پیام الهی
بیائید دلها را به شقایقهای بی نشان بسپاریم
بیائید به چلچراغهای ازلی اعتماد کنیم
آن روزی که باد صبا
پرده های اندوهم را کنار زد
و دریچه ی نوینی به رویم باز شد
و درعمق تب داغ ، لرزیدم
تو را دیدم .
ساحلی که موج را در بغل میگیرد
زیباترین پیام الهی ست
دوست دارم موج باشم
و در انبوه ساحلها گم شوم
سالهاست که زخمهای عفونی ام
مرا از جامعه دور کرده است
و در دورترین نقطه ی عزلت
به ریاضت نشسته ام .
اکنون در این فصل سرما زده ی بی هویّت
همه از تصویر قاب گرفته ی دلم فرار می کنند
و بر کالسکه های هوس سوار می شوند ،
گویی از حصارغبار گرفته ی تنم می گریزند .
به کدامین گناه باید از شبنم محروم شویم ؟؟
به کدامین گناه باید زیر بولدزر طنش
له و لورده شویم ؟؟
به کدامین گناه باید دیدگانمان را
بر روی پرندگان رنگین کمان ببندیم ؟؟
ای شبنم آفرینِ پیغمبرفِرست !!
ما را به کوتاه ترین آدرسهای معنویّتت
که به سویت کشیده شده است رهنمون ساز
ما بازماندگانِ کشتیِ
نوحه سرای ممکنُ الخَطای فردوس توایم
راه اشراق را به رویمان باز بگذار
و مگذار قهقهه ی ریائی ما
به هقهقه ی واقعیت بدل شود .
باقر رمزی باصر
به دلنوشته و متن ادبی بیشتر شباهت دارد
ولی هر چه بود مطلب زیبایی بود استفاده کردم
موفق باشید بزرگوار