سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 21 اسفند 1403
    12 رمضان 1446
      Tuesday 11 Mar 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        تمام پلیدیها در خانه ای قرارداده شده و کلید ان دروغگویی است. امام حسن عسكري(ع)

        سه شنبه ۲۱ اسفند

        باغبان

        شعری از

        حسین گودرزی تشنه

        از دفتر شعرناب نوع شعر نیمائی

        ارسال شده در تاریخ دیروز شماره ثبت ۱۳۶۳۹۴
          بازدید : ۱۵   |    نظرات : ۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر حسین گودرزی تشنه

        دلم غرق تمنا
        جان که تسلیمی محضت تا ابد گشته خدای جان
        تنم بی تاب
        غرق خواهش و مست نیاز بی شمار ای جان
        هم آغوشی تو آرام جان در آن اکنون شد ویار جان
        لبان سرخ و گرمابخش تو هر دلم
        ما در خواهش بوسه
        به خلسه می‌برد در هر دم و لحظه
        تماشای تن عریان تو
        رقص عرق های نشسته بر حریر پوست خوش عطر تو
        هوس...لذت...و عیش و عشرت بی وصف را در جان تداعی می‌کند
        ای حضرت دلنوش.....
        و میل گشتن و بودن،  شدن  اندر گلستان تنت را جان جان
        دوچندان از هزاران  در توان بی شمار از میل خواهش
        در وجودم در فراوانی شوق و شور و شیدایی
        فزونتر از فزون ای حضرت  دل یار....
        برایم ارمغان در آن اکنون  از تو می آرد
        سرم شوق نشیمن بر سرای سینه های مرمرینت را
        خیالین خاطر هر آن من در خود
          به هر آنی  زجان و دل زمن جوید
        گلستان تنت ای جان
        تمنای محبتهای دست باغبان آشنا با واژه را دارد
        وجوت برتر از هر گل
        نوازش می‌کند ذهن مرا در آن بودن در تماشایت
        غزل  از تو تراوش می‌کند بر دفتر شعرم
        تو با ناز نگاهای پر از میلت
        به من با عشق می گویی
        بیا ای باغبان آشنا با واژه ها
        ای شاعر تشنه
        عطش دارد دل بیتاب این غنچه
        به جان این‌گلستان پر از خواهش
        بیا و آبیاری کن
        که تا از بودنت در تن سرای جان
        شکوفه مهر و عشق و عیش
        و رونق آید از این عیش و عشرت بر وجود جان
        ودر مست تمنا،لمس و خواهش های بی پایان
        سرود جاودان عشق را آواز داریم
        لبالب از لب و بوسه
        به یک آن در دل اکنون
        به هم با عشق گوییم  این قشنگ جمله ی جان را
        الا ای عشق جانی دوستت دارم
        الا ای عشق جانی دوستت دارم
        الا ای عشق جانی دوستت دارم

        #حسین گودرزی"تشنه"

        ۱۴۰۳/۱۲/۱۹
        ۲
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        ۱ ساعت پیش
        دلنوشته جالب و زیباست
        جسارتا آهنگ نیمایی ندارد
        وزن چگونه است خندانک
        عظیمه ایرانپور
        ۱۱ ساعت پیش
        درود بر شما خندانک
        حسین گودرزی تشنه
        حسین گودرزی تشنه
        ۷ ساعت پیش
        درود و عرصه ادب بر شما
        بانوی فرهیخته و عالی مقام
        یک سبد گل که نه یک دشت گل ارزانیتان
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2