همیشه حاضر به نزد داور، کسی که دارد خدای باقی
زبانِ سُرخش به حق سُخنور، کسی که دارد خدای باقی
.
اگر چه فانی به حُکم صورت، ز بیم آتش، به شوقِ جنّت
«اَبَد» گُزیند مَلاک و مِحور، کسی که دارد خدای باقی
.
فرشتگان را اگر ندیده، به نصّ قرآن دهد گواهی
«فرشته باز» و فرشته باور، کسی که دارد خدای باقی
.
به حق شود خَم اگر که باید، به حق کند رو، به حق دهد سَر
به حق پذیرد مُرید و سَرور، کسی که دارد خدای باقی
.
رفیق راه و شریک مِحنت، اگر که «دستِ رفاقتی» داد
شفیق و مونس، کریم و یاور، کسی که دارد خدای باقی
.
همیشه در خدمت یتیمان، به ذوق حکمت، زِ آب رحمت
نهالِ جانی کند تَناور، کسی که دارد خدای باقی
.
زن از نگاهش نجیب و زیبا، به حُسنِ سیرت، به عمقِ معنا
به یادِ دلبر خیال پرور، کسی که دارد خدای باقی
.
به دفعِ ظالم شود مُهاجر، به عهدِ سابق، به عزمِ راسخ
به قلبِ میدان یَلی تَکاور، کسی که دارد خدای باقی
.
در آسمان ها اگر چه نامی، رَمیده جانش ز بوقِ شُهرت
به بومِ خلقت بُوَد چو زیور، کسی که دارد خدای باقی
سلام و عرض ادب استاد زراعتی اندیشمند
چقدرررر زیبا و زُلالاندیش و به قول خودتان آسمانی و نورپرور سرودید زنده باشید
یادآور آیه ۷۵ سوره زُمر
قلمِ مُصفّا و خلوصپرورتان جاودان نویسا
وَ هو الباقی