سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 16 آبان 1403
    5 جمادى الأولى 1446
    • ولادت حضرت زينب سلام‌الله عليها، 5 هـ ق، روز پرستار و بهورز
    Wednesday 6 Nov 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      چهارشنبه ۱۶ آبان

      تو رفتی ...

      شعری از

      کورده وان فرجی (کورده وان)

      از دفتر عاشقانه‌ها نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۸ ۰۱:۰۱ شماره ثبت ۸۰۳۲۶
        بازدید : ۱۲۶۲   |    نظرات : ۱۲

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر کورده وان فرجی (کورده وان)
      آخرین اشعار ناب کورده وان فرجی (کورده وان)

      تو رفتی ، بار محنت بر سرم از آسمان افتاد
      بهارم زرد شد ، گلبرگ‌های ارغوان افتاد
      .
      چه کابوسی به رویای وصال عاشقان پُل زد؟!
      که فالِ این جدایی در تهِ فنجانمان افتاد؟!
      .
      چرا خامُش شدی ای بلبل شیدای دل غمگین؟!
      که در باغم طنین شوم بانگ زاغکان افتاد!
      .
      تو را جایی فراسوی افق‌های زمان دیدم!!
      وزآن دم آتشی در خرمن این خسته جان افتاد
      .
      همان دردِ غمِ عشقی که آتش زد به جانِ «قیس»
      به جان و قلبِ این دیوانه‌ی مجنون همان افتاد!!
      .
      تن و جان و قلم فرسودم و دم بر نیاوردم!!
      و صدها موی سیمین لای موهای جوان افتاد !!
      .
      تحمل کردم و ماندم به پای عهد ننوشته!
      اگرچه تیغ سختی‌ها مرا بر استخوان افتاد!!
      .
      چنان قایق سپردم تن به موجت آبیِ زیبا!!
      چه شد قایق شکست و بال‌های بادبان افتاد؟!
      .
      در آغوشم گرفتی و یقین کردم که می‌مانی!!
      چه کردم کاینچنین جانت به گرداب گمان افتاد؟!
      .
      کنون از من بریدی و مرا تا مرگ راهی نیست!!
      که این غم در رگانم همچو رود شوکران افتاد!!
      .
      من آن برگم که در آبانِ پاییزی ملال‌آور
      به دستِ باد دمسردی ز شاخش ناگهان افتاد!!
      .
      چنان دلبسته‌ی دنیا که گویی تا ابد زنده‌ست !!
      ولی یکباره جان داد و به جمع رفتگان افتاد!!
      .
      به یادت هست لبهایت چه عهدی با لبانم بست؟!
      «تمام بوسه‌هایم بی تو سُر خورد از دهان افتاد!»
      .
      تو رفتی آسمانم تیره‌ شد ، وز ابر حسرت‌ها
      طنین شرشر باران غم در ناودان افتاد ....
      .
      کوردەوان فرجی  ۱۳۹۸/۰۸/۱۴
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      سه شنبه ۱۷ دی ۱۳۹۸ ۲۳:۱۸
      بسیار زیبا و دلنشین بود خندانک
      کورده وان فرجی (کورده وان)
      کورده وان فرجی (کورده وان)
      جمعه ۲۷ دی ۱۳۹۸ ۰۱:۲۵
      سپاسگزارم استاد گرانقدر ، مایه افتخار بنده هست
      ارسال پاسخ
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      چهارشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۸ ۱۲:۰۹
      درود خندانک

      زیباست خندانک
      کورده وان فرجی (کورده وان)
      کورده وان فرجی (کورده وان)
      جمعه ۲۷ دی ۱۳۹۸ ۰۱:۲۵
      درود دوست و همراه گرامی ، سپاسگزارم
      ارسال پاسخ
      اعظم قارلقی
      سه شنبه ۱۷ دی ۱۳۹۸ ۲۰:۱۰
      سلام و احترام
      بسیااااار عاااالی خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      درودها
      کورده وان فرجی (کورده وان)
      کورده وان فرجی (کورده وان)
      جمعه ۲۷ دی ۱۳۹۸ ۰۱:۲۶
      سلام و درود ، سپاسگزارم
      ارسال پاسخ
      مسعود میناآباد ( مسعود م )
      چهارشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۸ ۰۵:۲۶
      سلام

      درود بر شما
      عالی بود ...........
      وهمچنان درد ادامه دارد تا انتقام
      مرگ بر آمریکا ---------------- خندانک
      کورده وان فرجی (کورده وان)
      کورده وان فرجی (کورده وان)
      جمعه ۲۷ دی ۱۳۹۸ ۰۱:۲۶
      درود همراه عزیز ، زنده باد انسانیت ، زنده باد تمام ملت‌ها
      ارسال پاسخ
      کبری یوسفی
      جمعه ۲۷ دی ۱۳۹۸ ۱۴:۱۲
      سلام شاعر بزرگوار
      درودتان عالی سروده اید
      موفق وموید باشید درپناه حق باخانواده آمین دلتون شاد
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      کورده وان فرجی (کورده وان)
      کورده وان فرجی (کورده وان)
      يکشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۸ ۰۱:۴۱
      درود خانم یوسفی گرامی ، سپاسگزارم از لطف و محبت شما خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      فروغ فرشیدفر
      جمعه ۲۷ دی ۱۳۹۸ ۱۴:۳۹
      " تن و جان و قلم فرسودم و دم بر نیاوردم!!
      و صدها موی سیمین لای موهای جوان افتاد !! "
      👏👏👏👏
      سلام ودرود جناب فرجی عزیز...🌹
      به به...چه شعر زیبایی...لذت بردم..
      عجیبه که این شعرروزودتر ندیده بودم..

      " نمانده در دلم نوری که در چشمم شود برقی
      همه گلهای عالم بعد تو ازچشم جان افتاد "

      🌹🌹🌹🌹🌿🌿

      کورده وان فرجی (کورده وان)
      کورده وان فرجی (کورده وان)
      يکشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۸ ۰۱:۴۳
      درود سرکار خانم فرشید فر گرامی ، همیشه بنده رو با پیامهای دلگرم‌کننده‌تون خوشحال و امیدوار می‌کنید . خیلی ممنونم .
      خیلی هم ممنون به خاطر اون بیت زیبا و با احساسی که نوشتید 🙏🙏🙏🙏
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      4