يکشنبه ۲ دی
غریبانه ازعشق دم می زنم شعری از زهرا ضیایی(روح الغزل)
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۶ ۰۰:۵۳ شماره ثبت ۵۵۷۸۹
بازدید : ۶۰۱ | نظرات : ۷
|
دفاتر شعر زهرا ضیایی(روح الغزل)
آخرین اشعار ناب زهرا ضیایی(روح الغزل)
|
از آن دم که رفتی و تنهاشدم
غریبانه از عشق دم می زنم
طنین صدایم پراز گریه است
در آغوش حسرت قدم می زنم
به آغوش گرمت پناهم بده
که در خلوتی سرد ،جا مانده ام
منم آن کویری که با درد و داغ
از آهنگ باران جدا مانده ام
ازاین بغض بارانی وآه سرد
بخوان وبه جانم پناهی بده
از این بی تو بودن ببین خسته ام
به من چتر امن نگاهی بده
به دریای عشق تو امید نیست
مرا ساحل چشم هایت بس است
برای من ای قمری بی قرار
همین که بخوانم برایت ، بس است
دلم در مدار نگاهت نشست
نگاهی که لبریز از زندگی ست
چنان عاشق خنده هایت شدم
که حس کردم از نوع دلدادگی ست
خوشا !روزگاری که حسرت نبود
دلت بادل من هماهنگ بود
ولی رفتی آخر شبی بی خبر
دلم شیشه ،اما دلت سنگ بود
#زهراضیایی
|
نقدها و نظرات
|
سلام بر خواهر خوبم جمیله جان ممنونم بله چهار پاره است عزیزم | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
سلام بانو ضیایی عزیزم
بسیارزیبا بود
قالبش رو فک کنم سهوی غزل زده اید
چهاره پاره بوددراصل