رباعی

درود جناب اخباری عزیز سپاس از توجه همیشگی شما

درود جناب استکی عزیز حلاج به دلیل اشاره به اسم خاص زبان شعر محسوب نمیشه مثلا حیدر اگه تو شعری استفاده بشه زبانش کهنه است ؟
اما پیرامون خموش خواستم فضای شعری خیام حفظ بشه مهرتان مانا

درود ی دوباره
حضرتعالی شام را در سروده دوستان گهنه قلمداد نموده بودید
در حالی که رایج است خصوصا در پاره ای از مناطق
مثل شام غریبان
لذا بنظر میرسد این موضوع صلیقه ای باشد
و در سایت هم تا کنون چند بار توسط اساتید مطرح شده
که نتیجه مطلوبی نداشت به همین لحاظ مطرح نمودن آن رفته رفته فراموش شد

پؤزش بابت اشتباه تایپی
سلیقه

درود مجدد استاد عزیز سرودن زبان همواره در حال
تغییر و تحول است و روزانه بر انبوه واژه ها افزوده میشود بنده با این تفکر که واژگان شعر خاص است واژگانی است که گذشتگان استفاده کرده اند و هر واژه ای نباید در شعر استفاده شود مخالفم گذشتگان به زبان معیار خویش سروده اند و ما نیز باید به زبان معیار
خویش بسراییم اگر بند نیز استفاده کردم اشتباه است در اینجا خواستم حال و هوای خیام را داشته باشد
گذشتگان ما به زبان خودشان عالی سروده اند چ کسی می تواند به زبان حافظ چو حافظ بسراید با احترام و سپاس از حضورتون❤

درود وسپاس بانو

درود جناب امیری

درود بر شما استاد عزیز

درود زیبایی در نگاه شمااست

درود

درود بانو حسینی مهرتان مانا

درود بانو لطفتان پایدار و مهرتان مانا

. درود برشمااستادصمدی
بسیار وبسیار خوب سرودید
واقعا لذت بردم مرحبا استاد

درود وسپاس جناب راجی مهرتان هماره مانا

درود جناب کشانی عزیز

درود زیبایی در نگاه شماست

درود بر افغان عزیز
در قسمت وبلاگ همین سایت مطلبی با عنوان نحن نحکم بالظاهر قرار دادم
لطفا مطالعه کنید دقیقا خودش به پای دار آمد تذکرة الاوليا را اگر مطالعه کرده باشید حلاج فرصت رها کردن خویش داشت ونکرد و چون دلیلش پرسیدند ، گفت‌: ما را با او سری‌ است‌ که‌ جز بر سر دار نمی‌توان‌ گفت‌.
دوست افغان مطالعه چیز خوبی است من به توصیه شما گوش می کنم ولی به شما نیز توصیه میکنم در زمینه ای که اطلاعات درستی ندارید سخن نگویید.
پسته ی بی مغز چون لب وا کند رسوا شود

این نظر شما را به دیده ی منت می پذیرم

بسیار زیبا

یا اخی
قال حلاج : ما را با او سری‌ است‌ که‌ جز بر سر دار نمی‌توان‌ گفت‌.
پس نتیجه قرار سر دار است
ok?

درود مجدد دوست عزیز ما نمی توانیم نگاه شاعر را نقد کنیم حافظ آنگونه دیده و ما اینگونه
بعد من کجا و حافظ کجا

اگر خودتان را هنرمند می دانید پس لطفا حافظی. اقبالی . ابوالخیری باشید نگفته ام کپی آنها بشوید... بشوید...
ببینید مفهوم حلاج و چوبه دار را اینگونه ادا کرده اند
اقبال میگه:
کم نگاهان فتنه‌ها انگیختند
بنده حق را بدار آویختند
آشکارا بر تو پنهان وجود
بازگو آخر گناه تو چه بود؟
ابوسعید میگه:
منصور حلاج آن نهنگ دریا
کز پنبهٔ تن دانهٔ جان کرد جدا
روزی که انالحق به زبان می‌آورد
منصور کجا بود خدا بود خدا
عطار میگه:
زان می که خورد حلاج گر هر کسی بخوردی
بر دار صد هزاران برنا و پیر بودی

و سر انجام حضرت عشق میگه :

گفت آن یار کزو گشت سر دار بلند
جرمش این بود که اسرار هویدا می‌کرد

درود مجدد دوست عزیز
از یه طرف میگی کپی اینا نباش
ازیه طرف میگی مثل اینا بگو
این بزرگان از زاویه ی دید خودشان دیدن منم از زاویه ی دید خودم
نمیدونم مشکل شما چیه
درضمن من نه شاعرم نه ادعای شاعری دارم فعلا مشق شعر میکنیم عزیز

باسلام واحترام
در تایید فرمایشات جناب صمدی ما نمی توانیم نگاه شاعر را نقد کنیم که هر کس از زوایه دید خودش به موضوع نگاه میکند موضوع به مثابه ی نوری است که در منشور نگاه شاعران تجزیه میشود وهرکدام طیفی را انتخان میکنند واین انتخان گاهی چون ( ماورای بنفش) در اوج است و زمانی مادون قرمز است
شخصیت های بزرگ هم با گذشت زمان به نماد ها تبدیل میشوند و بسته به نگاه شاعر معرفی میشوند به اختیار یا بی اختیار به پای دار آمدن چیزی را عوض نمیکند و با پیشگویی هایی عجیب و درستی که از منصور حلاج به ثبت رسیده است به اختیار رفتن محتمل تر است فقط یکی از این پیشگوییهارا که همگان از من بهتر وبیشتر میدانند عرض میکنم
آنجا که جنید به حلاج گفت ( زود باشد که سر چوب پاره سرخ کنی) - یعنی اعدام شوی- وحلاج گفت ک" آنروز که من سر چوب پاره سرخ کنم تو جامه ی صورت پوشیده باشی- ونقل است جنید در آنروز بنا بود فتوا ندهد ولی چون تایید او واجب بود لباس پوشیدو نوشت _ ( نحن نحکم با الظاهر) یعنی ما به ظاهر حکم میدهیم (همان جامه ی اهل صورتی که حلاج کفته بود)
نقد عالیست ولی نقد شعر نه نقد نگاه وبهتر است نقد هارا آنقدر کش دار نکنیم که به جنگ هفتاد ودوملت تبدیل شود که ما در زمان این اسطوره ها نبوده ایم وهمه ی برداشتهایمان از شنیده ها و خوانده هایمست
با احترام

درود جناب اخباری عزیز کاملا صحیح می فرمایید خرسندم از حضور در سایتی که اندیشمندانی چون شما دارد

درود و سپاس

درود بر شما و همچنین

درود بر شما دوست عزیز

درود جناب دهقانی عزیز کاملا درست می فرمایید سپاس از وقتی که گذاشتید مهرتان هماره مانا .

درود و سپاس دوست ادیبم

درود وسپاس

درود بر شما بانوی شاعر خیر مقدم