار کردید
        اصغر ناظمی
        اصغر ناظمی
        جمعه ۱۶ مهر ۱۴۰۰ ۰۹:۳۱
        سلام
        دوست خوبم خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سعید صادقی (بینا)
        پنجشنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۰ ۱۹:۴۸
        آری
        فهم هنوزِ حادثه ، بیش و کم دشوار است
        هرچند لامحال
        درتاریکیِ اینهمه اوقات
        درکوچه های شب تشکیک
        باید سبکبال بود و ، رها
        وپیوسته آزادِ آزادِ آزاد

        درود فراوان استاد ناظمی عزیز خندانک
        اصغر ناظمی
        اصغر ناظمی
        جمعه ۱۶ مهر ۱۴۰۰ ۰۹:۳۲
        سلام
        ودرودها
        برشما دوست ارجمند خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        جمعه ۱۶ مهر ۱۴۰۰ ۱۰:۴۲
        سلام جناب ناظمی
        بزرگوار بسیار زیبا
        قلم را به نمایش شعر آورده اید
        احسنت بر شما
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        8