بد نیست

بید مجنون گیسوان آزاد ، دیدنت با حجاب هم بد نیست!
در بهاری که برگ‌ریزان است ، عطر خوب گلاب هم بد نیست
.
موی تو مصحف مقدس بود ، دست‌‌هایم تلاوتی محزون
خواندن آیه‌ای ز گیسوهات لابه‌لای کتاب هم بد نیست!
.
در شب من طلوع چشمانت زیر ابر سیاه دوری‌هاست
دیدن چشم‌های شب‌رنگت در غمِ چشمِ قاب هم بد نیست
.
لحن نرم صدای تو من را می‌برد تا به قله‌های خیال
با خودم حرف می‌زنم بی تو ، گفتگو بی جواب هم بد نیست
.
نیمه‌شب‌های درددل کردن ، گرچه آغوشمان مجازی بود
بوسه‌ای بر لبان شیرینت -شکلکی- قبل خواب هم بد نیست
.
گرچه قسمت نشد که بر سر تو سقف زیبای آرزو باشم
دیدن ماهِ آسمان زیر ِ سقف‌های خراب هم بد نیست
.
در کنارم خودِ خودت بودی ، در کنارت خودِ خودم بودم
ماهِ من در جهان رنگارنگ ، چهره‌ی بی نقاب هم بد نیست!
.
بر لبم خنده‌های مصنوعی‌ست تا نبیند کسی ملالم را
خوش به حال تو ماهی کوچک ، گریه‌ی زیر آب هم بد نیست
.
گفتە بودی کە من سراب توام ، در عطشناک قحطسالی‌ها
در تب مرگبار استسقا ،دلخوشی با سراب هم بد نیست!
.
زندگی رنج بی سرانجام دوری و عشق و آرزومندیست
بهترینم قسم به چشمانت ، زندگی در عذاب هم بد نیست
.
کورده‌وان فرجی     ۱۳۹۹/۰۲/۲