💢 #شیر:
شیر می باید بود
در این جنگل
گربه ی دست آموز است
شیرِ در سیرک
💢 #پیله:
پیله کرده ام
به دیدارت
زودتر به مقصد می رسند
پروانه هایی
که پیله می کنند
💢 #دریا:
در نگاه ام دریا
آغوش تو است
و موجهایش، موهایت
که من
دل به دریای تنت زده ام.
💢 #شب:
و من هر شب
در اضطراب کودک درونم
پاهای تاول زده ای را می بینم
از دختران قبیله ام
که برهنه می رقصند
در سکوت غمگین شب
💢 #بی خیال:
بی خیال
این دل
بی خیالِ تو نمی شود
💢 #مو:
خرمن موهایت را
پریشان نکن
که شانه تُرد احساس برکه
تعادل نگاه شب را
بههم می ریزد
هر تار موی تو
💢 #اوج:
اوجِ جهل
کوتاه آمد
وقتی آفتاب علم
اوج گرفت
💢 # تکرار:
تکرار میکنم
این را بارها
جهانم بی تو
غمی تکراری است
💢 #آمدنت:
آمدنت را برسان
اینجا مردی
تمام شعرهایش را
نذرِ آمدنت کرده است
💢 #هوا:
در هوای تو سپرده ام
به بغض
شعرهای سر به هوایم را
💢 #سر:
سر به هوایم کردی
به خیالت بگو
گاهی در تب و تاب رویا
سری به خواب من بزند
💢 #چشم:
مژگان چشمانت
عشق را ماهرانه
بر ایوان مداین دل
و آب و آیینه چشمم دوخته است
💢 #سکوت:
به دیوار ترک خورده سکوت
تکیه داده ام
واژه های دلتنگی
همراهی میکنند
با آواز پر هیاهو غصه
قصه سکوت ام را
💢 #دلتنگی:
طوفان دلتنگی
شاخه های صبرم را
به پنجره خاطرات میکوبد
و تو فراموش کرده ای
در قهقهه ی خوشیهایت
هق هق دلتنگی ام را
💢 #خدا:
آغوش خدا همیشه باز است
اگر بنشینی
عاشق وار پشت درب
با تمنای قلبت
خدا را صدا کنی
💢 #دست:
دست برکه نرسید
به ماه شب چهارده
بر دف سینه کوفت
با دست لرزانش
💢 #نزدیک:
نزدیکتر بیا
مسافت دوریت
به آخر دنیا برزخی من
خیلی نزدیک است
💢 #پرواز:
پرواز طریق خواستن است
ذهن پروانه پیله نداشت
وگرنه هیچ کرمِی
اهل پرواز نیست
💢 #پشت:
پشت به من کرده ای
وقت رفتن ات
و آب شدم من
پشت سرت
💢 #تنگ:
چنان به تنگ آمد
از درد فراقت
که سنگ شد
دلِ تنگ ام
💢 #باران:
بیا باران را
از انحصارِ چتر
بیرون بیاوریم
من تشنه ی
شعرهای بارانی ام
💢 #پنجره:
شیشه ی پنجره
آبستنِ نبودن های مکرّرت شد
بیا و فارغ کن
این پنجره های پا به ماه را
💢 #خیس:
مزرعه خیسِ باران
و رفت کلاغ
گونه های مترسک
خیس شد از اشک تنهایی
💢 #شعر:
زنان قبیله ی شعرم
همچنان آبی می پوشند
سرخ می بوسند
شعرم را بر لبهایشان.
💢 #خیال:
بارانِ خیالت می بارد
یکریز در
کوچه های خیالم
#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)
#شعر_سپکو
سپکوسرای میخانه