سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 3 بهمن 1403
    23 رجب 1446
      Wednesday 22 Jan 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        وقتی این همه اشتباهات جدید وجود دارد که می‌توان مرتکب شد، چرا باید همان قدیمی‌ها را تکرار کرد. برتراند راسل

        چهارشنبه ۳ بهمن

        یاد تو

        شعری از

        زهرا ضیایی(روح الغزل)

        از دفتر شعرناب نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۹۴ ۱۸:۲۸ شماره ثبت ۳۹۶۸۲
          بازدید : ۵۳۸   |    نظرات : ۱۰۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر زهرا ضیایی(روح الغزل)

        حال من از یاد تو ارام نیست 
        ساکن هر واژه خوش نام نیست 
        یاد تو در هر نفسی جان شده 
        پاک تر از قطره باران شده 
        عشق تو درمن نفسم رابرید 
        سینه کم حوصله ام را درید 
        ای تو فقط نقطه ی آغاز من 
        نقطه ی آغاز سخن ساز من 
        یاد تو امد دلم اتش گرفت 
        غیرت جوشنده آرش گرفت 
        یوسف اگرپیش تو محبوب نیست 
        طاقت من طاقت ایوب نیست 
        قهر تو آتش زده بر پیکرم 
        پیکر غم دیده وغم گسترم 
        بعد تو گلها همه پژمرده اند 
        بس که به هجران تو بو برده اند
        .... 
        اینه در اینه پنهان شده 
        شک به غرورش زده گریان شده 
        بی تو شبی خاطره ها رد شدن 
        رقص غزل واژه ی بی حد شدن 
        باز دلم تنگ نگاهت شده 
        تنگ همان چهره ماهت شده 
        گیس بریده دل من بی حیاست 
        باهمه کس مثل خودش بی ریاست 
        کاش شبی با دل من سرکنی 
        یا که لبت بالب من تر کنی 
        کاش دلت مثل دلم ساده بود 
        ساده تر از پیچ وخم جاده بود 
        باز بیا بر در درگاه من 
        ناز نکن ،عشوه نکن ماه من 
        فاصله ها باعث ویرانی اند 
        هم نفس ناز پریشانی اند 
        غصه نخور ای دل تنهای من 
        ای دل خون گشته ی شیدای من 
        صبر بکن باز مداوا شوی 
        در دل شیرین سخنش جاشوی 
        کی تو براین جاده گذر میکنی 
        کی تو مرا غرق نظر میکنی؟؟؟ 
        هرچه سرودم همه تقدیم تو 
        هدیه شود ثبت به تقویم تو 
        شعر خودش باقلمم جان گرفت 
        یاد تو را نقطه پایان گرفت
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5