يکشنبه ۴ آذر
فراسپید شعری از صحبت پارکی ( صُبی )
از دفتر حریم عشق نوع شعر آزاد
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۸ فروردين ۱۳۹۶ ۰۴:۳۳ شماره ثبت ۵۴۶۷۷
بازدید : ۱۲۳۶ | نظرات : ۸۸
|
دفاتر شعر صحبت پارکی ( صُبی )
آخرین اشعار ناب صحبت پارکی ( صُبی )
|
**
همه ی درد م بینایی بود...کور که باشی قافیه برایت بافته می شود...باخته را بر تن اعتراف تافته می کنند. ...سگ صادق در عوعو شبانه می چرید... که من لامصب مسخ نگاه تو شد.... عروض عرض زندگی نبود...طول گام های نانجیب شتر مستی بود که ازمیان رمل جمرات ..به در خانه ی من بیداری را خواب کرد....من یعنی تابویی از لاطائلات الهی آمیخته با خزعبلات فلسفی...فلسفه از موجودیت نگاه ات که ساقط شد... عقربه ها دو خط موازی شدند ...زمان سوار بر بردارمکان....زمان چیزی نبود....مگر نرینگی کفتار در دست ماده سگی لجوج....تفکرفرایند هر دیتایی ست که نه مواد اولیه است و نه محصول ...تفکر خط تولیدی ست که ورودی و خروجی آن رویکردی انسانی دارد.... وقتی با وعده ی حنذر پنذر هم به زاییدن تن نمی دهد...شکل ماه سکه ای ست درکف برکه ی سیاه .....شفق شعرغروب نیست مستی نور است....که افق را بالا می آورد....شندر پندرها ی روی دیوارهزینه ی موزه ی جهنم هم نمی شود...می خواهدعجولانه راه شفقت را بند کند به قامت قیامت......هجوم تکامل کلام ... راست قامتی ست کارورز ...درعمق تگاه حلقه ی تعین توالی ...آکروبات یادگار صحنه ی دار حلقه ی اجدادی بود....عهد نامه ی میمونی که انسان شد... دستم به شقیقه ی شهر نمی رسد...پشت گوش گوزن مخملک می زند... حراج ململ روی کپل چارپای مولیان که نسب اش را اسب می داند......عنینه گی بقا...استعناء عشق شبانه با زاد ولدی هندسی...جنگی نا برابر.... وجدی میان شطح و شهود....به شی وارگی سفر بیا کن به عنصر مقرب... " گم شدن " در مه آلود اشارت های رکیک ... به شهود علیل شعر...رسیدن به کهن الگوی بنیادین.... به زیبایی نیم خورده ... دهان نیمه باز غارت استعاره ها...یک نگاه به اندام پشت ... ستونی با طعم نمک ...شهرنو خداوندگار لوط....در با ریکه ی نگاه آژدان قزی...لفت و لیس نا متعارف ...هذیان ذهن ... خودکاری در انگشت های زمزمه ..گلو.که با آب تبرک خیس شد...یک واحد مهندسی تخریب دارد ... می ریزد.ازکف بی خبری ...زخمی چرکین به بوطیقای شعر شهر...
-----------
شعر از:صبی
|
|
نقدها و نظرات
|
نازنین شاعر سرکار خانم حکیمی عزیز با سپاس از حضور ارزشمندت سلام
| |
|
مهر بانوی نازنین زهرا خانم عزیز لطف عالی زیاد سلام
| |
|
استاد بزرگوار سرکار خانم عجم عزیز با سپاس بسیار از الطاف ادیبانه ی شما شاعر فرهیخته فراسپید قالبی از شعر است که اخیرا باب شده و این کمترین هم از ابتدا با جناب دکتر میر احمدی که از پایه گذران این قالب شعری ست بحث های گاه انتقادی داشته ام...روش نوشناری جملات محکم و معنا دار است که با بر خورداری از آرایه های ادبی هدفمند شعری را دنبا و بعد از هر جمله سه نقطه گذاشته می شود به صورت افقی...فراسپید میبیند، بیرحمانه درد میبیند، عشق میبیند و زندگی را میبیند»، پردازش را به مخاطب میسپارم اما در عین این بیقضاوتی در گوشهای چشم سیستم است و مولف است. میگوید من مولف هستم اما در نقش مخاطب (نگاه برشتی) در جایی هذیان مینویسد چون مولف میخواهد، خیال میکند و رویا دارد اینجا تصاویر حاصل زبانپریشی است اما به محض بیداری یا خروج از رویا دوباره نقشش عوض میشود، اینجا سرعت سبب گشته است که متن همزمان در زمان و با زمان به زبان بپردازد چون زبان است که نوشتار شده. مولف در آن واحد «تو ای پری» میشنود یا غزلی از حافظ را به یاد میآورد، تیپهای متعدد را میبیند با پایگاه اجتماعی زبانی خود پس پرسوناژهایش را به بازی میگیرد در همان لحظه مفاهیمی را در زبان پرسونا میکند، این دالهای متراکم پشت سرهم مدلول را گیج میکنند مخاطب در شعر وارد میشود نقش دلخواه خود را با دیالوگها و لوکیشن محیط میپذیرد، از بازی خارج میشود، از مولف میپرسد، به متن باز میگردد، پرسوناژها از جنس آدمهای زنده هستند تاریخ را میدانند از گسست تا پیوست تاریخ نگران میشوند، میخندند، چرخشهای متمادی در دور نمیچرخد، زنجیرهای از تکاپو شاید و ای کاشها شکل میگیرد عین بودن تاویل قدش کوتاه میشود، تا ببیند داستان به کجا ختم میشود چون داستانی نیست روایتی نیست و هست، اینجا یک تجلی سرعت زبان و زمان شکل میگیرد که بعد جایش تنگ میشود، اساسا شکل نمیگیرد و ژلهای میماند....با سپاس و سلام
| |
|
استاد شعر ومهر و ادب و احسان حضور کریمانه ات را پاس می دارم سلام | |
|
استاد بزرگوار جناب استکی عزیز با سپاس از شأن ادیبانه ات سلام | |
|
مهر بانوی بزرگوار خانم عجم عزیز مهرت مانا سلام
| |
|
بانوی مهر و ادب و احسان حضور ارزشمندتان را پاس می دارم سلام | |
|
حضرت دوست جناب ملایری لطف عالی زیاد سلام
| |
|
شاعر توانا سرکار خانم عجم حضورتان را می ستایم سلام
| |
|
استاد فرزانه سر کار خانم عجم از شما می آموزم رسم ادب و احسان را سلام
| |
|
استاد بزرگوار سرکار خانم باباخانی مهرتان برجان سایه ی حضورتان مستدام متشکرم سلام
| |
|
مهر بانوی مهربان نازنین شاعر خانم عجم با سپاس و سلام
| |
|
شاعر فرزانه جناب راد صادقی با سپاس از لطف حضور و نگاه شاعرانه ی شما ادیب بزرگوار متشکرم سلام
| |
|
مهربانم نازنین بانو خانم عجم عزیز مهرتان را قدر می دارم سلام
| |
|
شاعر داننده جناب خسرو بیگی عالی حضور ادیبانه ی شما شاعر ارزنده می باشد سلام
| |
|
شاعر داننده جناب انصاری لطف حضورتان را قدر می دارم سلام
| |
|
بانوی مهر و ادب و احسان حضور کریمانه ات را پاس می دارم سلام
| |
|
نازنین بانو تئ خود باغ ادبی ممنونم | |
|
بانوی شعر و ادب و احسان خانم عجم عزیز متشکرم
| |
|
استاد بزرگوار سرکار خانم جمیله عجم می آموزم از شما رسم ادب و احسان را سلام
| |
|
شاعر فرزانه جناب حمید خان رفیعی راد با سپاس از لطف حضورتان سلام
| |
|
استاد شعر و ادب- مهر و احسان جناب ابوالحسن انصاری بزرگوار حضور ادیبانه ات موجب امتنان خاطر شد متشکرم سلام
| |
|
مهربان شاعر نرگس بانوی عزیز مهرتان مانا روزگارتان خوش ممنونم سلام
| |
|
استاد بزرگوار جناب انصاری می آموزم رسم ادبیت را از شما ادیب بزرگوار سلام
| |
|
مهر بانوی نازنین سرکار خانم فریبا غضنفری با سپاس بسیار از منش ادیبانه ات سلام
| |
|
استاد شعر و ادب جناب ساروی عزیز با سپاس از دقت نظر شما شاعربزرگوار منظور ازلاطائلات الهی خرافانی ست که با آب تبرک به خورد افراد می دهند برای ترور و انتحار.... آژدان قزی زنی بدکاره بود که در بیست و هشتم مردادسی و دو بر علیه دکتر مصدق شعار می داد... متشکرم سلام متشکرم سلام
| |
|
2: | |
|
گرامی بانو خانم ناصری عزیز متشکرم
| |
|
استاد شعر و ادب و احسان جناب انصاری عزیز سپاسگزارم
| |
|
شاعر بزرگوار جناب رمزی عزیز با سپاس از مهرتان سلام
| |
|
استاد بزرگوار جناب انصاری می آموزم از شما رسم ادب و احسان را سلام
| |
|
شاعر فرزانه مهر بانو نیره لطف حضورتان موجب خرسندی شد متشکرم سلام
| |
|
استاذ بزرگوار جناب کفایی عزیز براستی جان کلام را شما بیان فرمودین ...بله فقط باید خواند با سپاس از این نگاه نغز سلام
| |
|
استاد بزرگوار جناب انصاری می آموزم از شما رسم ادب و احسان را سلام
| |
|
مهربانوی بزرگوار خانم ناصری عزیز مهرتان مانا سلام
| |
|
مهربانم نازنین نیره مهرت را می ستایم سلام | |
|
شاعر ارزشمند جناب علی رفیعی وررنجانی پریش حضور بزرگوارانه ی شما ادیب فرزانه موجب مسر خاطر مولف شد. ب رایت بهترین ها متشکرم سلام
| |
|
شاعر بزرگوار جناب اسحقی بسیار عزیز از الطاف کریمانه ی شما مشعوف شدم با سپاس بسیار سلام
| |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.