پنجشنبه ۲۹ آذر
گوش مالی شعری از طوبی آهنگران
از دفتر گلستان ادب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ ۱۶ ساعت پیش شماره ثبت ۱۳۴۵۱۲
بازدید : ۱۳ | نظرات : ۲
|
آخرین اشعار ناب طوبی آهنگران
|
در باغچه دیدم صد نگین ابرو کشیده چون کمین
فیروزه ای دیدم از نگین روییده گلها یاسمین
زیبا ببود پروانهای چرخوان هر گلخانهای
بوسه به اندام و جبین خورشید بتاب یاسمین
پینه دوزی احل زمین میکرد تماشا ان نگین
گفت عجب دارم یقین نقاش این ماه برین
طاووس زرین تاجی تو رنگین به حسن ماهی تو
دشمن ببایدت کمین خوب روی تو ماه مهین
پروانه گفت سخنوری کمتر نما خوشم نیایداای کمین
گفت خود دانیم حال دین دشمن شناسیم در کمین
چندان میپوشید قبا بوسه برگل می زددر قفا
جوش می بود شیرین گشت می زد در قرین
تا که کرد مستی هدر برد هوشش را به سر
شد نظاره بر سر ساج متین ترک گل کرد و چمین
زبالا فرش را می بودنظاره حال مستی عالمی را با اشاره
بالانشین شد و غمین بر شاخ ساج همچون شهین
کرد پینه دوز را نگاهی با کنایه گفت جه کاهی
تا که مستی باد بین آواز طوفان کرد زمین
شدت باد دامن گرفت باران از ابر باریدن گرفت
پروانه را لرزان بین سر به سنگ میزد و لب جوین
پیش رو لانه ی مار خدنگ میلرزید از جای تنگ
باز میباید رسم یقین باید گوش میداد حرف دین
میخواند هر لحظه خدا را از درد مینالید غذا را
بار خدایا بالهایم لوله بین چشم گریان دور از لانه بین
انداخت باد وی را بر زمین چون سواری افتاده به زین
پینه دوز آمد تا دیدارش کند زخمهایش را درمان کند
کرد مداوا حال مسکین هم خوراندش دارچین
از نصیحتهای من کردی تکبر برخدنگ زهراو کردی تحمل
گفت پروانه خسته بین دست و پا بشکسته بین
گفت بر با ور رسیدی رخت خود انسان بریدی
گفت سرزنش کن ای متین نیست سیاهی بالاتر از این
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
مثل همیشه
زیبا و دلنشین
سروده اید
⚘⚘⚘⚘
رقص قلمتان ابدی