#وطن_نابم
بر خود بنازی بگویی منم تیره ای از براهویی
مگذار که سوا کنند اسم و رسم بلوچ از زابلی
القاب جمله اسم اند نیست اندر رسم تو
هر باده ی پوشالی نیست در خور بزم تو
این خاک امین در دل این مردمان سرشته
این خاک ز اهریمن دور باد و سامان فرشته
ساز جدایی نیست در فعل ما و در نوای دل ما
سخاوت است فال ما جمله فدای ردای گِل ما
خون از جان به کف آمد مطرب به دف آمد
موج نزد صدف آمد کاین خاک ز شرف آمد
یک پارچه و همرنگیم در یک لباس میگنجیم
همگون بهارانیم سرو سبزیم و خوش اقبالیم
صورتگه این خاک، نخلستان و آفتاب و کولاک
این دیار بی باک چون شیری بی تاب و چالاک
در باب وطن جانم ز ریختن خون نه هراسانم
زین وطن نابم ز بطن کارون تا به خراسانم
زبیر ز عشق وطن گوید لاله ها ز آن روید
چو هوای خیانت بوید دست ز جان شوید
●شاعر : محمدزبیر براهویی (میم دادخواه)
سحرگاه ۹ اردیبهشت ماه ۱۳۹۹ خورشیدی-زاهدان
انجمن شعر ناب
#وطن_نابم
#محمدزبیر_براهویی
زنده باد ایران