جمعه ۹ آذر
|
دفاتر شعر محمد علی سلیمانی مقدم
آخرین اشعار ناب محمد علی سلیمانی مقدم
|
تقديم به (آرمين اسد زاد) كه غزل زيباي ايشان، الهام بخشِ اين پريشان گوييِ من شد
در گلشنِ عمرم به جز از خار نباشد
دلبر، چو مرا مونس و غمخوار نباشد
گفتم: شود آيا كه رُخت باز ببينم؟
گفتا كه: مرا "ميل به ديدار" نباشد
من خسته و بيمارِ جفا ديده ي اويم
امّا نظرش با منِ بيمار نباشد
رفت و دلِ من مانده غريبانه "به يادش"
هر چند دگر فكرِ منِ زار نباشد
بوسيدنِ لعلش شده "رؤياي محالم"
در طالعِ من آن لبِ تبدار نباشد
"از يار نخوانم" چو دگر نامه ي عشقي
بر لوحِ دلم جز غمِ بسيار نباشد
وصلش، به طلب رفتم و هرگز نرسيدم
كاين راهِ پر از حادثه هموار نباشد
آگه نشود از دلِ غم ديده ي من كس
بر حلقه ي زلفش چو گرفتار نباشد
بر هر كه چو من عاشقِ رويش شده باشد
حاصل به جز از ديده ي خونبار نباشد
شب تا به سحر خواب به چشمم ننشيند
بر ديده به جز اشكِ گهر بار نباشد
عمريست كه تنها بنشينم سرِ راهش
وز فرطِ غمش رنگ به رخسار نباشد
"شايد كه بيايد" برهاند دلِ زارم
از رنج و عذابي كه سزاوار نباشد
در دفترِ شعر و غزلم هست دعايي:
بر عشقِ رُخش هيچ خريدار نباشد
سليماني مقدم 21-02-1395
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
تقدیمی بسیار زیبا و شایسته
مبارک جناب اسد زاد گرامی باشد