جمعه ۲ آذر
بیا از عشق حرفی زن شعری از حافظ دستواره
از دفتر چکامه نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۶ ۲۲:۲۷ شماره ثبت ۶۲۶۳۵
بازدید : ۷۶۱ | نظرات : ۱۷
|
آخرین اشعار ناب حافظ دستواره
|
بیا از عشق حرفی زن درین بازار عقلانی
بود امید تاثیری بر این دل های سیمانی
گسل های کویر دل به لطف عشق لرزانند
به آبادی رسد آن دل چوشد از عشق ویرانی
به استقبال عشق آمد خزان با شاخ لخت خویش
نگاه برگ ریزانش خبر داده ز حرمانی
شبیخون خزان عمر گلزارم بخشکانید
نمانده سوسن و سروی نه شمشادی نه ریحانی
سه پیراهن به تن پوشید یوسف در تمام عمر
اول کین و دوم تهمت سوم نوری به چشمانی
اسیر چاله صحرا بشد آن چشمه جوشان
شده مرداب مشغولی به تبخیری و جوشانی
موازی گشته دستم با تو ومویت تلاقی نیست
ببین عمری پریشانم بر آن زلف پریشانی
حجاب خود رعایت کن مده بر باد موهایت
دهی بر باد ایمانم اگر کاکل نپوشانی
تو آرامی و من موجی که سرکش در تو مغروقم
به ساحل کی رسم جانا از این آرام طوفانی
پشیمان گشته ام روزی که دل مفتون دلدار است
تحسر خورده ام عمری ز اقرار پشیمانی
گذرگاه خیال تو تنم بوده در این برزخ
رد پایت به جا مانده بپرس از چین پیشانی
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.