سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        مردانِ شاعر

        شعری از

        نوید خوشنام

        از دفتر شعرناب نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۵ فروردين ۱۳۹۹ ۱۶:۲۶ شماره ثبت ۸۴۰۷۶
          بازدید : ۴۸۰   |    نظرات : ۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر نوید خوشنام

        مردِ شاعر یعنی جنگِ خدا با خودش
        جنگِ خدا با قوانینِ خودش
        درست همانجا که ‌خدا مَرد را قوی و تنومند و نابودگر آفرید و
        زن را لطیف و آسیب‌پذیر
        مردِ شاعر دنیا آمد
        تا خطِ بطلانی بر نظم‌ها باشد و
        بشود آسیب‌پذیرترین تنومندی
        که می‌تواند بِگـِرید و بگریاند
        مـردِ شاعر آن روزی بدنیا آمد
        که آدم بخاطر عشقش به معمولی‌ترین حـَوا
        از درختی سیب چید
        و نمی‌دانست که سیب مالِ باغِ همسایه بوده‌
        و نمی‌دانست باید تقاصِ عشق را
        با تبعیدی همیشگی به برهوتی فانی با غـم‌هایی نامیرا
        بپردازد
        اما آدم
        آنقدر از دیوانگی‌اش خوشحال بود
        که هنوز که هنوز است بچه‌هاش
        -دیگر مردانِ شاعرِ تاریخ-
        سیب‌ها و گل‌ها و گندم‌ها می‌دزدند و
        شادی‌های جاودان و عمرها تباه می‌کنند و
        خندانند و می‌روند و می‌چرخند و تکثیر می‌شوند و
        زندگانی می‌گذرانند و به پایان می‌رسانند
        مردانِ شاعر عمیق می‌بوسند
        مـردِ شاعر روزی بدنیا آمد که خـدا
        از انسان‌های عاقل و مختاری که
        عقلشان عافیت‌طلبی می‌پردازد و
        اختیارشان عافیت انتخاب می‌کند
        خسته شد
        و اراده کرد که دنیا را برای همه
        -از جمله خودش-
        زیباتر کند
        و نمی‌دانست که مردانِ شاعر
        دنیا را با به کول گرفتنِ همهٔ غـم‌هاش زیباتر می‌کنند
        خدا نمی‌دانست مردانِ شاعر درخت نیستند
        چشمه‌هایی محدودند
        که همان ابتدای بریده شدنِ بند ناف
        سرریز شده‌اند و
        از سر ریزِشان خیلی‌ها را
        -از جمله خدا را-
        سـبـز کرده‌اند و
        کسی نمی‌بیند دست و پای آن‌ها را در زندگانیِ زمین
        و نمی‌شنود صدای آن‌ها را
        در حدِ فاصلِ برخوردِ دو قطرهٔ باران با زمین
        و لابه‌لای گفتگوی دو دانه ماسه‌بادیِ عاشقِ معلق در هوا
        مردانِ شاعر عجیب می‌بوسند
        مثلِ بوسهٔ آخرِ مادری بر جنازهٔ فرزندِ شهیدش بالای گور
        همانقدر باوقار
        همانقدر ایستا
        همانقدر محکم
        با چشمانی بسته
        مردانِ شاعر مثل خدا می‌بوسند
        آنها
        خدا را شکست می‌دهند
         
        نوید خوشنام پنجشنبه 21 اردیهشت 96
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        شعله(مریم.هزارجریبی)
        سه شنبه ۲۶ فروردين ۱۳۹۹ ۰۱:۰۵
        درود شاعر گرامی
        خیلی زیبا بود
        این تناقض بین خشن بودن و لطافت در یک مرد شاعر
        عالی بود
        ایمان شاد
        سه شنبه ۲۶ فروردين ۱۳۹۹ ۰۸:۱۵
        لذت بردم خندانک
        بتول رجائی علیشاهدانی(افاق)
        سه شنبه ۲۶ فروردين ۱۳۹۹ ۱۰:۱۵
        زیبا و استادانه درودتان باد خندانک خندانک
        محمد باقر انصاری دزفولی
        سه شنبه ۲۶ فروردين ۱۳۹۹ ۱۱:۵۳
        باسلام وارادت
        خواندم ولذت بردم
        درود درود
        ادیب دانا وتوانا
        خندانک خندانک خندانک
        رامین مهبودی
        سه شنبه ۲۶ فروردين ۱۳۹۹ ۱۴:۳۲
        درود بر شما مرد شاعر
        خندانک خندانک خندانک
        جلیل میاحی
        سه شنبه ۲۶ فروردين ۱۳۹۹ ۱۷:۱۵
        درود شاعر گرامی 🌹
        جناب خوشنام
        سپاس از این همه زیبایی 🌹 🌹
        کبری یوسفی
        پنجشنبه ۲۸ فروردين ۱۳۹۹ ۰۷:۴۷
        سلام درود
        زیبااااااا سروده اید مرحبا
        در پناه حق باشید باخانواده درخت دانشتون پربلر آمین
        زنده باد زندگی خندانک خندانک خندانک : خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        7