سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 7 آذر 1403
  • روز نيروي دريايي
26 جمادى الأولى 1446
    Wednesday 27 Nov 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      چهارشنبه ۷ آذر

      باد آمد و برد!

      شعری از

      محمد شریف صادقی

      از دفتر باد‌های ناگهان (منتشر نشده) نوع شعر رباعی

      ارسال شده در تاریخ شنبه ۳ شهريور ۱۴۰۳ ۰۰:۰۲ شماره ثبت ۱۳۲۱۵۸
        بازدید : ۷۷۷   |    نظرات : ۸۷

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه

      هر واژه و مضمون که زبان بهر تو ساخت
      باد آمد و بُرد و بانگِ «هُس هُس» بِنَواخت!
      حاشا و شگفتا که زبانِ دلِ من
      شاعر نشد اما به تو صد قافیه باخت
      (یا...به تو هر قافیه باخت!)
       
      (حاشیه)
      این رباعی را در جواب به شعر سپید آقای اکبر امرایی که اخیرا در همین سایت منتشر کردند در حدود دو سه دقیقه سرودم (بعدا یک کلمه اش را تغییر دادم و بعدا باز اصلاحش خواهم کرد). دوست دارم همین اول کار نقد شود. شاید امکان بهبود داشته باشد.
       
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      سید هادی محمدی
      يکشنبه ۴ شهريور ۱۴۰۳ ۲۲:۲۳
      یا لطیف ارحم عبدک الضعیف

      سپاس خدای را که فرصتی دوباره داد تا در دانشگاه شعر ناب نقدی بنویسم.



      شعری پیش رو داریم از جناب آقای محمد شریف صادقی که ان شاء الله چند سطری در خصوص آن خواهم نوشت.

      قبل از شروع نقد فرارسیدن ایام اربعین سرور و سالار شهیدان حضرت امام حسین علیه السلام و همچنین ایام حزن و اندوه آخر ماه صفر را به مدیریت سایت استاد احمدی زاده و همه ی دوستان و سروران گرامی تسلیت عرض می کنم.



      🔶🔷 یکی از مهمترین مولفه ها در شعر و شاعری زبان شعر است. اگر شاعری به زبان شعرش توجه نکند قطعا و حتما مخاطب از هنر شاعر نمی‌تواند استفاده کند. هنر برای مخاطب است و برای لذت مخاطب سروده می‌شود.
      در طول تاريخ اشعاری ماندگار بوده اند که به زبان زیست بودم مردم نزدیک تر بوده است

      🚩(توجه کنید که برگشت به آرکائیسم و سرودن به زبان قرن های گذشته ایرادی ندارد و تابو نیست اما هدف این نقد مبارزه با افراط و تفریط هاست)


      در برخی کامنت ها جناب صادقی سخنی با این مضمون فرموده بودند که : شعر گفتن حرف زدن بقال و قصاب نیست که به زبان روزمره گفته شود و باید کلمات سنگین و به اصطلاح لغت نامه ای در شعر باشد تا عیار شاعری با آن سنجیده شود

      سوالی دارم از جناب صادقی

      مخاطب عام در قرن حاضر با اشعار حافظ و سعدی انس دارد یا مثلا اشعار خاقانی؟
      توجه کنید مخاطب عام و مردم عادی را گفتم نه استاد رشته ی ادبیات یا دانشجوی همین رشته

      مخاطب عام ما در سال ١۴٠٣ و ٢٠٢۴ چه درکی از نخجیر دارد؟ و کجای زندگی روزمره اش این امر نمود دارد

      زبان نو داشتن در شعر مساوی بی سوادی شاعر نیست برعکس توان شاعر را می‌رساند که با کلمات عادی می‌تواند هنر آفرین باشد
      وگرنه ردیف کردن مشتی کلمات قلمبه و سلمبه که هنری نیست. این هنر نیست وقت خواندن شعر مخاطب دهخدا بغل شعر را بخواند، خوانش شعر خوردن شعر است مزه مزه کردن است نه لقمه ی گلو گیر خفه کننده

      می و میخانه و سبو، شمع و گل و پروانه هرچند زیباست هرچند پلی از گذشته به امروز است هرچند ارتباط ما با گذشته قطع نشده اما نیاز جامعه ی امروز ما نیست.
      اگر عناصر شعر عناصری باشند كه روزانه با آن‌ها سر و كار داريم ارتباط با مخاطب
      قوی تر می شود

      این شعر مرحوم افشین یداللهی را ملاحظه بفرمایید


      یک روز می‌آیی که من دیگر دچارت نیستم
      از صبر لبریزم ولی چشم‌انتظارت نیستم

      یک روز می‌آیی که من نه عقل دارم نه جنون
      نه شک به چیزی نه یقین ، مست و خمارت نیستم

      شب‌زنده داری می‌کنی ، تا صبح زاری می‌کنی
      تو بی‌قراری می‌کنی ، من بی‌قرارت نیستم

      پاییز تو سر می‌رسد ؛ قدری زمستانی و بعد
      گل می‌دهی ، نو می‌شوی ، من در بهارت نیستم

      زنگارها را شسته‌ام دور از کدورت‌های دور
      آیینه‌ای رو به توام ، اما کنارت نیستم

      دور دلم دیوار نیست ، انکار من دشوار نیست
      اصلا منی در کار نیست ، امنم ؛ حصارت نیستم


      چقدر این نوشتار شعر است؟ چقدر با مخاطب ارتباط دارد؟ چقدر کلمات
      لغت نامه ای دارد؟

      مرحوم یداللهی با ذوق سرشار و هوش فوق العاده با کلمات عادی توانسته شعری به این عظمت خلق کند کلماتی که تک تک در زبان بقال و قصاب جاری است اما پیوند و اعجازی که افشین خلق کرده از این کلمات عادی معجزه درست کرده است

      رمز ماندگاری قرآن و اعجاز آن همین ساده بودن و بی پیرایه بودن و به زبان مردم بودن آن است وگرنه خدای سمیع و بصیر می‌توانست با کلمات ثقیل کتابش را نازل کند اما معجزه در این است که با کلمات عادی بتوانی شق القمر کنی

      🔶🔷 موفقیت شعر در به روز بودن زبان آن است

      در رجوع به آرکائیسم که خود هنری است و دانش خود را می‌طلبد و تا کسی در این وادی تمرین و ممارست نداشته باشد بخواهد از واژگان کهن استفاده کند قطعا و حتما این کلمات برای شعر وصله ی ناجور خواهد بود
      هنر علاوه بر داشتن ذوق دانش هم می‌خواهد اگر دانش با ذوق همراه و هم داستان نشود پرنده ی شعر ما از آشیانه به جای پرواز سقوط خواهد کرد.
      مطلب مهم تر اینکه زبان را صرفا باید واژگان ندانیم، واژه شاید بیست درصد زبان را تشکیل دهد بقیه ی زبان نو مربوط است به نو بودن فکر و اندیشه زبان همان اندیشه است و اگر به روز نباشد، هر اندازه قدرتمند باشد قطعا به درد نمی خورد.


      برای جناب صادقی که از جوانان با استعداد و باسواد سایت هستند آرزوی موفقیت دارم


      یا حسین بن علی

      سید هادی محمدی

      خندانک خندانک خندانک
      طاهره حسین زاده (کوهواره)
      طاهره حسین زاده (کوهواره)
      يکشنبه ۴ شهريور ۱۴۰۳ ۲۲:۵۷

      سلام استاددکترمحمّدی دانش‌پژوه خندانک

      روح شریف همگی رفتگان و آقای یداللّهی هنرمند
      مشمول رحمت و مغفرت و جنّت الهی خندانک خندانک خندانک

      ارسال پاسخ
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      يکشنبه ۴ شهريور ۱۴۰۳ ۲۳:۴۹
      درود بر آقای محمدی بزرگوار. ممنون از لطف شما و اینکه صفحه من را سبز نمودید و من همیشه از مطالب عالی شما نهایت فیض را می برم. فکر می کنم حرف شما ناظر به وبلاگی ست که درباره مرحوم استاد منزوی نوشته بودم. من چند نقل قول از آن وبلاگ را اینجا می‌آورم:
      ""به این کلمات نگاه کنید: استعلا، استیلا، گل عذار، می‌رماند، رُسته، کمند، جامه؛
      این کلمات عمدتا در زبان «روزمره» به کار نمی‌روند! اگر قرار باشد شاعر از آوردن کلمات فخیم اجتناب کند چون در زبان «روزمره» این کلمات به کار نمی‌روند پس فرق شاعر با حسن آقای بقال و ممد آقای چغال چیست؟! مگر اینکه شاعر به عنوان یک ویژگی سبکی این کار را کند که فقط از ساختارهای صرفی و نحوی امروزی استفاده کند که البته اشکالی ندارد به شرط اینکه در زبان آشنایی‌زدایی و اثر وجود داشته باشد؛ اما آن شاعرحق ندارد بگوید «بقیه هم اینطور شعر بگویند وگرنه شعرشان شعر زمان ما نیست»""
      چنانچه دیدید من در اینجا صراحتا گفته ام که زبان شعر می تواد کاملا امروزین باشد به شرط وجود جوشش شاعرانه و آشنایی زدایی و اثر؛ یعنی در آن هیچ کلمه یا ساختار نحوی آرکائیکی استفاده نشود. من مخالف "تمامیت خواهی" در ادبیات هستم. ما همانطور که به فروغ نیاز داریم به اخوان و شاملو هم نیاز داریم و اینها مکمل همدیگر هستند. نقل قولی دیگر:
      ""در این شکی نیست که زبان باید به زبان امروزین نزدیک شود...مشکل وقتی شروع می‌شود که «نزدیک شدن» را با «یکی شدن» اشتباه بگیریم.""
      زبان شعر واضحا با زبان عادی و نثر متفاوت است و منظور من همین بود نه چیزی بیشتر. بحث من این بود که آرکائیسم یکی از ابزار آشنایی زدایی است و ابزار معتبری است و نباید بگوییم شاعر نباید از آرکاییسم بهره بگیرد و در عین حال نباید بگوییم آرکائیسم ضروری ست. اساس ایدئولوژی من بر انعطاف بنا شده است: من همه سبک ها و جریانات اصلی شعر قدیم و معاصر را معتبر میدانم (ممکن است یکی دو مورد استثنا باشد که اعتراضی به کلیتشان داشته باشم).
      درباره آرکاییسم هم من موارد زیادی را در نظر دارم. مثلا در شعر ساختارهای صرفی یا نحوی قدیمی که شکلی از آن ها امروز هم رایج است؛ و این مسئله به جهت انعطاف موسیقیایی است:
      خامش
      خموش
      خمش
      خاموش
      من معتقدم محدود کردن خود فقط به مورد آخر به عنوان یک قاعده کلی دقیقا خلاف آرمان نیما یوشیج است: ما داریم دست و پای شاعر را میبندیم! تمام مخاطبین شعر، عام و خاص می دانند خموش و خامش شکل های دیگر خاموش هستند؛ و الله وکیلی اگر کسی ای بدیهیات را نداند آیا اصلا نظر او برای ما حجیتی دارد؟ این همان بحثی است که دکتر شفیعی کدکنی درباره رابطه شاعر با زمان مطرح میکنند. من هم به شخصه در شعر از "رطل" و "مصطبه" و "نخجیر" و "بوک" و ... و امثال اینها استفاده نمی کنم! اما آیا صحیح است که مثلا "زلف"و "گیسو" را هم از شعر حذف کنم چون عده ای اینها را قدیمی میدانند؟ یا فی المثل من هرگز از "همی" استفاده نکرده ام (مثل: همی دانم) اما از "نه بدانم" استفاده می کنم؛ چون معتقدمهر کسی معنی اش را به راحتی می فهمد.
      درباره خاقانی...
      شما بهتر از من میدانید که خاقانی در قصایدش صرفا مشکلش آرکاییسم نیست. بلکه او از اصطلاحات تخصصی علوم مختلف به افراط در زبانش استفاده می کند. و البته در قصاید انوری هم این معضل شایع است. من قبول دارم که زبان حافظ و سعدی صمیمی تر است اما حافظ و سعدی هم از ساختارهای قدیمی تر استفاده کرده اند هر چند طریق افراط نپیموده اند.
      درباره نو بودن اندیشه هم کاملا با شما موافقم و ابدا حرفی نیست.
      ارسال پاسخ
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      دوشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۳ ۰۰:۰۹
      اما درباره رباعی سست بنده...کلم یادم رفتم درباره‌اش بگویم...در این رباعی هیچ واژه دشواری به کار نرفته است اما مواردی مثل "بانگ" یا "بهرِ" (به جای برای) و کلمات "حاشا" و "شگفتا" (با اینکه من حتی در نثرهای عادی غیر ادبی هم اثر این دو کلمه را دیده ام) ممکن است رنگی از کهنگی داشته باشند. اما من واقعا دغدغه ای درباره موسیقی شعر دارم خصوصا درباره حروف اضافه و ربط و...:
      به جای "چون" می توان از "مانندِ" و "مثلِ" استفاده کرد. به جای "بهر" از "برای". اما دقت کرده اید تعداد هجاها بیشتر می شود؟ "مانند" جای سه هجا را پر می کند و "مثل" دو تا. در حالی که "چون" فقط یک هجاست. در واقع تمایل شعرای متقدم به این حروف صرفا به خاطر رایج بودن آنها نبوده بلکه به جهت انعطاف موسیقیایی و تنوع شعر است.
      شما از قرآن مجید مثال زدید؛ عده قابل توجهی از مفسران معتقدند قرآن فقط به یک لهجه نازل نشده است (بحث جالبی مثلا درباره آیه "کلا لا وزر" در سوره قیامت هست). شعرای عصر جاهلیت عرب از لهجه های متعدد استفاده کرده اند و ایضا شعرای متقدم ما. چون غنای زبان را در انعطاف را می دیده اند نه در محدودیت. البته باز هم میگویم. کاملا با اینکه شاعران فقط با اصطلاحات امروزی شعر بگویند موافقم و مشکلی ندارم. اما با ترویج اینکه هیچ اثری از میراث گذشته یا ساختار های متقدم "نباید" در شعر ما حضور داشته باشد... مشکل دارم.
      ارسال پاسخ
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      دوشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۳ ۰۰:۲۷
      در ادامه پرحرفی هایم (واقعا عذر میخواهم بابت پرگویی)...
      درباره مرحوم یداللهی زبان ایشان بسیار صمیمی است و من جدا از هنر درباره فضایل اخلاقی ایشانهم تعریف زیاد شنیده ام. بله زبان ایشان به روز مردم بسیار نزدیک است و حرفی نیست. اما اگر این غزل از منزوی را ببینیم:
      دریایِ شورانگیزِ چشمانت چه زیباست!
      آن جا که باید دل به دریا زد، همین جاست
      در من طلوعِ آبیِ آن چشمِ روشن
      یاد آور صبحِ خیال انگیزِ دریاست
      گل کرده باغی از ستاره در نگاهت
      آنک چراغانی که در چشم تو برپاست
      بیهوده می‌کوشی که راز عاشقی را
      از من بپوشانی که در چشم تو پیداست
      ما هر دوان خاموش خاموشیم، اما
      چشمان ما را در خموشی گفت‌و‌گوهاست
      دیروزمان را با غروری پوچ گشتیم
      امروز هم ز آنسان، ولی آینده ما راست
      دور از نوازش‌هایِ دستِ مهربانت
      دستان من در انزوای خویش، تنهاست
      بگذار دستم راز دستت را بداند
      بی هیچ پروایی، که دست عشق با ماست
      این شعر هم زبانش "نو" است اما از برخی ساختارهای قدیمی استفاده کرده: آنک، هر دُوان، خموشی، آنسان.
      اما "بسامد" استفاده از آن از چه می دانم غزل های ابتهاج کمتر است. من معتقدم حتی برای شاعران "نو" (که من هنوز نتوانسته ام به آن ها نزدیک شوم) تا جایی که موسیقی شعر قوی شود و برای اکثریت مخاطبان شعر قابل فهم باشد استفاده از ساختارهای صرفی و نحوی قدیمی تر با بسامد معقول اشکال ندارد.
      ارسال پاسخ
      جواد مهدی پور
      جواد مهدی پور
      دوشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۳ ۰۸:۳۰
      درود بر شما جناب دکتر محمدی عزیز خندانک
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      دوشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۳ ۱۱:۲۲
      خندانک
      درودبرشما استاد محمدی عزیز خندانک
      خداقوت خندانک
      مثل همیشه مفیدوآموزنده بود خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      شاهزاده خانوم
      يکشنبه ۴ شهريور ۱۴۰۳ ۱۱:۱۸
      خیلی قشنگععع و دلچسب خندانک
      ولی قافیه باخت عبارتی بسیار تا بسیار تکراری که خیلی‌هارو دیدم ازش استفاده کردند... خندانک
      بنظرم «صد» بهتر از «هر» و ایضا «در»... خندانک
      درود بر جناب صادقی شریف خندانک
      همش فک می‌کنم امروز جمعه‌ست می‌خواستم بنویسم آدینه بخیر... روز یکشنبه بخیر خندانک
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      يکشنبه ۴ شهريور ۱۴۰۳ ۱۱:۲۷
      درود. ممنون از لطف شما🙏🙏🙏 ممنون از پیشنهادتون. فقط جسارتا خط چهارمتون یکم برام کژتاب بود: الان واضحه که گفتید «صد» بهتر از «هر» هستش ولی «در» الان بهتر از «هر»ه درسته؟ یا...منظورتون این بود که صد از هر دو تاپد بهتره.
      درباره قوافی هم واقعا محدودیت هست🤦😂🤦 اصلا «بانگ هس هس بنواخت» درش کلی تضاد است: اولا اگر «بانگ» عه چطور میگه «هیس هیس🤫🤫🤫» بعدم فعل نواختن برای نغمه یا ضربست نه «بانگ». اما خب دیگه یکی میتونه بگه این آشنایی زداییه یکی هم ممکنه بگه...غلطه، زشته مستهجنه...🤦😂
      ضمنا روز شما هم خوش
      ضمنا روز شما هم بخیر.
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      دوشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۳ ۱۱:۲۳
      خندانک
      خندانک
      خندانک
      ارسال پاسخ
      طاهره حسین زاده (کوهواره)
      يکشنبه ۴ شهريور ۱۴۰۳ ۱۲:۲۵

      سلام چون خودتان نوشتید که نقد بشه :


      هر واژه و مضمون که ( نَفَس ) بهرِ تو ساخت

      باد آمد و (با بانگِ «هُس هُس» ) بِنَواخت!

      ( دل گفت شگفتا که چنین جانِ کلام) :

      شاعر نشد امّا به تو صد قافیه باخت



      نقدی واضح کوتاه بی فرصتِ تفسیر و بسط بیان البته.


      رباعی خوبی بود .
      سلامت و دلشاد باشید .


      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      يکشنبه ۴ شهريور ۱۴۰۳ ۱۲:۲۷
      درود ممنون از لطف شما خانم کوهواره عزیز. خیلی هم قشنگ این هم خیلی بیان قشنگیه..
      ارسال پاسخ
      عباسعلی استکی(چشمه)
      يکشنبه ۴ شهريور ۱۴۰۳ ۱۳:۳۷
      درود شاعر ارجمند
      السلام علیک یا اباعبدالله…
      اربعین حسینی تسلیت…
      التماس دعا خندانک خندانک خندانک
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      يکشنبه ۴ شهريور ۱۴۰۳ ۱۳:۳۹
      درود. ایضا بر شما...و ایضا از شما...
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      دوشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۳ ۱۱:۲۳
      خندانک
      خندانک
      خندانک
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      دوشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۳ ۱۱:۲۳
      خندانک
      درودبرشما جناب صادقی خندانک
      زیبا قلم زدید خندانک
      مزین به نقد خوب جناب دکترمحمدی خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      اصلانی (امی)
      يکشنبه ۴ شهريور ۱۴۰۳ ۰۵:۵۳
      عالی بود خندانک خندانک 🌹⚘🌷🌹⚘🌷
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      يکشنبه ۴ شهريور ۱۴۰۳ ۱۱:۲۸
      درود بر آقای اصلانی عزیز. نشانگر لطف شماست🙏🙏🙏
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      دوشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۳ ۱۱:۲۴
      خندانک
      خندانک
      خندانک
      ارسال پاسخ
      ساسان نجفی(سراب)
      يکشنبه ۴ شهريور ۱۴۰۳ ۰۶:۳۲
      درود بر شما..
      زیباااست..
      خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      يکشنبه ۴ شهريور ۱۴۰۳ ۱۱:۲۸
      درود ممنون از شما🙏🙏🙏
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      دوشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۳ ۱۱:۲۴
      خندانک
      خندانک
      خندانک
      ارسال پاسخ
      مهدیه طاهری(فریاد)
      يکشنبه ۴ شهريور ۱۴۰۳ ۱۰:۱۸
      درود. چقدر زیبا بود!👏🏻👌🏻👌🏻🥲
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      يکشنبه ۴ شهريور ۱۴۰۳ ۱۱:۲۸
      درود ممنون از لطف مداوم شما🙏🙏🙏
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      دوشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۳ ۱۱:۲۴
      خندانک
      خندانک
      خندانک
      ارسال پاسخ
      مرتضی میرزادوست
      يکشنبه ۴ شهريور ۱۴۰۳ ۱۰:۲۴
      درود بر شما جناب صادقی گرامی خندانک
      عالی و زیباست
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      يکشنبه ۴ شهريور ۱۴۰۳ ۱۱:۲۹
      درود ممنون از لطف شما🙏🙏🙏
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      دوشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۳ ۱۱:۲۴
      خندانک
      خندانک
      خندانک
      ارسال پاسخ
      حسام رجبی
      يکشنبه ۴ شهريور ۱۴۰۳ ۱۰:۳۴
      درود عاااااالی....
      ب نظرم دَر. قافیه باخت ...بهتره خندانک
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      يکشنبه ۴ شهريور ۱۴۰۳ ۱۱:۴۲
      درود ممنون از کامنتت🙏🙏🙏🙏 اتفاقا خیلی ایده جالبیه. چون «به تو در قافیه» جدا از معنا و تعبیر در مقابل «به تو صد قافیه» نکتش اینه که: «تو در» در دهان یه ذره راحت تر از «تو صد» تلفظ میشه ولی شاید «صد قافیه» یه ذره تفلظش از «در قافیه» راحت تره...
      اما مهم ترین قسمت کار اینه: تبدیل «صد» و «در» بهم در موسیقی کناری شعر هم اثر میگذاره یعنی موسیقی قافیه و ردیف؛ چطور؟ ممکنه بگی قافیه این مصراع همون «باخت» عه چه ربطی به کلمات قبلش داره؟! آهان. الان میگم:
      وقتی میگی صد قافیه باخت
      اینجا خود «قافیه» هستش که «باخته» میشه. به این دلیل مغز تو «قافیه باخت» رو همزمان تحلیل می کنه و عملا «قافیه» به قلفیه مصراع که «باخت» باشه متصل میشه و هم ذهن و هم نفس یکسره «قافیه باخت» رو میخونه.
      اما زمانی که میگی: «در قافیه، باخت»
      اینجا یک چیزی «باخته» شده (مفعول جمله) که مشخص نیست و «در قافیه» متمم جملست. به عبارت بهتر در این جمله واژه «قافیه» از «باخت» که قافیه مصراعه جدا میشه هم در ذهن هم در نفس (توقف کوتاه خوانشی).
      حالا سوال اینه: در این سیاق خاص این توقف مفیده یا مضر.
      درباره معنی و تناسب «در قافیه» و «صد قافیه» به صورت معنوی با اجزای جمله هم باید فکر کنم...
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      دوشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۳ ۱۱:۲۴
      خندانک
      خندانک
      خندانک
      ارسال پاسخ
      مسعود مدهوش( یامور)
      يکشنبه ۴ شهريور ۱۴۰۳ ۱۱:۲۴
      درودتان جناب صادقی ارجمند🙏☘️🪴☄️

      زیبا و دلنشین،قلمتان پایا🌲☘️🪴☄️
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      يکشنبه ۴ شهريور ۱۴۰۳ ۱۱:۴۳
      درود ممنون از لطف شما🙏🙏🙏
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      دوشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۳ ۱۱:۲۴
      خندانک
      خندانک
      خندانک
      ارسال پاسخ
      علی نظری سرمازه
      يکشنبه ۴ شهريور ۱۴۰۳ ۱۱:۳۶
      درود جناب صادقی
      زیباست
      خندانک خندانک خندانک
      هر واژه و مضمون که زبان ساخته است
      با ایده ای بهتر به تو پرداخته است

      حاشا و شگفتا که زبان دل من
      شاعر نشده قافیه را باخته است
      خندانک خندانک
      خندانک
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      يکشنبه ۴ شهريور ۱۴۰۳ ۱۱:۵۱
      درود درود. باز هم سر و کله این «را» مفعولی پیداش شد😂😂😂
      حالا جالبه که رباعی بهتره ردیف داشته مثل این مورد شما. اما مشکل دو جاست: اول مصراع دوم شما...اتفاقا «ایده بهتری» در کار نیست. باد اومد و همه رو برد و گفت «حرفم نباشه! ساکککتتتت! امروز صوبَت نکن!». اتفاقا شاید بشه گفت یکی از قسمتای جذاب این رباعی ابتدای مصراع دومشه:
      باد آمد و برد و بانگِ «هس هس» بنواخت (یا بانگ هش هش).
      در این مصراع ۴ کلمه با «ب» شروع شدن و هنگام خوانش تند، ضرب آهنگ این «ب» خصوصا در سه کلمه اول به گوش میرسه. همچنین سه کلمه اول به «د» ختم میشن که ضرب آهنگ اونم به گوش میرسه. اما من حس میکنم «هس هس» یا «هش هش» اگر چه هم باعث ایجاده تناقضه (بانگ هس هس!!!) و هم صدای باد رو القا می کنه ولی روانی موسیقی درونی شعرو کاهش میده😐😐
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      دوشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۳ ۱۱:۲۴
      خندانک
      خندانک
      خندانک
      ارسال پاسخ
      فیروزه سمیعی
      يکشنبه ۴ شهريور ۱۴۰۳ ۱۱:۴۶
      درودتان جناب صادقی گرامی خندانک
      خوش می سرایید خندانک
      زنده باد خندانک
      نویسا و سبز مانید هماره
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      يکشنبه ۴ شهريور ۱۴۰۳ ۱۱:۵۳
      درود. ممنون از لطف مداوم شما. شاعر با استعداد و زیباسرا🙏🙏🙏🙏
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      دوشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۳ ۱۱:۲۴
      خندانک
      خندانک
      خندانک
      ارسال پاسخ
      حسام رجبی
      يکشنبه ۴ شهريور ۱۴۰۳ ۱۱:۵۴
      درود مجدد اما من واسه دَر ...یک دلیل دیگ هم دارم
      دلیل اول این ک بهتر تلفظ میشه (ک خودت گفتی)
      دلیل دوم:
      در مصرع اول مضمون،در مصرع دوم بانگ هس هس ، در مصرع سوم زبان دل...همه اینا ب ظاهر شعر(قافیه و ردیف و ویژگی های ظاهری شعر) اشاره نمیکنن...اما یهو صد قافیه میاد ب ظاهر اشاره میکنه، بنظرم( در )می‌تونه این توالی زیبا رو تکمیل کنه...البته این نظر من خندانک
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      يکشنبه ۴ شهريور ۱۴۰۳ ۱۲:۰۰
      درود مجدد. اینم حرف جالبیه. البته خب یکی ممکنه بگه «شاعر نشدن» وقتی که «صد (!!!) قافیه» رو ببازی تناقض بزرگتریه(البته صد قافیه باختن یا حتی در قافیه باختن واضحا ایهام داره) اما در عین حال اینکه در مصراع های قبلی هم به ظاهر شعر اشاره نمیکنن بلکه بیشتر به بطن و مضمون هم نکته جالبیه.
      مشکل وقتی من میخوام همه اینا رو همزمان در نظر بگیرم. البته ذوق مخاطبین برام «ارجح» عه حتی اگر نتیجه گیری استدلالیم خلافش باشه چون هنر بر اساسه ذوقه نه بر اساس دو دو تا چهار تا.
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      دوشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۳ ۱۱:۲۴
      خندانک
      خندانک
      خندانک
      ارسال پاسخ
      محمد باقر انصاری دزفولی
      يکشنبه ۴ شهريور ۱۴۰۳ ۱۲:۰۹
      سلام
      قلمتون سبز
      پایدارواستوارباشید
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      يکشنبه ۴ شهريور ۱۴۰۳ ۱۲:۲۲
      درود ممنون از لطف شما.
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      دوشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۳ ۱۱:۲۴
      خندانک
      خندانک
      خندانک
      ارسال پاسخ
      فرشید به گزین
      يکشنبه ۴ شهريور ۱۴۰۳ ۱۳:۰۰
      سلام جناب صادقی عزیز
      خندانک خندانک از خواندن رباعیتون و نظرات دوستان محظوظ شدیم
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      دوشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۳ ۱۱:۲۴
      خندانک
      خندانک
      خندانک
      ارسال پاسخ
      فرشید به گزین
      يکشنبه ۴ شهريور ۱۴۰۳ ۱۳:۰۳
      این البته مربوط به سلیقه است ولی به خاطر مشارکت در بحث
      عرض میکنم که میشه از واو کمتری استفاده کرد و مثلا به جای واژه مضمون یکی رو نوشت و بجای اون یکی صفتی بر این یکی نهاد خندانک
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      دوشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۳ ۱۱:۲۴
      خندانک
      خندانک
      خندانک
      ارسال پاسخ
      محمد شریف صادقی
      يکشنبه ۴ شهريور ۱۴۰۳ ۱۳:۲۲
      درود. بالاخره ما از لیست تحریم آقای به گزین بیرون اومدیم😁😁😁😁(شوخی!)
      راستش من جدیدا دارم کاربرد عطف رو در روانی موسیقی شعر تمرین می‌کنم (هم در ایجاز و هم در تقابل). درباره «واژه و مضمون» باهاتون موافقم کاملا. البته درباره مصراع دوم اون سه تا واو به نظرم آهنگ شعر رو قوی میکنه (فکر کنم البته حرفتون بیشتر ناظر به مصراع اول بود البته).
      ضمنا من اولین شعر سپیدی که سروده بودم به نام «نمایش خالی از تماشا» (جزء ده شعر اول هم هست تو سایت) بازنشر کردم که نقدها رو بشنوم و عزیزان به نکات اصلاحی خوبی اشاره کردن. گفتم اگر وقت شد یه نگاهی بهش بندازید...البته اگر شد... چون نمیخوام حیف بشه به خاطر ضعف های متعدد
      فرشید به گزین
      فرشید به گزین
      يکشنبه ۴ شهريور ۱۴۰۳ ۱۴:۲۶
      حتما و با کمال میل میخونم خندانک
      ارسال پاسخ
      محمد شریف صادقی
      يکشنبه ۴ شهريور ۱۴۰۳ ۱۳:۳۸
      آقای به گزین حالا که این بحث واو شد یه چیز بگم. من جدیدا دارم گاهی یه تحقیق آماری انجام میدم روی کاربرد حروف اضافه خاص که هجای کوتاه هستن (که، چه، و، به، نه و...) که ببینم در شعرهایی که بشدت روان هستن و موسیقی دلسچپی دارن در هر وزن خاص بسامد تکرار اینها چطوریه. ایضا استفاده از هجاهای کشیده ی ۴ تکواژی در میانه مصراع ها...به نتایج جالبی رسیدم. انگار افزایش تعداد فعل اگر با افزایش تعداد واو میانی همزمان بشه در یکسری اوزان خاص نرمذو جویباری شدید تاثیر داره در روانی شعر. منبعم هم بیشتر غزلیات مشهور سعدی و حافظ بود که نزد عوام و خواص محبوبن. مثلا در اون غزل خودم «واعظ که با دعاش، دفع دردسر کند» من خیلی گیج شده بودم که جز هجاهای کشیده وسط مصراع ها چرا انگار شعر من روان نیست و بعضی جاها دست انداز داره. به همین دلیل با شعر هم وزن «دانی که چنگ عود چه تقریر میکنند» حافظ عناصر مختلفش رو مقایسه کردم و فهمیدم ثقل تلفظ حروف (حروف و کلماتی که کنار هم سخته تلفظشون)، و کمبود عطف و واو تاثیر عظیمی داشته در عدم روانی شعر من.
      فرشید به گزین
      فرشید به گزین
      يکشنبه ۴ شهريور ۱۴۰۳ ۱۴:۳۶
      به شدت کار خوب و لازمیه
      فکر میکنم کار زیادی در این مورد انجام نشده
      ورود بچه هایی که تحصیلاتشون مرتبط با مهندسی و ریاضی فیزیک هست به عوالم ادبیات باید دستاوردهای مشخصی هم داشته باشه .
      چقدر توی دانشگاهها و دانشکده های فنی استعدادهای ادبی دیده میشه . در این حد که بعضی فکر میکنن اشتباهی اومدن و در پیچ و خم و گرفتاریهای انصراف و احتمالا تحصیل در رشته های علوم انسانی میافتن .
      شخصا فکر میکنم تنافری بین این دو حیطه نباشه و اتفاقا ملازمتشون نتایج مبارکی داره ( باز رفتیم تو قالب متون قرن یازدهم ناغافل خندانک )
      سال پیش یه بحثی داشتیم با محمدرضا جان آزاد بخت در مورد
      آمار کلمه را در اشعارشون و فکر کنم به عددی هم رسیده بودم
      منظورم اینه که دغدغه شما رو درک میکنم
      زنده باشید خندانک
      ارسال پاسخ
      یاسر کریمی
      يکشنبه ۴ شهريور ۱۴۰۳ ۱۶:۳۵
      بداهه ای تقدیم به بداهه ی زیبای شما خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      شاعر شدنم بهانه ای بیش نبود
      این نغمه بجز داغ دل ریش نبود
      آندم که بدیدم رخ زیبای تو را
      جز مسلک عاشقان مرا کیش نبود
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      يکشنبه ۴ شهريور ۱۴۰۳ ۱۶:۳۷
      درود بر آقای کریمی رفیق عزیز❤️❤️❤️
      بسیار زیبا بود شعرتون.
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      دوشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۳ ۱۱:۲۴
      خندانک
      خندانک
      خندانک
      ارسال پاسخ
      فاطمه گودرزی
      يکشنبه ۴ شهريور ۱۴۰۳ ۱۸:۰۳
      درود جناب شریفی بزرگوار
      رباعی زیبایی بود و الحق که در دو سه دقیقه هنر مندانه بود
      خندانک خندانک خندانک
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      يکشنبه ۴ شهريور ۱۴۰۳ ۱۸:۲۱
      درود ممنون خانم گورزی🙏🙏🙏
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      دوشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۳ ۱۱:۲۵
      خندانک
      خندانک
      خندانک
      ارسال پاسخ
      سیده نسترن طالب زاده
      يکشنبه ۴ شهريور ۱۴۰۳ ۱۸:۵۹
      درودتان گرامی
      بسیار عالی خندانک
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      يکشنبه ۴ شهريور ۱۴۰۳ ۱۹:۱۹
      درود ممنون از لطف شما🙏🙏🙏
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      دوشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۳ ۱۱:۲۵
      خندانک
      خندانک
      خندانک
      ارسال پاسخ
      محمد گلی ایوری
      يکشنبه ۴ شهريور ۱۴۰۳ ۲۰:۲۹
      درود بر شما
      زیباست
      پاینده باشید
      خندانک خندانک خندانک
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      يکشنبه ۴ شهريور ۱۴۰۳ ۲۰:۳۱
      درود ممنون از لطف شما
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      دوشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۳ ۱۱:۲۵
      خندانک
      خندانک
      خندانک
      ارسال پاسخ
      مریم عادلی
      يکشنبه ۴ شهريور ۱۴۰۳ ۲۳:۵۹
      درود جناب صادقی
      شعر زیبایی بود خندانک خندانک خندانک
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      دوشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۳ ۰۰:۱۱
      درود ممنون از لطف مداوم شما
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      دوشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۳ ۱۱:۲۵
      خندانک
      خندانک
      خندانک
      ارسال پاسخ
      محمدرضا آزادبخت
      دوشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۳ ۰۰:۰۳
      درود زیبا بود
      مزین به نقد نافذ دکتر محمدی
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      دوشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۳ ۰۰:۱۱
      درود بر دوست و همشهری عزیز
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      دوشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۳ ۱۱:۲۵
      خندانک
      خندانک
      خندانک
      ارسال پاسخ
      آرمان طاهری
      دوشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۳ ۰۱:۲۹
      درودتان باد جناب صادقی
      زیبا بود
      قلمتان سبز 🙏🌹🤍
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      دوشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۳ ۰۱:۳۱
      🙏🙏🙏🙏🙏🙏
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      دوشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۳ ۱۱:۲۵
      خندانک
      خندانک
      خندانک
      ارسال پاسخ
      جواد مهدی پور
      دوشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۳ ۰۸:۵۵
      درود بر شما جناب صادقی عزیز خندانک

      از شعر ناب شما و مطالب ارزشمند دوستان بهره بردم

      سلامت باشید به مهر

      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      دوشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۳ ۱۰:۵۳
      درود. ممنون از لطف شما
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      دوشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۳ ۱۱:۲۵
      خندانک
      خندانک
      خندانک
      ارسال پاسخ
      فرامرز عبداله پور
      دوشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۳ ۱۴:۳۱
      درود
      زیبا و دلنشین و پر معنا
      سروده اید
      ⚘🌺❤
      رقص قلمتان ابدی
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      دوشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۳ ۱۴:۳۵
      درود ممنون از لطف شما
      ارسال پاسخ
      محمدرضا آزادبخت
      دوشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۳ ۱۵:۰۵
      درود شعری که در آن نتوان هیچ واژه ای درآن رخنه کنی به نظر شما چگونه شعری خواهد بود
      تاغروب دوباره برمی گردم
      محمد شریف صادقی
      دوشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۳ ۱۶:۱۰
      عجب سوالی...البته اگر معنی‌اش را درست متوجه شده باشم...
      یسرا طهماسبی زاده
      دوشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۳ ۱۶:۵۶
      درود و عالی
      محمدرضا آزادبخت
      دوشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۳ ۱۹:۴۶
      درود منتظر جواب هستم

      محمد شریف صادقی
      دوشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۳ ۱۹:۵۸
      درود بر آقای آزادبخت. میشه من بیشتر بهش فکر کنم مثلا تا فردا شب؟ میترسم جواب نسنجیده ای بدم. چون سوال مهمیه و به غایت دشوار.
      عارف افشاری  (جاوید الف)
      سه شنبه ۶ شهريور ۱۴۰۳ ۰۱:۴۱
      درود خندانک خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      2