يکشنبه ۹ دی
|
دفاتر شعر کورده وان فرجی (کورده وان)
آخرین اشعار ناب کورده وان فرجی (کورده وان)
|
بیدار ، خواب ، فرق به حالت نمیکند
وقتی که او گذر به خیالت نمیکند
.
از یاد بردەای سفرت رو به ناکجاست
دل رغبتی به مقصد بالت نمیکند
.
ای سیل پر خروش و گلآلودهی بهار
دیگر سکون و بند زلالت نمیکند
.
مهتاب بی فروغ نهان شو به پشت ابر
کس اعتنا به شکل هلالت نمیکند
.
وقتی که هر غروب تو را ترک میکند
خورشید هم رها ز فکر زوالت نمیکند
.
وقتی که مرزهای تنت مینگذاری است
فرقی دگر جنوب و شمالت نمیکند
.
این شعرهای بی سروته ، این شراب تلخ
یک قطره کم ز بحرِ ملالت نمیکند
.
دیریست تکیهگاه غم و دردهای تو
یاد از تو و خرابی حالت نمیکند
.
او رفت از کنارت و جاماندهای ، خدا
در ماجرای عشق دخالت نمیکند
.
کوردهوان فرجی ۱۳۹۹/۰۲/۱۳
پی نوشت :
سر انجام عشقمان چه شد؟
تویی که رفتی
منی که جا ماندم
و خدایی که هیچوقت
در امور عاشقانه دخالت نمیکند!!
(شاعر ناشناس)
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
سروده ای بسیارزیبا است در وزن ( مفعولُ/ فعلاتُ/ مفاعیلُ /فاعلن)
ولی چون اجازه ی نقد داده اید با کمال احترام عارضم در این مصراع
"خورشید هم رها ز فکر زوالت نمیکند"
اضافه وزن یا به اصطلاح پرش وزنی دارید وکلا کلمه ی ( رها) از وزن خارج است
یا باید خورشید را مخفف کرده (خور) بفرمایید -که البته زیاد جالب نیست - یا به جای خورشید کلمه ی دیگر بیاورید مثلا ( ماه) که با زوال در تناسب هم هست
موفق باشید