ملتی خوب و نجیبیم ولی بُت سازیم
ما هنرمندتر از "آزر" بُت پردازیم
دائم از سنگِ سخن با قلمِ سحر و بیان
"لات"و لوت و "هبل" و شبه خدا می سازیم
کعبهی صندوق رای و ملتیغرقطواف
تا به کی منتظر شعبده و اعجازیم؟
حسرت جام جهانی بهار است به دل
همه آقای گُلیم و به خزان می بازیم
این همه نفت و طلا گم شده در کشور ما
ما ولی در پی یارانه ی چندرغازیم
ملتی گوشت نخورده... به حبوبات زده
باد ول کرده و... تقصیر که می اندازیم؟
آنقَدَر چوب و چماق و قمه بر سر خورده
دزد لب تر بکند ما همه خودپردازیم
مسکن فقر همینجاست و ما در لبنان
مسکن مهر برای دگران می سازیم
قوم ِ بیگانه پرست آفت تاریخ خودیم
عشق تازی به سر افتاده به خود می تازیم
لشکر مهدی موعود نظرکرده ی ماست
سیخ و وافور کجا؟! ما همگی سربازیم
راستگویی شده یک جُرم، کجایی زرتشت؟
وسط راه حقیقت همه دست اندازیم
ایرباس دل ما در دل شب کرده سقوط
خورده با سر به زمین، منتظر پروازیم
شادی و خنده ی ما خرج تورّم شده است
ما فقیریم ولی شکر خدا طنازیم...
شیر ما گربه شده، گربه ی ما بیمار است
ما به امّید شفایش دل و جان می بازیم
(م. فریاد)
زیبا و درد مندانه و متعهدانه بود
احسنت