سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 25 فروردين 1404
  • روز بزرگداشت عطار نيشابوري
16 شوال 1446
    Monday 14 Apr 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      هر كه كسي را در گناهي رسوا كند چنان است كه آن گناه را خود كرده است و هر كه مؤمني را به چيزي سرزنش كند از دنيا نرود تا آن را خود بكند.حضرت محمد (ص)

      دوشنبه ۲۵ فروردين

      از عشق نگو

      شعری از

      پژمان بدری

      از دفتر سپیدانه نوع شعر سپید

      ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۷ ۱۷:۱۹ شماره ثبت ۷۱۳۰۰
        بازدید : ۵۷۱   |    نظرات : ۸

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر پژمان بدری
      آخرین اشعار ناب پژمان بدری

      عطرِ تعفن گرفته
       تَنِ جهانت
       
      از عشق نگو،
      گِل بگیر
      دالانِ دهانت را
       
       
       
      زمینی بودی
      افسوس آسمانی دیدمَت
       
      تا دندان مسلح به حماقتی
       
      "زمین قفس "
      چه مُفت فروختی
      آسمانت را
       
      کوچ کردم به آوارگی،
      سدِ شکسته ام
       
      دیگر نایی نیست
      جلو دار نیستم
      طغیانت را
       
      خودم  را از خودم راندم
       تا با تو باشم
      حال در آغوشِ او
      سپری کن زمانت را
       
      قلبی که هرزه باشد
      باید سنگسارَش کنند
       
      چه راحت چید 
      سیبِ نجابتِ دامانت را
       
      مَردُم دنیا
      به  خدا هم وفا ندارند
       
      از عشق نگو لطفاً،
      اَره بکش زبانت را...!
       
      از عشق نگو
      پژمان بدری
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      يکشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۷ ۲۰:۴۹
      درود بزرگوار
      بسیار زیبا و شورانگیز بود خندانک
      سعید فلاحی
      يکشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۷ ۰۳:۴۱
      █_███
      __███____████__███
      __███_███___██__██
      __███__███████___███
      ___███_████████_████
      ███_██_███████__████
      _███_____████__████
      __██████_____█████
      ___███████__█████
      ______████ _██
      ______________██
      _______________█
      _████_________█
      __█████_______█
      ___████________█
      ____█████______█
      _________█______█
      _____███_█_█__█
      ____█████__█_█
      ___██████___█_____█████
      ____████____█___███_█████
      _____██____█__██____██████
      ______█___█_██_______████
      _________███__________██
      _________██____________█
      _________█
      ________█
      ________█
      ``````````✬ '✧ `✬
      `````````` ♜=♜=♜
      ``````` ` {_♥_✿_♥_}
      '``` ✩ `✫{=✰=✰==}✫ `✩
      ````♖.{♖___♖_♖___♖}.♖
      ```{==================}
      ```{✿_❤_❀_♥_✿_♥_❀_❤_✿}

      درود بی پایان

      سروده ای عالی بود

      احسنت
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      خندانک
      رسول رفیقی
      يکشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۷ ۱۲:۳۹
      عطر تعفن گرفته
      تن جهانت 🌷🌷🌷
      درود شاعر گرامی بسیار زیبا و مدرن سرودید🌷قلمت جاوید🌷
      رسول رفیقی
      يکشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۷ ۱۲:۴۲
      کوچ کردم به آوارگی👏👏👏🌷🌷🌷🌷
      همایون طهماسبی (شوکران)
      يکشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۷ ۱۵:۳۷
      خندانک خندانک خندانک
      کبری یوسفی
      يکشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۷ ۲۱:۴۵
      سلام بزرگوار
      زیبا سروده اید
      درپناه حق خندانک خندانک خندانک
      حمیدرضا محمودی (ناجی)
      سه شنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۷ ۱۲:۱۹
      درود بر شما
      بسیار زیبا و ستودنی بود...
      لذت بردم
      همواره موفق باشید خندانک
      فتانه خزاعی ( دلدیدار )
      پنجشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۷ ۰۲:۵۶
      درد بسیاری از دلهای امروز جامعه ماست خندانک خندانک خندانک و چه زیبا و هنرمندانه به تصویر کشیده اید خندانک خندانک خندانک خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      معصومه خدابنده

      ما که رسوای زمینیم چه حسرت که شبی ا مشت تمان پیش اهالی زمان وا بشود
      المیرا قربانی

      نیست بر لوح دلم جز الف قامت یار اا چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم
      سیده نسترن طالب زاده

      س با واژه های کاری میکرد کنده کاری ااا بر روح نازک من ااا الواح ماندگاری اااا چون دارکوب میکاشت بر گوشه دل من ااا از شوق از تپیدن از عشق یادگاری ااا از شب عبور میداد سررشته های نوری ااا با ناوک نگاهش میکرد زرنگاری اا گفتم تو را چه حاصل زین رنجهای بیگنج ااا گفتا که میتراشم هر لحظه ای نگاری اااا از شادروان دکتر روحانی ااا تقدیم به پادشاهان سرزمین معنی ااا معلمان و اساتید بزرگوار ااا با مهر دوصدچندان
      شاهزاده خانوم

      ا گفتم چشاتو وانکن دنیا پراز گرگه ااا گفتم چشاتو وا نکن دنیا که دنیا نیس ااا رو ابر و باد و موج و دریا خونه باید ساخت ااا این خاک خنجرخورده دیگه خونه ی ما نیس
      محمد رضا خوشرو (مریخ)

      وکجایِ این شبِ تیره بیاویزم بیاویزم قبایِ ژنده خود را قبایِ ژنده خود را

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1