سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 29 آبان 1403
    18 جمادى الأولى 1446
      Tuesday 19 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        سه شنبه ۲۹ آبان

        انتحار

        شعری از

        باقر رمزی ( باصر )

        از دفتر دفترچه بغلی سیاه مشقهای من نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۳۰ شهريور ۱۳۹۵ ۲۳:۱۸ شماره ثبت ۵۰۳۸۴
          بازدید : ۱۰۱۵   |    نظرات : ۷۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        نتیجه تصویری برای بالماسکه
        انتحار
        طواف تشنگان انتظار ،
        گرد آبخوری های پیاده رو
        شیرجه به اعماق کپسولهای
        اکسیژن مصرف
        نجوای بی پایان رنگ زرد و کبود
        پیام اربابان ویرایش به بی سوادترین
        نقطه ی پرجمعیت ترین واژه ی جزیره
        پرتاب گوی آهنین به انضمام تعلق زنجیر
        به دره ی روشنفگران شریعت
        لالایی وحشتناک ترین بوسه تنفر برگونه
        تنهاترین و بازمانده ترین انتر انقراض
        دروغهای علی السویه خلیفه الله عاجز
        تکرارهبوط جنین از رحم عفونی تمدن
        بر بلانکارد شجره نامه ی زمان
        راهروهای بلند و طولانی مرطوب
        در طبقه منهای سیزده موشها .
        سایه راکد اندام چشم نواز بالماسکه
        جادوی چشمان راسپوتین در قرارگاه گونه !
        هنوز دندانهای جلویی ات سالم است ؟؟
        هنوز برای مداومت در انکار وقت زیاد است
        نگران زمان مباش .
        توجه . . .  توجه . . . اعلامیه
        تمدید عمر ، با یک گوشه چشم خورشید
        برای همه سهل الوصول است .
        در اینجا خود کشی کراهت دارد .
        ولی انتحار
        واجب است .
        نتیجه تصویری برای خلیفه الله
        باقر رمزی باصر
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر
        ۵۳ شاعر این شعر را خوانده اند

        مجید اسکندری

        ،

        میرعاشقان

        ،

        باقر رمزی ( باصر )

        ،

        عباسعلی استکی(چشمه)

        ،

        محمدرضا بهرامی

        ،

        علی رفیعی

        ،

        مجتبی شفیعی (شاهرخ)

        ،

        اله یار خادمیان(صادق)

        ،

        آرزو محمدزاده ( دختری از جنس بهار)

        ،

        ابوالفضل قنایی

        ،

        یاسر رشیدپور

        ،

        علی غلامی

        ،

        محمد محمدی

        ،

        سيده فاطمه سيدپور (سپيده)

        ،

        نغمه احدی

        ،

        مریم باهنر (روح سرگردان)

        ،

        میترا بحرینی حسنی میم فخرا

        ،

        نجمه طوسی (تینا)

        ،

        منوچهر مجاهدنیا

        ،

        هوشنگ زاهدی

        ،

        جمیله عجم(بانوی واژه ها)

        ،

        حمیدرضانادری

        ،

        سمانه هروی

        ،

        فرخ لقا فتحی

        ،

        واو بافرانی

        ،

        احسان سپهری مهر

        ،

        محمد هادی(سورنا)

        ،

        حمیدرضا کشیتی

        ،

        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)

        ،

        سیده مریم

        ،

        شریف شریفیان

        ،

        کیمیا حیدری

        ،

        فریبا غضنفری (آرام)

        ،

        مدیر ویراستاری

        ،

        حسین راستگو

        ،

        رویا باقرزاده

        ،

        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        ،

        تکتم آقابالازاده

        ،

        بهروز عسکرزاده

        ،

        پانته آ عسکری

        ،

        مرجان تاج دینی( دریایی)

        ،

        سید حاج فکری احمدی زاده(ملحق)

        ،

        علی اصغر اقتداری (حرمان)

        ،

        مصطفی رضاوند

        ،

        موسی عباسی مقدم

        ،

        صمد ذیفر

        ،

        حبیب رضایی رازلیقی

        ،

        فرشید افکاری

        ،

        محمود انصاری

        ،

        مریم محمدی

        ،

        مهدی ماهرو

        ،

        وحیدغفاری(فردین)

        ،

        مسعود احمدی

        نقدها و نظرات
        احمدی زاده(ملحق)
        جمعه ۲ مهر ۱۳۹۵ ۱۰:۴۲
        سلام بر مرد استوار شعرناب جناب باصر عزیز خندانک
        اهل نقد نیستم و هرگز شعری را نقد نکردم درسایت اما ظاهر امر سروده ای فشرده ای سرودید با فراز و نشیب ، که نقاط قوت و ضعف اثر و حتی کشفیات جدید برای خود صاحب اثر را می تواند از نگاه هر مخاطب در ان کشف کرد! همینطور هم که میبنید از کامنت و دیدگاه شاعرانی که اظهار نظر کردن مشخص است
        شعر یعنی این که هر مخاطب وقتی روبروی هنر شاعر به ایستد منظره ای جدید را شکوفا کند.

        و اما دیدگاهم چون اصولا کوتاه دوست دارم و می نویسم می توان از این اثر چندین کوتاه خوب و ژرف استخراج کرد
        و در نهایت توصیه من به شما این است که این اثر باید چندین بار بازیبینی و با صدای بلند برای خود و یا شاعران دیگر بخوانید تا زوایای سکته ای ان بر طرف گردد.

        جسارت مرا ببخشید تنها یک دیدگاه است ممکن است شامل صحیح یا اشتباه بودن دیدگاهم باشد و در پایان برایتان بهترین هارا خواهانم خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ ۰۳:۵۲
        درود جناب باصر
        سروده زیبایی است
        ولی جسارتا ابیات ارتباط مفهومی لازم را ندارند
        مثلا ارتباط واژه های "انتظار" در ابتدا و "انتحار" در انتها ر مشخص نیست
        دسترسی به عمق و ارتباط با ابیات نیز بسیار سخت است
        از جسارتم پوزش می طلبم خندانک خندانک خندانک خندانک
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ ۱۶:۳۹
        ارائۀ یک تصویر دقیق از گریگوری راسپوتین، چهرۀ مذهبی و درباری‌ روسی که تا حد «تزار بالاتر از تزارها» یا «ریشیلوی روسیه»، پیش از انقلاب‌ بولشویکی قدرت گرفت، ناممکن به نظر می‌رسد. واقعیت و افسانه دربارۀ فعالیت‌های‌ مذهبی، سوءاستفاده‌های جنسی، نفوذ او بر تزار و تزارینا و حتی مشروح جریان قتل او با هم درآمیخته است....
        درودجناب رمزی گرانقدر...ممنون از سپید پرمحتوا وژرف شما خندانک

        اگر درست خوانده باشم باتوجه به نام راسپوتین در شعرتان ،مطالعه ای در باره این شخصیت از طریق نت داشتم که بسیار جالب بود وتوصیه می کنم همشعران علاقمند به تاریخ هم با جستجوی نام این فرد با زندگی خاصش آشنا تر شوند.دراین راستا مفاهیم بیشتری از شعرتان را متوجه شدم همان :
        جادوی چشمان راسپوتین در قرارگاه گونه !-روشنفکران شریعت-انتحار یا خودکشی-مفاهیم انتظار و...-با این نگاه عالی دیدم سروده شمارا گرچه بگمانم می توانستید با انسجام بیشتری واژه ها را بهم نزدیک تر کرده و مفهوم را روشن تر بیان کنید.چون این گسست عبارات حالت خبری به آن داده درعین تصویر پردازی خوبتان.بنظرم در زمانی دیگر دوباره بخوانید این سپید خوب را وبهتر خواهید توانست آنرا ویرایش کنید.عذرخواهم بابت زیاده گویی.تنها نظر شخصی بنده بود.
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ ۱۶:۴۷
        جناب نادری ارجمند ...تعجب کردم از این دیدگاه شما :چرا که شعر سپید دارد کم کم به فراموشی سپرده می شود وکاربردی در دنیای امروز ندارد؟

        واقعا !بعنوان یک خواننده در دنیای مجازی وحقیقی دامنه های گسترده شعر نو وسپید در قالب سپیدهای بلند وکوتاه -پریسکه-مینیمال-هایکو و...را هر روز بارها در سایت های ادبی ورسانه هاو....می خوانم بخصوص ترجمه های زیبای این اشعار از زبانهای دیگر که بزیبایی توسط مترجمان نوشته می شود.بگمانم تازه سپید جای خودرا پیدا کرده و بزودی در جایگاه حقیقی خود قرار خواهدگرفت...خیلی دوست داشتم نظرات شمارا دراین باره بیشتر بدانم .ایا این نظر شخصی شماست؟یا براساس تحقیقی کارشناسانه چنین نتایجی را ملاحظه فرموده اید؟
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ ۰۹:۲۳
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود برادربزرگوارم باصر
        شعرتاثیرگذاری است
        اما کمی تصاویرش درهم تنیده وپیچیده شده بود
        و همین باعث شده که دیرفهم شه شعر
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        منوچهر مجاهدنیا
        جمعه ۲ مهر ۱۳۹۵ ۰۳:۲۶
        جناب نادری گرانقدر
        شعر سپید به فراموشی سپرده نمی شود!
        اگر در میان قدما عده ای بودند که سپید می سرودند امروز هم شاید سپید بیشتر از کلاسیک طرفدار داشت!
        با عرض معذرت کلاسیک سرایان هرچه دارند و آموخته اند از قدماست و سپیدسرایان هم هرچه آموخته اند از معاصرینی مانند زنده یاد استاد شاملو و دیگران است .
        نهایتا طرفداران این دو قالب بدون دلیل نمی توانند عنوان کنند که مثلا سپید دارد به فراموشی سپرده می شود .
        سپید سرایان بیشتراز کلاسیک سرایان معضلات جامعه ای را که در آن زندگی می کنند می بینند و درک می کنند و در سروده هایش لحاظ می کنند .
        شاعری که صرفا عاشقانه می سراید و به اکثر مردم اجتماعش توجه ندارد و مشگلات آن ها را نمی بیند به نظر بنده همچین زیاد هم شاعر نیست .
        امروز دیگر سرودن اشعاری مانند " برده دل و جان من ، دلبرجانان من" کاربرد چندانی میان مردم ندارد ، حالا این شعر می خواهد مال هر شاعری باشد تاریخ مصرفش گذشته است ! این نقد مثلا حافظ و یا سعدی بزرگ نیست بنده در جایگاهی نیستم که بخواهم این بزرگان ادبیات پارسی را نقد کنم ! خیر، فقط نظر شخصی خودم را عنوان می کنم .
        تعدادی از سروده های قدما تاریخ مصرفشان مال 700 سال قبل بوده و در جامعه امروزی کاربرد ندارد.
        در کلاسیک و در سپید شاعر باید درد مشترکی را که با جامعه و مردمی که در کنارشان زندگی می کند با زبان ایجاز بسراید و در اختیار مخاطبش قرار دهد.
        در هر صورت دوست عزیز ، بنده با نظر شما موافق نیستم وبه قول بانو رحیم زاده ، سپید دارد بیشتر جایگاه خود را در ادبیات شعری امروز باز می کند .
        سلامت و موفق باشید.
        خندانک
        مجید اسکندری
        چهارشنبه ۳۱ شهريور ۱۳۹۵ ۲۲:۵۸
        جناب باصر درود... خندانک خندانک خندانک خندانک :
        میرعاشقان
        پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ ۰۱:۰۹
        خندانک خندانک
        محمدرضا بهرامی
        پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ ۰۳:۵۳
        سلام و عرض ادب خدمت شما دوست عزیز
        جالب بود
        احسنت
        🌺🌺🌺🌺🌺
        علی رفیعی وردنجانی
        پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ ۰۴:۰۶
        بسیار لذت بردم از سروده شما
        برایتان دلی خوش را ارزومندم
        روزتان زیبا خندانک خندانک خندانک خندانک
        اله یار خادمیان(صادق)
        پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ ۰۴:۳۵
        سلام و درود بر شما جنا باصر عزیز در شعر سپید بنده خیلی مهارت و نظر علمی ندارم اما چون از بنده خواسته اید ابرا نظر کنم نظر برداشت بنده در مورد این سروده این است که از نظر روانی موسیقیایی خوبست اما از انجایکه هدف شعر سفید انست که پیام راحت به مخاطب برساند در این مورد
        نه که چنین اتفاقی نیافتاده بلکه پیام گنگ و نا رسا زد و نقیض می نماید چون در فاز ها ارتباطی ندیدم که بهم زنجیر شده باشند بیشتر پرا کنده گویی را مشاهده کردم
        یا اینکه اگر موضوعی خواص را در نظر داشته اید نتوانسته اید
        خوب و اشکار به مخاطب برسانید عذر خواهم جسارتم را ببخشید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک



         آرزو محمدزاده
        پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ ۰۵:۰۷
        در اینجا خود کشی کراهت دارد .
        ولی انتحار
        واجب است .

        درود بر شما این قسمت رو دوست داشتم واقعا خندانک
        یاسررشیدپور
        پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ ۰۵:۵۳
        سلام
        درود فراوان برشما
        عالی بود
        پایا باشید 🌺🌺🌺🌺
        علی غلامی
        پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ ۰۶:۲۷
        سلام جناب استاد باصر
        زیبایی در برخی مصاریع خوب است یا بهتر است بگوییم اغلب آنها اما مفهوم اغلب آنها در ذهن خود سراینده است و اما به دلیل اینکه با پیشینه اندیشه ای و فعالیت های شاعر آشنا هستیم می توان هدف و تشریحات آن حدس زد و در کل درود جناب استاد باصر گرامی و بر این شاگرد بپذیرید اشتباهات را...
        خندانک خندانک خندانک
        محمد محمدی
        پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ ۰۶:۳۷
        درود بر شما . سپاس از این دعوت زیبا ، به شعری زیباتر و پر معنی . البته حقیر آشنایی با شعر سپید ندارم اما بسیار زیبا و تکان دهنده بود و شایسته است که چندین بار خوانده شود . خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        سيده فاطمه سيدپور (سپيده)
        پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ ۰۶:۴۷
        سلام بزرگوار
        اين سروده.هم بسيار پر معني و زيبا بود
        شايد معناي برخي از خط ها براي هرمخاطبي متفاوت باشد
        يعني ممکن است هرکسي برداشت متفاوتي داشته باشد
        و اين خاصيت شعر سپيد هست به نظر بنده
        نه تنها عيب نيست ،بلکه يک موفقيت است
        من خواندم و لذت بردم
        نغمه احدی
        پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ ۰۷:۰۱
        سلام و عرض احترام
        با سپیدی واژه های سپیدتان تاریکی عمیق روزگار را به تفسیر نشسته اید دستمریزاد
        دنیایی که همه روز اش همه گونه است.... خندانک خندانک خندانک
        سپید متینی بود بزرگوار
        میترا بحرینی حسنی ،  میم فخرا
        پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ ۰۷:۵۸
        درود. بر. شما
        عزیز من تبحری در. نقد. شعر ندارم ولی از آنجا که نظرم را خواستید. جسارت میکنم به گفتن این مطلب که
        این شعر از آن دو. تای دیگر پیام قویتری دارد. شعرتان روایت کابوس گونه است. پس در. این کابوس تصاویر اگر رابطه ای با هم نداشته باشند مشکلی نیست ولی اگر کابوس یا همان شعر طولانی شود خواننده شعرتان آشفته شده و. میخواهد زودتر. ازین کابوس خارج شود. به این دلیل این شعر بهتر. از آن دو. تای دیگر است.
        در همه این سه شعر. یک یا دو جمله بسیار. قوی و عالی وجود دارد. که محور اصلی سرایش شما را تشکیل میدهد و آن چنان این جملات صریح و ساده و. قوی هستند که به یاد. میمانند.
        مثلا.
        .... انتحار واجب است
        این نکته باعث میشود این کابوس با کابوس تمام نشود. نتیجه و تصویر نهایی آنقدر. روشن و. واضح است که تصاویر ابتدایی این کابوس را بی ارزش میکند و به یاد. نماندنی.
        این تنها مطلبی ست که به ذهنم میرسد. اغلاط تایپی هم فکر کنم اتفاق افتاده مثلا برانکارد و بلانکارد . مطمین نیستم ☺️
        امیدوارم در. انتشار کتابتان موفق باشید
        و به نوبه خود. من را نیز از نظرات و. نقدتان محروم نسازید
        پایدار. باشید❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
        هوشنگ زاهدی
        پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ ۰۹:۲۶
        درود بر جناب رمزی عزیز و بزرگوار
        سروده ای زیبا بود همانگونه که آن گرامی مستحضر میباشند اساتید و بزرگانی در سایت میباشند که به نقد سروده ها اقدام میورزند ولذا این درویش را از چنین امر خطیری معذور بدارید و اجازت فرمایید به همین اندازه که از داده ها مستفیض میگردم کفایت گردد . با امید بر مؤفقیت و انتشار کتب ذیقیمت آن عزیز مهربان
        سلامت و شادکام باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        منوچهر مجاهدنیا
        پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ ۰۹:۴۴
        درودها جناب رمزی گرانقدر
        خندانک
        شعر " عصاره " را ببینید
        نظرم را آنجا گذاشته ام
        سلامت و برقرارباشید.
        سمانه هروی
        پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ ۰۹:۴۶
        خندانک
        درود خندانک


        شعرتان دربردارنده چند پیام اجتماعیست من اینجوری فهمیدم یعنی فقط در مورد یک موضوع نیست بلکه میشود ان را به تکه های مجزا تبدیل کرد که هر کدام یک تصویر سازی و پیام جداگانه دارند.
        احساس کردم در حالت بی تعادلی روی تخت مرا از راهروهای تاریک عبور میدهند تا به نور برسم ولی برای رسیدن به نور یا باید خودم بسوزم یا دیگران را

        اینم احساس بود دیگهههههه خندانک

        خندانک
        حمیدرضانادری
        پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ ۰۹:۵۲
        جناب رمزی سلام علیکم چون حوصله ی نقد شعر ندارم به بیان نظراتم اکتفا می کنم . دوست خوبم من مدتها شعر سپید کار می کردم و تمام مراحلش را هم تجربه کردم گمان می کنم شما در مرحله ای قرار دارید که سر درگم هستید برای همین پراکنده گویی بر شعر مسلط شده است کلمات از صنف به زنجیر کشیده اید در حالیکه یکدستی آنها امکان پذیر نیست .دوست عزیز خودتان می دانید ولی شعر سپید هم مثل شعر سنتی موقعی موفق می شود که بر دل بنشیند و روان و ساده باشد. من بعد از ده سال از سال 76 دوباره به غزل برگشتم چرا که شعر سپید دارد کم کم به فراموشی سپرده می شود وکاربردی در دنیای امروز ندارد شما می توانید این طبع سرکش را رام کنید و در خدمت ترانه و غزل قرار دهید. عذر خواهم
        مریم باهنر
        پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ ۱۲:۱۳
        عالی بود بزرگوار،بسیار پر مغز و تفکر برانگیز خندانک خندانک
        وحیده پوربافرانی
        پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ ۱۳:۰۵
        سلام و عرض ادب جناب رمزی
        سه شعر اخیرتان را خواندم و لذت بردم. هرچند در هیچ زمینه ای صاحب نظر نیستم اما جسارتا در مورد سبک سپید نظر تخصصی ندارم چون در این زمینه فعالیت و مطالعه ای نداشتم. اما در کل به عنوان شعر از سروده هاتون لذت بردم به این دلیل که تصاویر زیبا و متنوعی در سروده هاتون موج میزد ضمن اینکه واژگان انتخابیتون هم واژگان پر احساس و پر انرژی و خاصی بودند و نظر رو جلب می کردند
        به هر صورت قلمتان کوک
        موفق باشید و سلامت خندانک خندانک خندانک خندانک
        مجید اسکندری
        پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ ۱۳:۵۷
        خندانک خندانک با سلام.برای شما آرزوی موفقیت میکنم. خندانک خندانک
        حمیدرضا کشیتی
        پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ ۱۵:۴۸
        سلام
        پر محتوا خندانک
        اما کم احساس....

        جسارت مرا ببخشید خندانک خندانک خندانک

        یاعلی خندانک
        شریف شریفیان
        پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ ۱۷:۱۱
        سلام و عرض ادب دوست بزرگوارم
        حضرت رمزی (باصر)عزیز
        هم سرودهی زیبایتان را خواندم
        و هم نظر تمام عزیزان را بنده نظر
        شخصی خودم را دارم
        که آنهم این است
        که شعر تان به حدی زیبا بود
        وبه دلم نشست که بی حساب
        هیچ آشفتگی در متن شعرتان نبود
        عالی بود اگر دوستان خوب
        توجه کنند شاید نظر شان تقییر کند
        درود بر شما دوست گرانقدر خندانک
        کیمیا حیدری
        پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ ۱۷:۲۳
        بسیار زیبا استاد
        فریبا غضنفری  (آرام)
        پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ ۱۷:۳۰
        زیباست درود 🌹🌹🌹
        رویا باقرزاده
        پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ ۲۰:۳۱
        سلام و درود بر شما.
        نقد استاتید بسیار متین است. اما حقیر که انسجام و ارتباط را در این سروده احساس میکنم. که همگی مربوط میشوند به انتظار.
        شاید به برداشت شخصی مربوط است. اما تمامی این جملات حقیر را یاد انتظار برای صاحب الزمان می اندازد
        طواف تشنگان
        نجوای بی پایان
        پیام اربابان ...
        و پرتاب گوی آهنین..‌
        به دره ی روشنفکران.( عجیب مرا به یاد جنگ نرم می اندازد و تلاش برای نا امید کردن منتظران مهدی و سیاه نمایی چهره ی منجی صاحب الزمان و یارانش. گاهی با جنگ و قتل و غارت: «پرتاب گوی های آهنین»گاهی با حجوم روانی و عقیده ای و به اسارت کشیدن انسان با هوا و هوس:« به انضمام تعلق زنجیر»

        بوسه ی تنفر بر گونه ی تنها ترین و بازمانده ترین..
        دروغ های علی السویه مرا یاد مدعیان دروغین انتظار می اندازد که با گناه راه آمدنش را سد میکنند و شعار آقا بیا آقا بیا سر میدهند.
        جادوی چشمان راسپوتین را که یکی از اساتید به زیبایی توضیح دادند.
        هنوز برای مداومت در انکار وقت زیاد است. نگران وقت نباش تمدید عمر با یک گوشه چشم خورشید. به برداشت حقیر منظور از خورشید همان خورشید پشت ابر صاحب الزمام است.

        به راحتی میتوانم ارتباط مفاهیم را درک کنم و پراکنده گویی نمی بینم. و از نظر حقیر این شعر شاهکار است. و بسیار دوست داشتم.
        درود بر شما دست مریزاد خندانک خندانک خندانک
        شب جمعه بود و بیشتر به دلم نشست.
        الهم عجل لویک الفرج
        خندانک خندانک خندانک خندانک

        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ ۲۱:۲۰
        سلام
        لذت بردم از شعر زیبا یتان خندانک خندانک خندانک خندانک
        مرجان تاج دینی( دریایی)
        جمعه ۲ مهر ۱۳۹۵ ۰۲:۴۵
        درودحناب باصری
        خندانک خندانک خندانک
        هنوز برای مداومت در انکار وقت زیاد است
        نگران زمان مباش .
        خندانک خندانک
        زیباسرودید
        همیشه سلامت وتندرست باشید
        خندانک خندانک خندانک
        علی اصغر اقتداری (حرمان)
        جمعه ۲ مهر ۱۳۹۵ ۰۶:۳۷
        خندانک
        مصطفی رضاوند
        جمعه ۲ مهر ۱۳۹۵ ۰۷:۱۴
        درود بنده با نظر بعضی دوستان که شعر سپید رو کمرنگ تر از گذشته احساس میکنند کاملا مخالف اتفاقا شعر سپید گسترش زیادی داشته(پریسکه ،مینیمال، هایکو ) از گسترش چنین سبکی خبر میدهند حال در بعضی از کشورها در برهه ای از زمان کمرنگ تر ودر برهای مورد توجه واقع میشوند فکر میکنم اتفاقا این سبک در کشورهای مخصوصا اروپایی وسرد طرفداران زیادی داره اما در این کشورها اشعار از سادگی خاصی برخوردار ه اما آنها پیشینه ادبی ایران رو ندارن وفکر خلاقی که در پس چنین پیشینه ادبی هست اتفاقا بعضی از آثار در هر حوضه ای میتونه مورد توجه عوام ویا خواص قرار بگیره مثل شعر سپید که در زمان خلق و ایجاد این سبک از شعر بیشتر مورد توجه خواص قرار می گرفت و بعد با گذشت زمان مورد توجه همگان قرار گرفت سپید شما از جمله مواردی است که حتما جزو این دست از کارهای ادبی میتونه باشه اگر هم یه گنگی در کلام هم هست شاید ناشی از افکار درهم شاعر نیز باشه سپیدتون رو بسیار دوست دارن خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
         موسی عباسی مقدم
        جمعه ۲ مهر ۱۳۹۵ ۰۹:۱۱
        سلام رمزی عزیزنظر من هم همان است که دیگر اساتید گفته اند
        من هم با آقای نادری هم عقیده ام شما ببینیدکلاسیک سراهای معاصر بیشتر در دل مردم جا باز کرده اند یا سپید سراها حسین منزوی فاضل نظری وشهریار که شعر کلاسیک سروده اند را بیشتر مردم می خوانند یا شاملورا شاملو وبعضی از سپید سراها را فقط شاعران سپید سرا می خوانند عموم مردم شعر سپید نمی خوانند
        خندانک خندانک خندانک
        حبیب رضایی رازلیقی
        جمعه ۲ مهر ۱۳۹۵ ۱۳:۲۹
        سلام برادر رمزی عزیز
        بسیار عالی بود
        دستمریزاد خندانک خندانک خندانک
        فرشید افکاری
        جمعه ۲ مهر ۱۳۹۵ ۱۵:۰۶
        سلام به جناب رمزی گرامی
        تشکر از دعوت به خواندن این شعر
        سروده ی اندیشمندانه و متفاوت و زیبایی بود
        موفق باشید خندانک خندانک خندانک
        محمد هادی(سورنا)
        جمعه ۲ مهر ۱۳۹۵ ۲۲:۰۴
        درود استاد عزیز واقعا عالی بود. خندانک
        صمد ذیفر
        شنبه ۳ مهر ۱۳۹۵ ۱۵:۵۳
        سلام
        و درود جناب رمزی عزیز
        موفق باشید ان شاء الله
        این موردی که عرض می کنم کلیتی است
        که با عنایت به نظریات دوستان می نویسم نه برای سروده شما گرامی ..
        حقیر نیز سر رشته ای در سپید ندارم
        گرچه بغضی سپیدها ر ا دوست داشته و همیشه زمزمه کرده ام
        اما به یک اصل کلی ایمان دارم
        شاعری که به رموز شعر مسلط بوده و در شعر کلاسیک توان بالایی داشته باشد و سپید بگوید باید با دقت و تامل شعرش را خوانده و پیام را دریافت کرد
        چنانکه شاعران بزرگ سپید گوی گذشته که دوستان نام بردند چنین بودند
        اما شاعری که از ناتوانی در کلاسیک به سپید رو آورده
        و صرفا با برداشتن فعل جملات یک متن ساده را بصورت شعر می گوید و امروزه به وفور دیده می شود
        ارزش وقت گذاشتن ندارد .
        برای شما و همه عزیزان اهل قلم آرزوی توفیق روز افزون دارم
        خندانک خندانک خندانک
        باقر رمزی ( باصر )
        يکشنبه ۴ مهر ۱۳۹۵ ۱۱:۱۳
        ممنونم از توضیحات شما جناب آقای ذیفر
        جناب آقای ذیفر گرامی
        اشعارتان را خواندم و از اشعارتان بهره بردم و تاریخ عضویت و بیو گرافی شما را نیز افتخار خواندنش را پیدا کردم
        ولی از آنجائیکه حقیر نه تحصیلات دارم نه عروض و قافیه بلدم و نه به صنعت شعر و وزن و آهنگ و و و آشنایی نداشته و ندارم به خودم حق اشتباه یا ایراد را میدهم
        ولی به شما که تحصیلات و مدارک و سوابق تحصیلتان بسیار بالاتر از بنده عاصی است حق اینگونه نقدی را به این نحو نمیدهم .
        چه خوب بود که حضرتعالی تاریخ عضویت من و سروده های قبلی و کلاسیک من را میخواندید و بعد به گذشته و رزومه من هم نظری می انداختید سپس طریقه ونحوه نقد یا نظر اصولی را هم می دانستید ، نه اینکه با صراحت عنوان کنید که( ارزش خواندن و نقد را ندارد ) با کدام معیار و تشخیص به این باور رسیده اید مهربان .
        لااقل برایم نمونه درستی در کنار ایرادات می آوردید تا چیزی هم به من یاد داده باشید . ( هنوز هم دیر نشده همین شعر را برایم ویراستاری کنید )
        من نمیدانم بالاخره شما سپید را میدانید یا خیر طبق گفته خودتان سپید کار نکردید و من هم مدعی شاعر بودن خودم نیستم . به گمانم باید در چگونگی انتقاد و نقد دیگران تجدید نظر بفرمائید تا افراد در برخورد با شما گارد یا دافعه نداشته باشند همانگونه که خداوند به موسی ( ع) فرمود با فرعون به زبان خوش و به نرمی صحبت کن و هدایت فرما .
        در حالیکه من نه فرعون زمانم و نه شما موسی (ع) زمان
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2