سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 3 بهمن 1403
    23 رجب 1446
      Wednesday 22 Jan 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        وقتی این همه اشتباهات جدید وجود دارد که می‌توان مرتکب شد، چرا باید همان قدیمی‌ها را تکرار کرد. برتراند راسل

        چهارشنبه ۳ بهمن

        عنان

        شعری از

        داریوش خطیر

        از دفتر مستی رنگین کمان نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۲ شهريور ۱۳۹۲ ۱۹:۳۴ شماره ثبت ۱۷۷۵۴
          بازدید : ۷۴۴   |    نظرات : ۲۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر داریوش خطیر
        آخرین اشعار ناب داریوش خطیر

        حتا اگر پرم را آتش بزني

        نمي توانم بيايم

        میان قصه عاریتی عادت ها

        گم شده ام

        بی هیچ کورسویی
        سرنخی
        و حتا صدایی
         
         

        اگر آتش به جان نیستان بزنی

        صدایی از رود نخواهی شنید

        و پژواک آینه های رنگین کمان

        نگاه های بارانی افق

        المتاس کویر به

        سترونی آسمان

         

         

         رها نمی شود آتش

        به موسم یایسگی ایمان ها

        و زنجیر کشیدن آوا های  تنها

        و بوسه هایی که تنها در  رویا می روند

         

        چار زانو نشسته ام کنار سنگ صبور

        وقتی حرف ها تمام می شود

        و نگاه ها زبان باز می کنند

        بی هیچ همزادی

         

         

        کوه به کوه

        سنگ به سنگ

        دل به دل

        شهر به شهر را بگردی

        پیدایم نمی کنی

        منجمد زمهریر ازلی ام

        و در سالوس های بی رنگ

        غرقم

         

         

        در پي جيب هاي برآماسیده

        کمر خم می کنم

        و نام حقیر شدن را

        با درک شرایط تعویض می کنم

        پرنده ها را در قفس می بندم

        مسیح را بر صلیب

        و  كودكي را به فراموشی می رسانم

         

        اساطير غم زده ما

        ماتم گرفته اند

        سرخ لبی شهاب را

        در سراب ابدي سياه پوشانده اند

        باخته اند

        خود را 

        فردا را

        با ستروني ازلي

        عنان به جبری خسته داده اند

        عاقبت را در مه منجمد می جویند

         

        ترنم" دوستت دارم"

        فراموش شده بر بستر پر سراب

        عادت

        عادت می شود

        و نیاز

        سرنوشت محتوم

         

        به وقت ترک معادلات

        شعله ور می شود بوی ترمه

        شیدایی

        مشقی می شود تازه

         

         ماه به رقص در می آید

        در بركه هاي اميد

        و بلند شدن صدایی نو

         

         

        "دوستت دارم "

         ترانه ابدي خاك می شود

        به موسم باختن امروز

        وقتی رنگ فردا را نمی دانم

         

                                                                                     امرداد 63

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        7