ای چشم هام جان به لب چشم های تو
در من طلوع کرده شب چشم های تو
جا مانده است از پس آن سال های دور
در من هنوز تاب و تب چشم های تو
دریا ، درخت ، کوه ،نه بی رنگ و روح بود
دنیا چه بود بی سبب چشم های تو؟
یک عمر در به در شدن از خواهشی محال
کم بود باز در طلب چشم های تو
با یک نگاه در تو چنین مست می شوم
شاید به می رسد نسب چشم های تو
این بار هم چه ساده مرا خام کرده اند
در اوج پختگی رکب چشم های تو
*اما بعضی حرفا هیچوقت فراموش نمیشه*
*نه که چون حرفه تلخه*
*نه ••*
*چون کسی بهت میگه ک انتظارشو نداشتی*•
*رفتار بعضی آدما*
*هیچوقت از ذهنت پاک نمیشه*
*شاید اون رفتار از نظر خیلیا بد نباشه*
*اما فقط خود تویی که میفهمی*
*چقدر به خاطر رفتارش داغون شدی*
*بعضی وقتا*
*باید سکوت کنی*
*و فقط به خاطر خودت* *پیگیر چیزی نشی*
*اما هیچ وقتم*
*یادت نمیره که چی بهت گذشت تا \" گذشت*