سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 11 فروردين 1404
    2 شوال 1446
      Monday 31 Mar 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        به ياد داشته باشيد كه هر گاه از دست كسي خشمگين و يا برآشفته شديد، اين، قوانين فردي شما است كه ناآرام تان كرده است، نه رفتار طرف مقابل. آنتونی رابینز

        دوشنبه ۱۱ فروردين

        قوچ

        شعری از

        پژمان بدری

        از دفتر سپیدانه نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲ بهمن ۱۴۰۳ ۱۳:۰۳ شماره ثبت ۱۳۵۳۵۲
          بازدید : ۱۹۸   |    نظرات : ۱۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر پژمان بدری
        آخرین اشعار ناب پژمان بدری

        جنگ بود
        جنگ بود وُ
        به چیزی جز تو فکر نمی کردم
        به گودی کمرگاهت
        که مرتعِ قرقاوُل های کوهی ست
        به حیات وحشِ بی خطری که شبانه
        در پوستِ تو بیدار می شود
        حتماً روزی روزگاری جنگل بودی
        من ولی خورشید را لابه لای پتو پیچیده ام
        که مبادا سایه ی جُعلَقَم
        از پشت به من شلیک کند
        جهانِ تاریکی داریم
        مثل آن کشتارگاهِ متروکه که خودش را
        با تصور گذشته سلاخی می کند
        باور کن هر گلی می بینم
        از بهار هم نارو خورده،امّا
        درختِ انجیرِ حیات
        از طعمِ صدای تو آب می خورد
        تا من در زندگی بعد قوچی شوم
        که بین دو شاخِ او ماه روییده است!!
         
        قوچ
        پژمان بدری
        ۶
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        پنجشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۳ ۱۰:۰۶

        سلام سوررئالی زیبا باتصویرسازی عالی و طنزی ملیح

        سلامت و شاد باشید.

        مریم کاسیانی
        مریم کاسیانی
        پنجشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۳ ۲۰:۰۲
        خوش آمدید🌹
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        پنجشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۳ ۱۰:۳۴
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و پر معنی است
        شاید اجتماعی با شکوه در وصف ایران عزیز خندانک
        مریم کاسیانی
        مریم کاسیانی
        پنجشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۳ ۲۰:۰۱
        خوش آمدید🌹
        ارسال پاسخ
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        پنجشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۳ ۲۲:۱۴
        درود

        سپید ِعاشقانه و زیبایی بود
        با چیدمان واژه های خلاقانه در کنار هم .
        موفق باشید
        خندانک
        بهــاره طـــلایـی زیدی
        پنجشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۳ ۰۸:۲۵
        درود و عرض ادب ادیب بزرگوار
        قلم و اندیشه تون سبز
        زیباست
        👏👏👏🌿🌿🙏🙏
        مریم کاسیانی
        مریم کاسیانی
        پنجشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۳ ۲۰:۰۱
        خوش آمدید🌹
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        پنجشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۳ ۰۹:۰۹

        سلام بزرگوار
        قلمتان نویسا
        در پناه حق
        موفق وپیروز باشید
        خندانک خندانک خندانک
        مریم کاسیانی
        مریم کاسیانی
        پنجشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۳ ۲۰:۰۱
        خوش آمدید🌹
        ارسال پاسخ
        ساسان نجفی(سراب)
        پنجشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۳ ۱۳:۲۷
        درود بر شما..
        زیبااااااست..
        خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        مریم کاسیانی
        مریم کاسیانی
        پنجشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۳ ۲۰:۰۱
        خوش آمدید🌹
        ارسال پاسخ
        مریم کاسیانی
        پنجشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۳ ۲۰:۰۱
        درود و عرض ادب
        خیلی قشنگ و دل‌انگیز خندانک خندانک
        از اون شعرایی که بارها دوست دارم بخونم🌹
        حسام رجبی
        پنجشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۳ ۲۰:۴۳
        پژمان دوست داشتنی ...
        مثل همیشه عالی خندانک
        محمد شریف صادقی
        پنجشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۳ ۲۰:۴۴
        درود پر شمار. شعر بسیار زیبایی بود آقای بدری.
        من ولی خورشید را لابه لای پتو پیچیده ام
        که مبادا سایه ی جُعلَقَم
        از پشت به من شلیک کند...
        علی نظری سرمازه
        پنجشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۳ ۲۰:۵۴
        درود بر پژمان بدری نازنین
        خیلی زیباست
        خندانک خندانک
        خندانک
        علی نظری سرمازه
        پنجشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۳ ۲۰:۵۵
        باور کن هر گلی می بینم
        از بهار هم نارو خورده،امّا
        درختِ انجیرِ حیات
        از طعمِ صدای تو آب می خورد
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        یاسر قادری
        پنجشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۳ ۲۲:۱۶
        درود بر شما
        درختِ انجیرِ حیات
        از طعمِ صدای تو آب می خورد
        تا من در زندگی بعد قوچی شوم
        که بین دو شاخِ او ماه روییده است!!
        خندانک خندانک
        فریباایازی روزبهانی
        جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ ۲۰:۳۱
        درود قلمتان نویسا
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1