سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        انسانم، مسلمانم، نمیدانم

        شعری از

        بابک قدمی و اریانی (ققنوس)

        از دفتر فریاد با هجوم واژه ها نوع شعر نیمائی

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۹ ۲۱:۴۲ شماره ثبت ۸۶۳۱۸
          بازدید : ۵۴۴۶۳   |    نظرات : ۵۱

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        آخرین اشعار ناب بابک قدمی و اریانی (ققنوس)

        صدای ارسالی شاعر:
        من از انسان نمی ترسم،
        ولی از وحشت  اندیشه ناپاک و پرفتنه هراسانم ،
        گناهم چیست؟ انسانم!! 
        دلیلش چیست؟نمیدانم!!
        فقط از کودکی یادم که میآید، مسلمانم .
        من آنقدر از مسلمانی شنیدم .
        که انسان بودنم یادم نمیاید.
        مگر فرقی میان این دو سه کلمه است؟
        مسلمانم ، انسانم ، مهربانم، 
        فرقی نمی یابم.
        اگر هم از درون عقل خام و ذهن مغشوشم
         منطقی بیرون نمی تابد،
        نمیدانم؟!
         نمیدانم؟!
        بابک قدمی واریانی"ققنوس"
        یکشنبه 99/03/05 
        ساعت   19:45
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر
        ۴۱ شاعر این شعر را خوانده اند

        سید حاج احمدی زاده(ملحق)

        ،

        فریبا غضنفری (آرام)

        ،

        زینب بویری (خزان)

        ،

        دانیال شریفی ( دادار تکست )

        ،

        سعید ساعدی

        ،

        فاضل فخرالدینی تخلص (مالک)

        ،

        مظاهر حیدری(پسر پائیز)

        ،

        محمد حسین اخباری

        ،

        مهرداد صالحی

        ،

        علی شربتی(عارف انزانی)

        ،

        محمد باقر انصاری دزفولی

        ،

        عباسعلی استکی(چشمه)

        ،

        بابک قدمی و اریانی (ققنوس)

        ،

        ایمان اسماعیلی (راجی)

        ،

        مرضیه حسینی

        ،

        نگار نگارینا

        ،

        محمد علی سلیمانی مقدم

        ،

        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        ،

        مدیر ویراستاری

        ،

        فردین صمدی

        ،

        فرشاد جهانگيري

        ،

        علی سالاریان

        ،

        علی غلامی

        ،

        عیسی نصراللهی ( سپیدار )

        ،

        علیرضا بنایی

        ،

        جوادعبدالمحمدی

        ،

        حدیث ابراهیمی (سوگند)

        ،

        مهدیس رحمانی

        ،

        سیده نسترن طالب زاده

        ،

        درویش حسین ندری

        ،

        مجید فتاحی ( ام اف )

        ،

        رامینه خوشنام

        ،

        فاطمه غیبی پور

        ،

        مهرداد صالحی گل افشانی (مهراوی)

        ،

        محمد علی رضاپور

        ،

        پرستو پورقربان (آنه)

        ،

        فردین مهتاب (سراب)

        ،

        ابراهیم هداوند

        ،

        غلامرضا مهدوی (مهدوی)

        ،

        سید علیرضا میرسلیمی(هامی)

        ،

        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۹ ۱۱:۴۸
        بسیار زیبا و خوش آهنگ بود
        دستمریزاد خندانک خندانک
        بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
        بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
        دوشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۹ ۲۰:۵۴
        استاد عزیز بسیار ممنون از حسن توجه اتان به بنده
        انشالله که خداوند عمری پربرکت و باعزت نصیبتان نماید تا ما هماره شاگردی کنیم
        ارسال پاسخ
        فریبا غضنفری  (آرام)
        دوشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۹ ۰۰:۱۶
        واقعا رکن اصلی زندگی انسان بودنه.

        درودتان 🌹🌹🌹


        عرض تبریک من رو بابت زادروزتون بپذیرید.
        دلتون شاد روزگارتون سبز🌹🌹🌹
        بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
        بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
        دوشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۹ ۲۰:۵۶
        سرکار خانم غضنفری ممنون از پیام شادی که فرستادید انشالله سالهای سال سایه اتان بر سر فرزندوفر زندانتان باشد.انسان بودن نه دین میخواهد نه مذهب انسان بودن تفکر میخواهد.تمام
        ارسال پاسخ
        دانیال شریفی ( دادار تکست )
        دوشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۹ ۰۰:۱۹
        خندانک خندانک زیبا بود خندانک خندانک
        بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
        بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
        دوشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۹ ۲۰:۵۶
        ممنون بزرگوار
        ارسال پاسخ
        زینب بویری (خزان)
        دوشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۹ ۰۰:۲۰
        سلام ...
        درودهااستادبزرگوار
        بسیارعالی وزیباست خندانک خندانک
        دستمریزاد خندانک

        🌷🌷🌷تولدتون مبارک🌷🌷🌷
        بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
        بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
        دوشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۹ ۲۰:۵۹
        سلام عرض ادب خدمت سرکارخانم بویری.
        لطفتان مرا شرمسار میکند چه بسا فاصله ای دور با استاد بودن دارم تلمذ میکنم وبه قصد شاگردی آمده ام و این لطف بی کران شماست
        ممنون بزرگوار
        ارسال پاسخ
        مظاهر حیدری(پسر پائیز)
        دوشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۹ ۰۱:۵۱
        سلام
        احسنت زیبا و دلنشین سرودی خندانک

        تولدتان مبارک خندانک خندانک
        بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
        بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
        دوشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۹ ۲۱:۰۱
        جناب حیدری عزیز از اینکه دوستان تازه و ادیب هر روز بیشتر از روز قبل پیدا میکنم خیلی خوشحالم.ممنون که سر زدید وباب آشنایی راگشودید
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        دوشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۹ ۱۳:۱۳
        باسلام فراوان
        درود برقلم توانا وشیرین شما
        هزاران درود برشما
        شاعر بزرگوار
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
        دوشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۹ ۲۱:۰۳
        سلام بر استاد عزیز جناب انصاری دزفولی .
        بر خود می‌بالم که مورد تشویق و خوشنودی شما را فراهم کردم استاد عزیز خیلی لطف نمودید که آمدید
        ممنون
        ایمان اسماعیلی (راجی)
        دوشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۹ ۲۱:۱۱
        درود دوست من
        بسیار عالی بود و زبان حال بسیاری از ما
        زنده باد 🌹🌹
        بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
        بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
        دوشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۹ ۲۱:۲۴
        سلام دوست و ادیب هنرورم.
        دقیقا مشغول خواندن آن دو شعر اخرتان بودم
        که یکی در قالب سه گلشن و دیگری چارپاره مشغول خواندن و نهایت لذت بودم .خداوند ذهن روشنی به امانت دستتان سپرده دوست خوبم قدر بدان.ممنون و سپاسگزارم.
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        دوشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۹ ۲۳:۱۴
        سلام بزرگوار............ خندانک خندانک خندانک
        بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
        بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
        جمعه ۲۰ تير ۱۳۹۹ ۱۷:۱۴
        سلام استاد عزیز و بزرگوار درخشنده ،
        تاخیر مرا در جواب پاسخ پر مهرتان حمل بر ضعف قوای چشمان بگذارید .بزرگوارید وبخشنده.
        ارسال پاسخ
        علی غلامی
        سه شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۹ ۰۸:۳۷
        با درود
        یاد شعر حسین پناهی افتادم اولش با این مضمون که می‌گفت من از دین نمی‌ترسم ولی از کشیشان هراسانم و...اما یهو تغییر جهت دادید و خوب بود.طرح یک مسئله بود بهرحال فقط مشکل اینجاست که هر انسانی مهربان نیست!

        خندانک خندانک خندانک
        بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
        بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
        سه شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۹ ۱۷:۴۴
        با سلام و عرض ارادت خدمت دوست گلم جناب آقای غلامی .
        آقای غلامی من اون شعری را که می‌فرمائید از زنده یاد حسین پناهی هست را نخواندم و حتما بعد از پاسخ آنرا سرچ خواهم نمود و میخوانم .نیت و قصد این شعری که خواندید خودمانی بگم دوپهلوست چرا ؟چون مشکل تایید داشت می‌رسیدم تا ئید نشود چون من این شعر را دقیقا بعد درو چینی آن مرد سفاک که متاسفانه پدر باید گفت نوشتم و روبینای عزیز برای اشتباهی که کرده بود بسیار تاوان سختی داد .مخصوصا آنجا که مادرش میگوید این بچه پاک و معصوم بود آتش دلم زبانه گرفت چون عشق شان را آسمانی یافتم بعد از سه روز پاک و معصوم در ایران ؟معنی نداره جز عشقی پاک و فرازمینی.توضیح دادن فلسفه نوشتن این کلمات کنار هم طولانیست چون فیلسوف نیستم و نمیتونم توی یک خط فوقش دو خط توضیح بدم خیلی بیشتر از اینی که نوشتم میشود .فقط اینرا بگویم مسلمانم ،انسانم،نمیدانم؟ این سه کلمه را پرسشی از خودتان بپرسید و جای گزاری پدر روبیانا کنید.؟خدانگهدار تا بعد
        ارسال پاسخ
        بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
        بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
        سه شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۹ ۲۳:۱۸
        من زندگي را دوست دارم ولي
        از زندگي دوباره مي ترسم!
        دين را دوست دارم
        ولي از کشيش ها مي ترسم!
        قانون را دوست دارم
        ولي از پاسبانها مي ترسم!
        عشق را دوست دارم
        ولي از زنها مي ترسم!
        کودکان را دوست دارم
        ولي ز آئينه مي ترسم!
        سلام رادوست دارم
        ولي از زبانم مي ترسم!
        من مي ترسم
        پس هستم
        اينچنين مي گذرد روز و روزگارمن!
        من روز را دوست دارم
        ولي از روزگار مي ترسم
        حسین پناهی
        با سلامی دوباره از گوگل پیدا کردم .
        ولی من این شعر را هرگز نخوانده بودم الان هم نگاه میکنم خیلی متفاوت با شعر من اون حسین پناهی نازنین بود استاد مسلم شعرهای نیمایی بود من گفتم شاید با خواندنش بتوانم بار شعری موسیقایی شعرم را بیشتر کنم ولی فکر نکنم کمکی بهم بکنه.بازهم دوست عزیز جناب غلامی دستت درد نکنه بابت راهنمایی شعر آقای پناهیان ممنون

        ارسال پاسخ
        عیسی نصراللهی ( سپیدار )
        سه شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۹ ۰۹:۲۵
        قطارِ افسار گسیخته:


        « درونِ هر حیوانی، شفقت وجود دارد. در درون من شفقت نیست، پس حیوان نیستم »
        _________________________


        ..... چه فرقی بینِ اینان است؟


        با مهر _پیامدار و محکم تر از قبلیها خندانک


        سلام
        بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
        بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
        سه شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۹ ۱۷:۵۸
        سلام خدمت استاد عزیز و گرانمایه استاد نصراللهی.
        استاد عزیز همانطور که در پاسخ آقای غلامی گفتم
        من این شعر را بعد از حرکت دژخیمانه مثلا پدر روبینا نوشتم ناگهان یاد کتابی خوانده بودم که استاد جعفر شهیدی درباره اسلام و جاهلیت و عصر جهل و خرافه نوشته بود افتادم و دقیقا یکی از بزرگترین خصیصه اعراب که عصبیت است افتادم و رسوخ آن در اقوام ایرانی یافتم.البته اینکه میگویم من چون من نه تحصیلاتی به آن حد دارم که بتوانم برای کسی نظریه ویا مطلبی را بشکافم و نه فیلسوف هستم و از آن راه وارد شوم .فقط واقعا مسلمانیم را با انسانیتم رادر ترازویی نتوانستم قرار بدم و گله از پدر وما در خود در لفافه که از انسانیت و انسان بودن هم برایم بگید توضیح بدید نه اینکه با حفظ کردن ایه حمد برام کادو بخرید کمی هم از گذشت فداکاری ایثار انسان بودن برایم میگفتید تا من نوعی اسیر این مسائل نشوم .
        استاد نصراللهی ممنون که به صفحه آمدید و شعرم را خواندید این برایم افتخاریست ممنون
        ارسال پاسخ
        علیرضا بنایی
        سه شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۹ ۱۱:۱۵
        سلام و درود شاعر گرامی

        سروده ی شما یاداور شعری منتسب ب سیمین بهبهانی برایم بود
        من از سوزاندن اندیشه در آتیش می ترسم

        تنم آزاد، اما اعتقادم سست بنیاد است

        من از شلاق افکار تهی بر خویش می ترسم

        رقص قلمتان مانا خندانک خندانک
        بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
        بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
        چهارشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۹ ۰۰:۰۴
        شدم گمراه و سرگردان، میان این همه ادیان
        میان این تعصب ها، میان جنگ مذهب ها
        یکی افکار زرتشتی، یکی افکار بودایی
        یکی پیغمبرش مانی، یکی دینش مسلمانی
        یکی در فکر تورات است، یکی هم هست نصرانی
        هزاران دین و مذهب هست، دراین دنیای انسانی
        خدا یکی… ولی, اما هزاران فکر روحانی

        رها کردیم خالق را گرفتاران ادیانیم
        تعصب چیست در مذهب؟ مگر نه این که انسانیم
        اگر روح خدا در ماست… خدا گر مفرد و تنهاست
        ستیز پس برای چیست؟ برای خود پرستی هاست
        من از عقرب نمی ترسم ولی از نیش می ترسم
        از آن گرگی که می پوشد لباس میش می ترسم
        از آن جشنی که اعضای تنم دارند خوشحالم
        ولی از اختلاف مغز و دل با ریش می ترسم
        هراسم جنگ بین شعله و کبریت و هیزم نیست
        من از سوزاندن اندیشه در آتیش می ترسم

        تنم آزاد، اما اعتقادم سست بنیاد است
        من از شلاق افکار تهی بر خویش می ترسم
        کلام آخر این شعر یک جمله و دیگر هیچ
        که هم از نیش و میش و ریش وهم از خویش میترسم
        دوست عزیزم گشتم وپیدایش کردم ولی با فیلترشکن باید پیدایش کنی .دستت درد نکنه که معرفی کردی.ممنون ازشما ولی سیمین بهبهانی همسر جلال آل احمد واقعا زیبا سروده ومن میخکوب آنرا خواندم و لذت بردم.

        ارسال پاسخ
        بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
        سه شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۹ ۱۸:۰۳
        با سلام خدمت آقای بنایی عزیز و ادیب.
        دوست خوبم دست شما هم درد نکنه مانند آقای غلامی که به شعری از حسین پناهی اشاره نمود متاسفانه این شعر راهم نخواندم و دقیقا این دو را حتما بعد از پاسخ گویی در گوگل سرچ کرده و میخوانم صد در صد بهم کمک خواهد کرد خواندن اشعاری که تا حدودی تشابه دارد وایراداتم را میتوانم پیدا کنم چون آن دو عزیز استادان برتر این مملکت هستند .ممنون جناب بنایی خوشحال شدم.خدانگهدار



        سیده نسترن طالب زاده
        سه شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۹ ۲۳:۲۹
        درودتان شاعر گرامی
        سوگ آوایی زیبا و ارزشمندی بود ..

        چرا عصبیت اعراب؟!
        بفرمایید اعراب جاهلی ،یا همه ی افراد جدا مانده از،فرهنگ وتمدن ..

        روستایی که کودک خردسال مذکور دران میزیست ،از،اقوام ترک و تاتند ،و این رسم فرار از منزل پدری پیش از نکاح ،در دو/سوم مردمان این طایفه در حوالی تالش مرسوم بوده است ،که متاسفانه این رویداد اتفاق می افتد...،شواهد نشان میدهد ،که چنین رویدادهایی در ایران ،در میان اکراد و ..نیز وجود داشته است
        جاهلیت و خشونت را مختص قوم یا نژاد خاصی ندانیم ..

        به امید روزهای روشن و مهرآذین برای تمامی دوشیزگان سرزمینمان
        عیسی نصراللهی ( سپیدار )
        عیسی نصراللهی ( سپیدار )
        سه شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۹ ۲۳:۵۲
        سلام

        گیریم که آقای واریانی منظورش اعراب یا بدویان و غیره بوده... در واگویه اش فکر نکنم عمد یا تبعیض قومیتی یا غیره بوده باشد فقط خواسته اند منظورشان را برسانند

        شما چرا بیشتر این اقوام را خطاب قرار دادی؟ کدامین کورد؟
        ارسال پاسخ
        بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
        بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
        چهارشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۹ ۰۰:۲۷
        با سلام و درود خدمت سرکار خانم سیده نسترن طالب زاده گرامی.
        عرضم به حضورتان اگر دقت کرده باشید من دقیقا از اعراب زمان جاهلیت نام بردم که بعد از فوت پیغمبر و روی کار آمدن همان جاهلان قدیم در لباسی جدید که ابوسفیان و فرزندانش جهت جنگ و مقابله بر سر زور و تزویر یکسری از کارهای زمان جاهلیت را دوباره با حدیث های جعلی بر سر کار آوردند.من از این کار پدر مانده ام چطور در هزاره سوم و طبق گفته های شما که فرار کردن در طائفه پسر یک رسمی منسوخ و ضد اجتماعی هست ولی هم اکنون به قول شما هست.من هیچ غرضی نداشته و ندارم من خودم هم عربم، ترکم، کوردم،سیستانیم،بلوچم،لرم،لکم،مشهدی اصفهانی شیرازی بختیاری...... من "ایرانیم" و اگر تمام ادیان ابراهیمی را در یک چرخ گوشت بریزیدنتیجه میشود:""گفتار نیک ، پندار نیک ، کردار نیک""ودر آخر من ایرانیم ومسلمانزاده
        ارسال پاسخ
        بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
        بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
        چهارشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۹ ۱۳:۴۵
        ضمن سلام دوباره خدمتتان رفتم و تا حدودی پیگیری نمودم و دیدم که. فرار کردن در آن محل کاریست عادی و پسره که رومینا را فراری داده میگه مادرم را بابام فراری داده و دامادمان هم همینطور و مشکل اینجا بود که در روستای رومینا ازین خبرا نبوده.سرکار خانم طالب زاده مسئله خیلی بزرگتر از این حرفهاست شما به سایت مشرق نیوز بروید از سیر تا پیاز قضیه را بصورت فیلم صدا و سیما به تصویر کشیده پدر ومادر و پسره همه درباره موضوع صحبت میکنند.در ضمن ممنون از اطلاع رسانی از بابت اینکه فرار کردن در آنجا امری عادیست..و این مسئله وادار کرد تا یک تحقیق کوچولو بکنم.ممنون از شما
        ارسال پاسخ
        درویش حسین ندری
        سه شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۹ ۲۳:۴۸
        درودها
        شاعر جان
        بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
        بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
        چهارشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۹ ۱۳:۴۸
        سلام دوست عزیز من دیشب پاسخ پیامشان ا دادم ولی مثل اینکه ارسال نکرده بودم شرمنده بابت تاخیر در پاسخ.
        انشالله شعرهای زیبایت را که خواندم نظر م را میدهم
        ارسال پاسخ
        سیده نسترن طالب زاده
        چهارشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۹ ۰۰:۰۸
        درودتان شاعر
        من هم فکر نمیکنم تبعیضی نسبت به اکراد در نگاشتم داشته باشم!!
        مادربزرگ مادری ارجمند من خراسانی هستند ،مادر ایشان از اکراد خراسان بودند و روایات بسیاری از خشونت های قومی در این خصوص شنیده ام ..
        در ارتباط با توالش و حومه ،چون من هجده سال در گیلان زندگی کرده ام ،تبعا از آداب و رسوم اقوام گوناگون گیلان مطلعم ..


        توجه داشته باشید ،گرامی
        ما در کشورمان ،تنوع ژنتیکی غنی ای داریم ،که یک گنجینه انسانی محسوب میشود ...
        خودم را متعهد میدانم،هماره از شکل گرفتن تفکرات نژادپرستانه جلوگیری کنم ،-هر کجایی که هستم- ،این عهد من با خودمست ،ما در ایران اعراب بسیاری داریم ،و در یک ابرشهر جهانی فرزندانمان را پرورش خواهیم داد ،حتی اگر سخنی اندکی ،حتی اگر اندکی در نگاهم سویی چنین داشته باشد ،خود را موظف میدانم که یاداوری کنم ..
        بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
        بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
        پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۹ ۰۶:۴۵
        با سلام خدمت خانم طالب زاده .من دیروز یک جوابی دیگردادم در همان نظر بالا گذاشتم چون این.ر ا ندیدم ولی الان که میخوانم میبینم من بهیچوجه و اصلا حرفی و سخنی از قومیت ای آن نکردم فقط از اعراب زمان جاهلیت سخن به میان آمد .که فک. نکنم از آنها هم باید دفاع کرد همه منور من در شعرم هستی ما جواب بدید در برابر کار پدر روبینا .
        انسانم ، مسلمانم ، نمیدانم؟
        ارسال پاسخ
        سیده نسترن طالب زاده
        سیده نسترن طالب زاده
        پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۹ ۱۲:۰۰
        درودتان گرامی ..
        حتما همینگونه است که میفرمایید ،
        این انتقاد منشا گرفته از یک تفکر اشتباه در نیم قرن اخیر است ،با این نگاه که حمله ی اعراب به ایران ،باعث افول در اخلاقیات و نوع تفکرات ایرانیان شده است و غیره، استاد مصطفی ملکیان در بزنگاهی در این خصوص ابراز داشتند که،
         یکی از بزرگترین دروغهایی که ما به تاریخ گفته‌ایم این است : ما فرهنگ و تمدن عظیمی داشته‌ایم و اعراب نابودش کردند،،،(" فرهنگ و تمدن مدرک می‌خواهد اگر یونانی‌ها یک کتاب از افلاطون نداشتند، یک کتاب از ارسطو یا … نداشتند بنای پانتئن را نیز نداشتند، معماری‌های عظیم را نداشتند و بعد می‌گفتند که ما یونانیها فرهنگی داشتیم که نمی‌دانید چه عظمتی داشت و آب از لب و دهان همه ما هم راه می‌افتاد، ما انصافاً به آن‌ها نمی‌گفتیم هر چیزی مدرک می‌خواهد؟ شما از آن چیزی که در قلمروی ایران می‌بینید، غیر از تعدادی بنا که آن‌ها را نیز همه مورخان گفته‌اند که رومی‌ها برای ما تخت جمشید ساختند که مورخان گفته‌اند هخامنشیان تعدادی مهندسان و معماران رومی را آوردند و برای ما اینها را ساختند، اگر اینها را بگذارید کنار شما یک اثر فلسفی به من نشان بدهید،
         یک اثر دینی بلند به من نشان بدهید
        ، یک اثر هنری یا عرفانی نشان بدهید، ممکن است عده‌ای بگویند همه اینها سوخته‌است ولی این را باید نشان بدهد کسی که می‌گوید ما داشته‌ایم، یک پزشک تراز اول ماقبل از_اسلام_ داشته‌ایم؟ ما یک فیلسوف تراز اول قبل از_اسلام_ داشته‌ایم، یک هنرمند تراز اول؟!... )
        "

        اما در نگاه بنده ،تمدن و فرهنگ این سرزمین جایگاهی بسیار ارزنده ،مینیمم در قیاس با اعراب داشته است ،در هر تهاجمی ،حتما تخریب و ویرانیها بوده ،اما در سویی دیگر ،باید تاثیر اسلام را یک امر التقاطی نسبی دانست ،شکوفایی دانش و ادبیات ایران پس از ظهور اسلام اتفاقی نیست ،
        بیگانه هراسیها ،و انگیزشهای قومی که امروز در ایران و خارج از ایران توسط لویالیستهای پهلوی در خارج و معدودی از پیروان عامیشان در داخل مشاهده میشود ،آثاری جز تخریب بیش از پیش فرهنگ حالا ایرانی -اسلامی فرزندانمان ،و اتحاد بیشتر جامعه ی ثروتمند و نیرومند عرب در مقابل ایرانی ندارد ،
        من به شخصه ،با توجه به اسناد تاریخ کهن ،اعراب را بادیه نشینانی در حومه ی سرزمین ایران باستان میدانم که اتفاقا بسیار تاثیرگرفته از ایرانیان بوده اند و به مرور قدرت یافته و پس از اسلام ،به صورت قدرت برتر ظاهر شدند ..

        اعرابی که ایران را تحت تاثیر قرار دادند ،اعراب جاهلی نبودند ،مسلمانان قدرت یافته ای در سطح جهانی بودند ،و در سوی دیگر این نفوذ پایدار توسط فرزندان امامان شیعه و سنی در اقصای ایران صورت گرفته که امروز شاهدیم ..
        سپاس از هم اندیشی شما و توجهتان و نگرش امیدبخش ارزنده تان به این مواضع


        در خصوص خانم اشرفی مذکور،نظر بنده بر اشتباه بزرگ فراری دهنده درتحریک احساسات پدر مقتول ،و عدم ارضای عاطفی خردسال توسط والدین و معضل بزرگ بلوغ زودرس و همچنین آسیبشناسی شبکه های مجازی متمرکزست تا صرفا یک نگاه تک بعدی بر داستان قاتل و مقتول ..باری بسیار اسفبار و متاثرکننده بود ..احساسات ایران را جریحه دار کرد ..
        روزگاران شاد و خرم خندانک
        فاطمه غیبی پور
        يکشنبه ۸ تير ۱۳۹۹ ۰۶:۰۳
        بانو طالب زاده عزیز بااحترام به حس نوع دوستی شما و اینکه تایید میکنم اقوام هرکشوری درست مانند اعضای یک خانواده هستند و هیچ تفاوتی باهم ندارند.. اما کاملا مخالفم بااین حرفتون که ایران ما تمدن عظيم نداشته.. اگر بناها و سنگ نوشته ها و کتیبه های باستانی بجا نمونده بود بله میشد ادعا کرد که ماصاحب هیچ نوع تمدن و پیشرفتی تاقبل از اسلام نبودیم. همون اسلامی که خود خداوند درقرآن و به زبان عربی اعراب بیان میکنه که شما اعراب در جاهليت و خونریزی و غارتگری و پرستش بت ها و خدایان بی جان بودید و اشاره و توصیفی جزاین صفات زشت درباره این تمدن نداشته.. پس تااینجا نمیتونید بگید ایران تمدنش رو مدیون حمله اعراب بوده، ضمن اینکه من خودم مسلمان هستم و قصد مخالفت با مذهب رو ندارم. اما نکته دوم اینکه اگر بناهای عظیم نشانه تمدن عظیم نیست پس نشانه چیست؟؟ جز اینکه طراحی چنین بناهایی نیازمند مهندسی حساب شده و هوشمندانه ای بوده که آن هم نه یک قرن و دوقرن بلکه به پیشینه چندهزارسال قبل برمیگرده.شما اعتقاد دارید این مهندسی هوشمندانه از وحی یا الهامات مذهبی بوده یا بخاطر وجود یک تمدن پیشرفته وفاخر؟ مگر میشه ادعا کرد که تمام سازه ها و بناهای تاریخی یک ملت بزرگ رو رومیان ساخته باشند؟؟اولین طراحی سیستم های مالیاتی، مهندسی و طراحی قنات، بادگیرو یخچال های باستانی نیاز به هوش و تفکر نداره واقعا؟؟ طراحی اولین و کهن ترین فرش جهان نیاز به ذهن و هوش نداشته یا بازهم بخاطر ورود اسلام این فکر به ذهن مبتکرش رسیده؟؟ کتیبه های باستانی و سنگ نوشته ها به اندازه کتاب اعتبار ندارند از نظر شما.. البته درنظر بگیرید تاریخ رواج کاغذ وکتاب رو با سنگ نوشته های چندهزار ساله، تمدن شهر سوخته سیستان به اندازه کافی گویای اصالت تمدن ایران زمین بوده وهست.. سازه های آبی شوشتر، معبد چغازنبیل و جندی شاپور درخوزستان، نماد هوش مهندسی و معماری نیستند؟؟ اگر نیستند پس نماد تمدن فاخر برای شما چیه بانوی عزیز؟؟ من دشمنی با اسلام ندارم هرگز.. اما وقتی ایرانیان به عنوان وزیر و مشاور در راس اولین حکومت بعد از اسلام قرار میگیرند نشانه پشتوانه تمدن تاریخی اونها بوده.حتما درباره خاندان برمکیان مطالعه داشتید.. وقتی به ادعا و اذعان خود اعراب صرف ونحو زبان عربی رو هم ایرانیان انجام دادند، والبته ابن مقفع دانشمند ادیب ایرانی که بنیانگذار نثر عربی بوده، دیگه کمال بی انصافیه بگید ایران هیچ تمدنی نداشته.. وقتی تمام تاریخ شناسان بزرگ دنیا تمدن عظیم کشورمون رو ستایش میکنند شنیدن این حرف تحقیرآمیز که ما هیچ تمدنی پیش از اسلام نداشتیم.. اون هم از زبان یک هموطن ایرانی کمی عجیبه.. خندانک خندانک باکمال احترام به شما بانوی عزیز بااین نظر کاملا مخالفم چون به طرز کاملا برعکس.. این تمدن ایرانیان بود که پس از اسلام باعث رونق و شکوفایی تمدن اسلامی شد.. اعراب مسلمان پس از حمله به سرزمین‌های ایران و روم و اختلاط فرهنگی بااین تمدن ها به شکوفایی رسیدند.چه در علم هندسه معماری، چه موسيقی چه امور کشور داری به نحوی که حتی طراحی شهر کوفه هم به دست معماران و مهندسان ایرانی سپرده شد.، اداره امور مالیاتی عباسیان به ایرانیان سپرده شد. چرا؟؟ بخاطر اینکه سابقه و تبحر ایرانیان در امور مالیاتی پشتوانه تمدن عظیم ساسانیان پیش از اسلام رو داشت و آگاه به این امور بودند. . . وگرنه تاپیش از اسلام این تمدن عرب بوده که هرگز نامی درتاریخ نداشته، بله اعراب اسلام رو به ایران معرفی کردند ولی بانوی عزیز و فرهیخته.. شما بهتر میدونید که اسلام یک دین و مذهب وعقیده است و تمدن تعریفی بسیار بسیار بسیار گسترده تر از عقاید مذهبی داره و فقط به خداپرستی و خداشناسی محدود نیست کمااینکه الان کشورهای متمدن تر از ما مسلمانان وجود داره که ابدا و اصلا اعتقادی به دین یا خدای اسلام ندارند... اما در علم وصنعت وتکنولوژی از همه ما پیشرفته تر هستند... خندانک خندانک خندانک پرگویی من رو ببخشید خندانک
        سیده نسترن طالب زاده
        سیده نسترن طالب زاده
        يکشنبه ۸ تير ۱۳۹۹ ۲۱:۵۸
        درود بر شما شاعر
        بله،با فرمایشاتتان همسو و همنظرم ..
        مکتوب داخل پرانتز به نقل از استاد گران ارجم جناب آقای ملکیان نقل شده ،جهت بررسی گزاره ای که وجود دارد ،و ایشان نماینده ی تفکر قشر عظیمی از مذهبیون ایران هستند ،بنده نه مانند ایشان تخصص حوزوی دارم و نه شاخه ی تحصیلیم در فلسفه ،فلسفه ی اسلامیست و نه هرگز چنین اندیشه ای را تدریس کرده ام ،لذا دعوت میکنم جهت بررسی تشتت آرا نگاهی به کتبی که در این زمینه نگاشته شده داشته باشید ،نوعدوستی و نوع اندیشه ای که ما زا در جهان بزرگ امروزی رو به جلو میراند ،به کنار،بنده در نگاشتم نوعی تبارگزینی نیز داشتم ،که باز میگردد به ریشه های عربیم !!که ازین جهت عذرخواهم ..
        من تمدن سترگ ایران را ،ابنیه تاریخیش نمیدانم ،الگوی رفتاری کوروش بزرگ در فتوحات و نبردها میدانم و نمیخواهم از رنج نود و اندی درصد ایرانیان ،یغنی قشر اکثریت جامعه در زمان حکومت ساسانیان بنگارم ،که نیاز به آگاهی سرکار علیه از انگاره ها و مستندات تاریخی دارد ،اما همیشه دو سوی یک تفکر را باید نگریست و نقاط مثبت و منفی را با تضارب آرا در نظر داشت و احساسمدارانه وارد مباحثات نشد ،که البته ری اکشن شما ،نشانی از اصالت ایرانی و آریایی شماست ..

        بهره بردم موید باشید خندانک
        ارسال پاسخ
        فاطمه غیبی پور
        فاطمه غیبی پور
        دوشنبه ۹ تير ۱۳۹۹ ۰۵:۳۵
        خندانک خندانک خندانک درود مجدد خندانک بزرگوارید بانوی عزیز خندانک خندانک
        بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
        بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
        شنبه ۱۴ تير ۱۳۹۹ ۱۳:۳۳
        سرکارخانم فاطمه غیبی پور بسیار بسیار لذت بردم به اندازه ای که دوباره ایرانی بودنم شده صدر افتخاراتم خندانک ممنون .این سایت چند وقتی اصلا برایم باز نمیشد تا زودتر پیام هنرمندانه اتان را بخوانم .من دوست داشتم که خدا هم کمک کرد و یک خواننده دیگر بیاید و با نظراتش فخر ایرانیان را برشمارد که به شکرانه اش شما با قدرت اینکار را انجام دادید مرحبا عالی بود کاش میشد همه بخوانند و من حتما اینکار را خواهم کرد و در وبلاگ خواهم نگاشت با نام خودتان.شما با ادله محکم از ایران مرز پر گهر دفاع نمودید و دل هر ایرانی را به وجد آوردید.دیگر نمیدانم چگونه تقدیر کنم ممنون از هوش و شهامت وقت شناسیتان متشکرم سپاسگزارم
        ارسال پاسخ
        مهرداد صالحی گل افشانی (مهراوی)
        يکشنبه ۸ تير ۱۳۹۹ ۰۸:۲۲
        💐
        شعر زیبایی بود
        وارد بحث دوستان نمی شم ولی هم ما و هم اعراب کاملا در طول تاریخ با هم زد و بندهایی داشتیم گاهی ما تاثیر گرفتیم و گاهی اونها خندانک
        بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
        بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
        جمعه ۲۰ تير ۱۳۹۹ ۱۷:۳۲
        جناب اقای مهردادصالحی عزیز.
        در جواب شما باید بگویم که ما زمانی از اعراب شکست خورده و اسلام آوردیم که:
        1-ساسانیان نهایت عیاشی و ولخرجی و فاصله طبقاتی را به حد اعلا رساندند.و اگر قومی غیر از اعراب مسلمان هم میآمدند مثلا یهودیان ما از دست ستم ساسانیان به یهودیان پیوسته واکنون یهودی بودیم .بزرگترین مشکل در داخل بود وگرنه در آن زمان هیچ قوم بربر و حتی مسلمان نمیتوانستند بر ایران پیروز شوند ما از داخل شکست خورده بودیم.
        2ساده زیستی و نهایت جنگیدن تا مردن که نزد مسلمانان شهادت نامیده میشد و جایگاه بهشت را رسول اکرم وعده داده بود پس عرب میجنگید پیروز میشد افتخار بود کشته میشد افتخار بود ولی برای ایرانیان کاملا موضوع فرق داشت.
        3-تنها انگاره ای که تمدن شود نام نهاد و تا الان هم ادامه دارد شعر و شاعری بود که الحق والانصاف بهترین شاعران این کره خاکی بودند چون بنایی که ماندگار شود قابل ساختن نبود و تنها چیزی که میشد ماندگار شود تمدن حرفی بود که واقعا شاعران طراز اولی داشتند.
        4-با کمال پوزش کسی که بنا بهر دلیل همینطوری بگه ما تحت تاثیر بودیم آنها هم بودند نظر جالبی وما فقط اسلام را از آنان تاثیر گرفتیم بقیه هرچه بود تاثیر فرهنگ ایرانیان بر بادیه نشینان عرب بود .
        با تشکر از حضورتان
        ارسال پاسخ
        پرستو پورقربان (آنه)
        يکشنبه ۸ تير ۱۳۹۹ ۱۶:۲۲
        درود خندانک سروده ی زیبایی را مهمان شما بودم ،برقرار باشید خندانک
        بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
        بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
        جمعه ۲۰ تير ۱۳۹۹ ۱۷:۳۴
        سرکار خانم پور قربان از حضورتان و تشویق همرا با گل شما مایه خوشحالی و سرور بنده شد.ممنون خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        يکشنبه ۸ تير ۱۳۹۹ ۱۸:۰۹
        درود بر اندیشه ناب شما
        استاد وشاعر وهنرمند ارجمند
        همواره تابان
        جوشان وخروشان باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
        بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
        جمعه ۲۰ تير ۱۳۹۹ ۱۷:۳۶
        استاد عزیز سلام از اینکه قدم رنجه نمودید و قدم بر دیده ما نهادید ممنون واز تشویق صمیمانه اتان که باعث پیش رفتمخواهد شد ممنونم
        ارسال پاسخ
        فردین مهتاب (سراب)
        دوشنبه ۹ تير ۱۳۹۹ ۰۵:۱۶
        سلام جناب بابک قدمی واریانی!

        عرضم به حضور شما این است شما در بیت نخست شعرتان ، جای علت و معلول را عوض کرده اید. این انسان است که خطرناکترین جانور کره زمین است و افتخار میکند که قادر است کره زمین را با بمبهای اتمی چهل بار نابود بکند به جای اینکه بتواند یک بار زمین را نجات بدهد.

        وحشتتان از "فکر " و "تعمق ورزی در فکر به منزله اندیشه" یک ترس بیجائی است زیرا که فکر و اندیشه به منزله عناصر مستقل از انسان، وجود خارجی ندارند تا ضرورتی برای ترستان باشند.

        تحلیل مشخص از شرایط مشخص دال بر این است که همزمانی انسان با ایده ئولوژی خطر ناک مثل نژادپرستی، فاشیزم ، تبلیغ جنگ شرعی مثل مالتوسیانیزم در سیاست خارجی امپریالیزم انگلیس و آمریکای شمالی برای تبلیغ Zero Population ، سیاست ضد ایرانی اتحادیه عرب ، تروریست پروری وهابیت سعودی در اتحاد با امپریالسیزم و مشابهاتی مثل شیعه کشی فاشیستی عربستان ، از سم مهلک هم خطرناکتر است.

        نگران مسلمان بودنمان نباشیم، ما ایرانیان مسلمانان خوب و هوشمندی هستیم و خیلیها ما را دوست دارند زیرا که فرهنگمان بر اساس دوستی عمیق و مهمان نوازی استوار شده است. در خود قرآن آمده است:اگر علم در ثریا هم باشد مردان آتش پرست ایران همه را به پائین خواهد آورد.

        اسلام بدون عظمت و اقتدار جهانیمان در دوران ساسانیان نمی توانست از عریستان پا به بیرون بگذارد. آموزگار پیامبر در قرآن یک شاهزاده ایرانی تحت اسم (پیروز مرزبان ) همان سلمان فارسی اهل شیراز بود.

        سیبویه هم اهل شیراز بود که 218 سال بعد از پیامبر زبان عربی را وضع کرد ، حروف آن را از الفبای تطبیقی زبانهای قدیمی ایران به وجود آورد (پروفسور دکتر شارپ، استاد دانشگاه شیراز، در مقدمه لغت نامه دو جلدی فارسی - انگلیسی آریان پور ) و دستور زبان عربی را نوشت . بعد از سیبویه، ابن مروه نوشته های او را تکامل داد .

        بعد از آن 5 جلد قرآن از زبان کوفی با حروف کوفی از طریق مترجمین به عربی ترجمه کرده شدند .
        یکی از خطای مترجمین این بود که دست در قرآن بردند و اطلاعات غلطی را در مورد یهودیان، مسیحیان، یونانیان و غیره را وارد کردند. یکی از بزرگترین خطاهای مترجمین این بود : قرآن به زبان عربی آمده است و زبان الله عربی است و قرآن برای عربها نازل شده است.

        در دوران پیامبر زبان عربی وجود نداشت. علاوه بر این الله بزرگترین بت سنگی در کنار 359 سایر بتها در کعبه بوده است . ما مسلمانان در واقع بت پرست هستیم و در کعبه هم به دور یک سنگی سیاه میچرخیم.

        با بهترین آرزوها
        خندانک خندانک
        بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
        بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
        جمعه ۲۰ تير ۱۳۹۹ ۱۷:۴۰
        با سلام فردین عزیز من الان چه کنم با این نظر شما که پر از تناقض و فکر کنم به همان استیکر در انتها بنگرم که مزاح نمودید ممنون
        ارسال پاسخ
        فاضل فخرالدینی تخلص (مالک)
        سه شنبه ۱۰ تير ۱۳۹۹ ۱۵:۰۰
        درود بر شما بزرگوار
        بسیار زیبا سرودید
        زنده باشید به مهر
        🌷🌷🌷
        بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
        بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
        جمعه ۲۰ تير ۱۳۹۹ ۱۷:۴۵
        با سلام خدمت ادیبان و سروران عالیقدر که منت گذاشته و نظر خود را بیان نمودید جناب فخرالدینی من تازه وارد در این سایت تقریبا هستم ولی به قصد شاگردی آمدم در این سایت انشالله شروع خواهم نمود خواندن اشعار زیبای شما سروران تا با ایده و زمینه فکرتان آشنا شوم و این باب مراوده بود که شما بزرگواری کرده گشودید که وظیفه من بود.ممنون ازشما
        ارسال پاسخ
        بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
        جمعه ۲۰ تير ۱۳۹۹ ۱۷:۵۰
        از کلیه سروران اساتید و بزرگواران معذرت میخواهم بابت تاخیری که در پاسخ به نظرات پر مهرتان شد. گرفتاری بود که با دعا و ثنای شما عزیزان رفع شد و تمام وقت در خدمتتان هستم.این را نوشتم که بدانید جسارتی نکرده فقط گرفتاری پیشامد کرد و رفع شد .بازهم از تاخیر در جواب همه عزیزان عذر خواهی مینمایم
        فاطمه غیبی پور
        شنبه ۲۱ تير ۱۳۹۹ ۱۳:۵۰
        خواهش میکنم جناب واریانی خندانک انجام وظیفه بود خندانک خندانک شرمنده لطف شما شدم خندانک خندانک
        سه شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۹ ۲۱:۳۱
        درودها استاد عزیز خندانک
        رقص قلمتان مانا خندانک
        بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
        بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
        چهارشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۹ ۰۰:۰۶
        خانم رحمانی زحمت کشیدید و به صفحه و زحمت خواندن شعر را کشیدید ممنون از حضور سبز و زیبایتان گشایش جهت آشنایی و خواندن اشعار هم پدید آمد .سپاسگزارم.
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        8