يکشنبه ۲۷ آبان
زن سپید شعری از داوود بنی خلف
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۲ تير ۱۳۹۷ ۰۸:۰۰ شماره ثبت ۶۶۴۳۰
بازدید : ۵۰۲ | نظرات : ۳
|
آخرین اشعار ناب داوود بنی خلف
|
شعر زن سبزه بگفتم و شدم خار
به چشم دیگران یک مرد بیمار
ازین سو در جواب،این مرد هوس باز
به وصف رو سفیدان شعر گفتم باز
امان و ای امان از زنهای چون برف
خدا در سازه اش نگذاشت یک حرف
برون برف و درون برف و صفا برف
ندیدم من سپیدی اینچنین ژرف!
به چشم سبزابی اینان قسم هاست
سیه چشمان اینان از دور پیداست
عسل چشمانشان چو شهد شیرین
به فرط میل ما،زیبا و سیمین
به اندام تن هم اندام چون برف
نتوانم این سران را من کنم صرف
که قو در اب و ما صیاد آنیم
که اب در کوزه و ما گرد جهانیم
زن بور و سفید، حقا که زیباست
به شب در عمق چاه آن ماه پیداست
بر و رو از سفیدی سخت غوغاست
به بند زیر و رو از رو هویداست
بود مو در تنش زرهای پر تار
به چشم دشمنش بوته ی خار
بنازم شهد خوردن از دست این برف
به وقته خنچه عقد و گفتن حرف
ببینی روی ماهوش زان زیر تورش
ببوسی روی ماه پر شر و شورش
بسازی کاخ سفید سوی سپید برفی
به این شعرم دگر نخواهد ماند حرفی!
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.