يکشنبه ۴ آذر
فرجام شعری از نادر ملایی
از دفتر غزلیات نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۴ ۱۱:۵۷ شماره ثبت ۳۶۷۱۶
بازدید : ۵۹۲ | نظرات : ۱۶
|
آخرین اشعار ناب نادر ملایی
|
در واپسین عمرم ، رنج و عذاب دیدم
یک دل پر از گلایه ، قهر و عتاب دیدم
اسرار این زمانه ، در کوچه های مستی
درد دلیست کان را، وقت شباب دیدم
آنچه به غمزه فرمود ، آن یار دل نشینم
لعل نگین خود را ، پر پیچ و تاب دیدم
در محضر بزرگان ، کردم شکایت اما
فرجام کار خود را ، نقش بر آب دیدم
در کارگاه احساس ، هر کس بکار اما
در مسند قضاوت ، حکمش حباب دیدم
با چشم عقل تو بنگر، اندیشه های زیبا
صیقل زنید دل را ، کین ره صواب دیدم
پر کن پیاله ام را ، از آن میی که دانی
آن ساقی غزلخوان ، حاضر جواب دیدم
در میکده نشستم ، از مستی و خماری
آنچه شنیدم آنجا ، چنگ و رباب دیدم
شد شام هجرت من ، از این دیار فانی
آنچه بماند ز نادی ، پند و خطاب دیدم
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.