سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        خورشید زمستانم

        شعری از

        ایـّـوب ایـّـوبی

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۲ ۲۱:۱۰ شماره ثبت ۲۰۱۱۷
          بازدید : ۸۷۱   |    نظرات : ۱۲۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر ایـّـوب ایـّـوبی

        لبْ غنچهٴ خـندانم ســلطان دل و جـانم
        صد سال بر این حُسْنت دِلْداده و مهمانم
        افســــوس نــمی فهـمی دِلْدادهٴ بســـتانت
        من تشــنهٴ دیـدارم؛ سرچشــمه، نمی دانم
        گُــلْ بـوسهٴ مغرورت، هـر گز نشـده رامـم
        مـــن مـــنتظر آنـــــم دربـــان و نگــهبانم
        اندکْ نِگَهٴ چشمت، دلْ خوش کُنَکـَم باشد
        وزْ فیض همین افسون، پیوسته غزلْ خوانم!
        وقتی دل شیدایم، بوسید نگاهت را
        گُلْ بوسه شکوفه زد، در ریشهٴ دندانم
        گویی لبِ نمناکت لبْ تشنه نمی بیند
        آبی نچکد از او بر قلب پریشانم
        با نازکی اندام؛ باپاکیِ دندانت
        من قصّهٴ دل گفتم خندید که نادانم!
        شمس الْغزل قلبم شیرینْ لبِ خوشمزّه
        از شهد شکرْ شیرتْ صد شعر بَیَفْشانم
        هان! ای گُلِ خوشبویم از یادْمَبَرْ این شور
        ریشه بِدَوان درمن، خاک گـُل گلدانم
        یک قطره،نگاه خود در جام شرابم ریز
        افزون بنما شورش در این دلِ طوفانم
        هر مغز ودلی بوسید آن چشم و لبت پنهان
        چون معترضی برمن؟افسونگر خندانم؟!
        من چشم ولبت بوسم پنهانی ورِنْدانه
        دارم هنری والا در ریشهٴ ایمانم
        گـُلْ آهوی زیبایم رحمی بنما بر من
        کز آتش لبهایت سر گشته و ویرانم
        ظالمْ لب و چشمانت مظلوم؛ دلِ مَستم
        آن چشم و لبتْ آزاد، من؛ گوشهٴ زندانم!!
        خواهم سخنی گویم با حُسْن جَمال تو
        کای دلبر دلْ آزار ، من بر سرِ پیمانم
        سرمای وجودم  را از بیخ بِکَن دلبر
        گرمای وجودم شو؛ خورشید زمستانم
        هرشاعرعاشقْ جانْ چون دید غزلهایم
        داندکه در این شیوه من؛ رهبر میدانم
        حافظ برو سعدی گوی یک لحظه بیا اینجا
        تا عشق دگر بینی در این دلِ دیوانم
        وین شیوهٴ عشق ما با خلق بهشتی گوی
        من مغزغزلْ نوشم! وز زمرهٴ رندانم
        رو نثر مُسَجَّع خوان ازپیرهرات ما
        خوان این غزل ناب چون باغ وگلستانم
        رازی بُود ایّوبی! آسان نکنی رامش!
        کزعشق نجیب او،من؛من سرگشته وحیرانم!

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر
        ۴۵ شاعر این شعر را خوانده اند

        سید حاج فکری احمدی زاده (ملحق)

        ،

        پگاه دوسته پور(شهرآشوب)

        ،

        طاها محبی

        ،

        فروزان شهبازي

        ،

        مصطفی یگانه

        ،

        طيارغيبعلي زاده

        ،

        علی بخشان

        ،

        آنا پورتقی

        ،

        صدف عظیمی

        ،

        ایوب ایوبی

        ،

        فرمیسک(هاوارِ هَه لوی)

        ،

        آمنه اقلیدی

        ،

        سمانه هروي

        ،

        میثم دانایی

        ،

        عباسعلی استکی(چشمه)

        ،

        سيداحمدظريف چشتي (مودودی)

        ،

        حسین علی دلجویی

        ،

        زیبا آصفی(آمــین)

        ،

        میثم الهی خواه(قاصدک باران)

        ،

        محمدرضا صالحی ( مسافر بیابان )

        ،

        سید حمید رضا مرتضوی(برگ سبز)

        ،

        سیده نفس احمدی

        ،

        بهروز عسکرزاده

        ،

        سعید سعادتی فر(غمخوار)

        ،

        محمد دهقانی هلان

        ،

        طلعت خياط پيشه (طلاي كرماني)

        ،

        حسين باران(کاک باران)

        ،

        محمد مير سليماني بافقي(باران)

        ،

        رسول محمد بيگي(سروگون)

        ،

        محسن فخار

        ،

        نادر اقبال

        ،

        سامان سعیدی

        ،

        رضا آرمان

        ،

        يدالله عوضپور آصف

        ،

        سمیه سرتنگی(دنیا)

        ،

        احمد بیرالوند

        ،

        حوریه(دلشید)اسماعیل تبار

        ،

        عبدالوهاب شیرودی (وهاب)

        ،

        ابوالفضل عظيمي بيلوردي ( دادا )

        ،

        نیره ناصری

        ،

        علی نیاکوئی لنگرودی

        ،

        محمد رضا نظری(لادون پرند)

        ،

        عبدالرحمن حواشی

        ،

        حسین پروند

        ،

        مرتضی صمدی

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4