چهارشنبه ۲۸ آذر
عشق لیلا خاتون و حیدربابا شعری از داوود بنی خلف
از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۳۰ فروردين ۱۳۹۶ ۱۱:۳۹ شماره ثبت ۵۵۲۰۳
بازدید : ۴۸۵ | نظرات : ۱۰
|
آخرین اشعار ناب داوود بنی خلف
|
شعر از خودم داوود
عشق لیلا خاتون و حیدر بابا
پشت یک دیوار کوتاه ، توی یک باغ کوچیک
منو تو کنار دیوار ، غرق بوسه ها به لبها
روی خاک ، خش خشه برگ ، مثل عشق ادم به حوا
زیر اسمون زیبا ، شوق زده و پر امید
چشم انتظار به طلوع صبح فردا
منو تو زیر اسمون تاریک ، منو تو غرق بوسه
منو تو پیچ در پیچ ، گره ها ، هی به دلها
منو چشم ابیه تو ، تو و اشک شوق ، بی محابا
تو و سر به سینه من ، زیر اسمون ، بی خواب
منو موی سپید و زیبا ، منو عشقم پشت دیوار روستا
تو و تن پیر و سست و لرزان ، تو و عشقت زیر ابرا
چه شبی زیر اسمون روستا ، چه شبی ولی بیفردا
نمیرسن به عشق بازیه ما ، میبینن فقط پیکر ما
منو تو خوب میدونستیم ، که خلافه کار ما
که خلاف کعبه گشتیم ، برای یک عشق زیبا
منو تو خوب میدونستیم ، میمیریم نرسیده بفردا
پشت اون دیوار خاکی ، نوشتین قصه عشق لیلاخانم و حیدربابا
قصه عشق جوونی ما ، نرسیدن حیدر به لیلا
عشقمون از دوره جوونی ، عشق پنهونی تو دلهای ما
نمیگم خدا نبخشه ، پدر و مادر و خواهر ما
ولی تا ابد سوختیم ، منو لیلا بی نصیب از هم ، تنها
گذشت از جوونیه ما ، رسید دوره پیریه ما
آخر عاقبت همه مردند ، ولی نمرد عشق ناب لیلا
گذشت از دوره ی تنگی ، گذشت از دوریه ما
همه فاصله ها تموم شد ، رسید شب فراق حیدربابا
لیلا خانم نزدیک صبحه ، وقت کمه برای ماها
بیا نبوسیم دیگه ، جون به لب رسیده جون ما
نمیخام بچه ها و نوه هامون ببینن ، منو تورو بی حیا
عشق پاک منو ما ، نباید بشه ورد زبونها
درسته منو تو امشب عقد کردیم ، درسته توافقها
ولی غیرت بی خود و افکار گمراه ، میکنه عشقمونو شیدا
بذار یه وجب دور باشیم ، نکنن فکر گناه بی حیاها
یه وجب که سهله هزار وجب هم ، نمیکنه دور دلهای ما
منو تو سوختیم توی جوونی ، ولی الان باهمیم تا اخر دنیا
لیلا خانم چرا هیچی نمیگی ، عشق من ، نمیگی سلطانم ، حیدر بابا
لیلای من چشمات رو بستی ، قربونت برم ، عشق حیدربابا
لیلاخاتون ، بانوی من ، عشق پاکم ، زیبا لیلا
بمیرم که بستی چشمات ، نبینم خسته ای و تنها
لیلا خاتون من ، بخاب عمر باقی من ، بخاب تارو پودم ، لیلا
لیلاخاتونه حیدر بابا ، نفسم ، ای جون منه تنها
صبح شده صدای هوش اهالی ، داره میپیچه توی بهشت ما
لیلا خاتون چشماتو باز کن ، ابدی شد عشق تو و حیدربابا
صبح شد و دیدن اهالی ، مرده جسم حیدر و لیلا
|
|
نقدها و نظرات
|
سلام و درود متقابل.سپاسمندم.با ارزوی موفقیت روز افزون شما.سپاس از نظرتون | |
|
سلام و درود متقابل.سپاسمندم.با ارزوی موفقیت روز افزون شما.سپاس از نظرتون | |
|
سپاس و درود متقابل.نظر لطف شماست | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.