دوشنبه ۲۵ فروردين
ماهیگیر شعری از پژمان بدری
از دفتر سپیدانه نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ حدود ۱ ماه پیش شماره ثبت ۱۳۶۴۴۸
بازدید : ۱۲۳ | نظرات : ۷
|
آخرین اشعار ناب پژمان بدری
|
در سرم
پایکوبی می کند
غمی که غم دیده؛
اصلا چرا
تا همین قسمت از زندگی
کسی به مرگ
برای این همه مُردن
تسلیت نگفته است؟؟؟
چیز عجیبی نیست
با تضادهایی که درونم
شکل گرفته
موهای سفید مادرم
مرا نهایت
سیاه بخت خواهد کرد
عزیزِ من
لب های سرخ تو
ماهی قرمزِ سفره ی هفت سین بود
هر بار که می گفتی دوستت دارم
این تُنگِ غمگین
به آب های آزاد فکر می کرد
حالا بگو چقدر
چقدر دوری تو در من غرق شود
تا یک ماهیگیر
جسدم را بر شانه ی امواج
پیدا کند
و من از گورستان سوال کنم
با کدام قرصِ خواب
چنین در آرامش خوابیده است؟؟؟
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
زیباست...
به نظرم مثال لب های سرخ، به ماهی سرخ سر سفره هفت سین .
به این شکل زیبا تر باشد ...
((لب های سرخ تو
ماهی قرمزِ سفره ی هفت سین بود))
لب های سرخ تو
ماهی قرمزِ..پایِ.. سفره ی هفت سین بود.
چرا ؟چون ماهی قرمز جزو هفت سین نیست
موفق باشید